۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

پروژه طرد روحانيت به گل نشست

اشاره: سفر ده روزه مقام معظم رهبري برکات زيادي داشت که آثار برخي به سرعت مشخص شد و قطعا برخي ديگر نيز در ميان مدت و بلند مدت ظهور و بروز خواهند داشت. به جرئت مي‌توان براي اين سفر ابعادي همه جانبه در نظر گرفت که هر بخش ازآن نياز به تبيين و توضيح دارد. به خصوص بعد علمي اين سفر سرفصل جديدي در تاريخ حوزه علميه است که باعث خواهد شد در آينده‌اي نزديک شاهد شکوفايي علمي در جهان اسلام باشيم و چه بسا دهه چهارم انقلاب سرآغاز پايان کاربري تئوري‌ها و نظريات انسانمدار غربي در ايران و بلکه در کل جهان باشد.
اما به هرحال همانطور که گفته شد ابعاد اين سفر نياز به تبيين و توضيح بيشتري دارد لذا در اين راستا به گفتگو با دو عضو محترم جامعه مدرسين و خبرگان رهبري و همچنين دو استاد حوزه و دانشگاه پرداختيم:
آيت‌الله عباس کعبي عضو جامعه مدرسين و عضو خبرگان رهبري
* آقاي کعبي برآيند سفر مقام معظم رهبري به قم از ديدگاه شما چيست؟
استقبال حوزويان، علما، طلاب، روحانيان و اساتيد حوزه علميه قم از مقام معظم رهبري و بيانات حكيمانه و مدبرانه ايشان در اين ديدار صميمي باعث اذعان تحليلگران بيگانه به پيوند و رابطه عميق حوزه با نظام و رهبري شد.
اين حضور به گونه‌اي بود كه تحليلگران جريان‌هاي معاند و بيگانه نيز به جايگاه رفيع و برجسته مقام معظم رهبري در حوزه‌هاي علميه اذعان كردند.
فضاي حاكم بر ديدار طلاب و روحانيان با رهبري و استقبال پرشور آنان از حضرت آيت‌الله خامنه‌اي پيام‌هاي زيادي را به همراه داشت و حاكي از پيوند صميمي، روحانيت با ولايت فقيه بود.
بيانات مقام معظم رهبري در اين ديدار نقشه راه و منشور نوين روحانيت متناسب با دهه چهارم نظام اسلامي است. در واقع مقام معظم رهبري با بيانات بسيار دقيق و حساب شده خود هم آسيب‌هاي متوجه حوزه را بيان كردند و هم نقاط قوت، ضعف و فرصت‌ها و تهديدات را به خوبي تصوير كردند.

*پيام سياسي اين سفر از ديدگاه شما چيست؟
دشمنان مي‌خواهند حوزه‌هاي علميه منزوي و گوشه‌گير باشند، اما در مقابل مقام معظم رهبري در اين ديدار از بركات حضور روحانيت در صحنه‌هاي مختلف سخن به ميان آوردند و رابطه صحيح حوزه و روحانيت را با نظام اسلامي بر پايه حمايت، نصيحت و اصلاح بيان كردند.
مقام معظم رهبري در اين ديدار بر ضرورت استقلال حوزه‌هاي علميه تاكيد كردند، اما در عين حال گفتند كه نظام موظف به حمايت از حوزه‌هاي علميه است و از سويي ديگر حوزه هم نمي‌تواند نسبت به نيازهاي نظام بي‌تفاوت باشد و اين موضوع هيچ خدشه‌اي هم به استقلال حوزه وارد نمي‌كند.
تقويت روحانيت و حوزه‌هاي علميه باعث تقويت و اقتدار نظام اسلامي مي‌شود، عكس اين مساله نيز صادق است و مقام معظم رهبري در ديدار با طلاب و روحانيان، رابطه دوسويه و متقابل نظام و حوزه را با شفافيت و صراحت تمام مطرح و تبيين كردند.
از بيانات مقام معظم رهبري به خوبي پيداست كه ايشان محور اصلي حوزه‌هاي علميه را با پاسخ به شبهات و ترسيم حوزه پاسخگو، مسئول، انقلابي و حاضر در صحنه و آماده براي تحقق ماموريت‌ها در دهه چهارم انقلاب اسلامي طراحي كردند.
مقام معظم رهبري همچنين با تبيين نقاط قوت و ضعف بر حفظ اصالت‌ها وسنت‌هاي حوزوي تاكيد و توجه جدي حوزه به رشته فلسفه و تفسير را خواستار شدند.
حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مقام معظم رهبري نظام رفتاري حوزه را هم تبيين و ترسيم كرده و تكريم مراجع، اساتيد و توجه به معنويات و تهذيب نفس را مورد ملاحظه قرار دادند.
*حضرت آقا بيانات شفافي داشتند با عنايت به فرمايشات ايشان چه وظايفي را متوجه حوزه مي‌دانيد؟
بايد محورهاي مهم بيانات آقا استخراج و تبديل به نمودارهاي شاخص شود و با برنامه‌ريزي مناسب زمينه‌هاي اجراي فرمايشات ايشان فراهم گردد.
متن حوزه‌هاي علميه و روحانيت در روز ديدار با رهبر فرزانه انقلاب اسلامي به شكل گويا و شفاف همسويي خود را با بيانات و رهنمودهاي ايشان نشان دادند.
حوزه‌هاي علميه و روحانيت بايد بيانات مقام معظم رهبري را بازخواني كنند، در بازخواني بيانات حضرت آقا نكات ظريف و دقيقي را مي‌توان يافت كه در سايه عمل به آن رشد و بالندگي حوزه ميسر خواهد شد.
*آيا وضعيت امروز حوزه علميه را مطلوب ارزيابي مي‌کنيد؟
در اين سه دهه پس از انقلاب اسلامي ايران، حوزه داراي صفاتي مانند تلاشگر، برنامه‌ريز و در حال تحول شناخته شده و تلاش‌هاي بسيار زيادي هم در اندازه توان انجام شده است و توانسته کارنامه خوبي از خود ارائه دهد اما با فضايي که انقلاب اسلامي ايران براي حوزه و روحانيت تبيين کرد، رسالت حوزه‌هاي علميه جهاني شده و براي اين حوزه جهان انديش بايد برنامه‌هاي مطلوب تدوين شود.
امروز ما با قله‌هاي خود فاصله کمّي و کيفي زيادي داريم و بايد با شناخت نيازها و متناسب با حرکت رو به رشد در دهه‌هاي چهارم و پنجم انقلاب، سند ماموريت خود را متناسب با تحولات جهاني و با توجه به متن واقعيت تنظيم و ترسيم کنيم.

*حوزوي‌ها برنامه‌اي براي ايجاد تحول در اين نهاد دارند؟
پيرامون تحول با چند ديدگاه مواجه هستيم، عده‌اي با اقدامات فردي مي‌خواهند نظام روحانيت را به پيش ببرند و از حرکت‌هاي جمعي استقبال نمي‌کنند، عده ديگري به نام تحول در دام انديشه‌هاي غربي افتاده و تحت تاثير مباني غربي علوم انساني در مقابل سنت‌هاي اصيل حوزوي گام بر مي‌دارند و عده ديگري که به علت نداشتن عقبه فکري مناسب با داشتن ساحت‌هاي علمي گوناگون نتوانسته اند ايده و فکر متناسب با واقعيت حوزه را بروز دهند.
مي توان گفت، رهبري معظم انقلاب اسلامي با لحاظ واقعيت‌ها، ظرفيت‌ها و چالش‌هاي موجود فرا روي حوزه علميه و با نگاه به آينده، حوزه تحول خواه را مديريت کرده و در کنار ساير مراجع عظام تقليد، انديشه‌هاي فاخر خود را با حفظ اصالت‌ها و موقعيت بيروني و دروني حوزه ارائه مي‌دهند.
آيت‌الله عبدالنبي نمازي عضو جامعه مدرسين و عضو خبرگان رهبري و امام جمعه شهر کاشان
*آقاي نمازي، لطفا تحليل خود از سفرمقام معظم رهبري به قم را براي خوانندگان يالثارات بفرماييد.
سفر حضرت آقا به حوزه علميه قم يک سفر ماندگار و استثنايي بود که برگي زيبا و زرين را به تاريخ ايران اسلامي و قم افزود. توصيف اين سفر و ابعادآن، کار مشکلي است که در يک مصاحبه تلفني نمي‌گنجد اما به ناچار از اين دامنه وسيع به بخشي از آن اشاره مي‌کنيم:
اول اينکه اين سفر به مردم استان و حوزه و طلاب و فضلا به خصوص طلاب غير ايراني که از قريب 100 کشور دنيا در اين شهر گردآمده‌اند يک حيات مجدد و شور و هيجان مضاعف بخشيد. ديگر اينکه شايعه‌پراکني‌هاي دشمنان مبني بر عدم هماهنگي و پيوند قوي حوزه‌ها با جايگاه ولايت فقيه نقش بر‌آب شد. اين سفر آثار و برکات فراواني براي شهر قم داشت که تنها يک بخش از آن به مسايل عمراني برمي‌گردد که شامل مشکلات آب شرب قم و بزرگراه حرم تا حرم و ساير مسائل مي‌شد. در مورد مسايل معنوي هم حضرت آقا رسالت همه اقشار را به خوبي تبيين کردند. و در واقع صحبت درباره اين موارد به فصول مجزايي از تحليل و تبيين نياز دارد.

* فارغ از تبليغات دشمن بعضي معتقد بودند سفر مقام معظم رهبري به قم در اين مقطع زماني براساس يک ضرورت خاص انجام شد. نظر شما در اين مورد چيست؟
اگر منظور از ضرورت اين باشد که مثلا حادثه‌اي رخ داده که حضرت آقا براي حل و فصل آن به قم تشريف آورده باشند، بايد عرض کنم که خير، چنين مساله‌اي در بين نبوده است؛ اما اگر به معناي تقويت رابطه ولايت فقيه با خواستگاه انقلاب اسلامي يعني شهر قم و حوزه‌هاي علميه باشد پذيرفتني است. درواقع بايد گفت اعلام آمادگي براي سفر به قم از سوي خود مقام معظم رهبري انجام شده و کسي در تدارک اين سفر نقشي نداشته است. و اين هم بر‌مي‌گردد به نيازهايي که امروز وجود دارد که در راستاي آن حوزه علميه بايد بيش از گذشته در حمايت از انقلاب اسلامي و ترويج توحيد و اسلام ناب مدنظر حضرت امام خميني(ره)کوشا باشد و حرکت در اين مسير بايد حرکتي جهاني باشد.
*آقاي نمازي! در خلال اين سفر تقريبا در همه ديدارها، حضرت آقا توصيه‌هايي داشتند که بيشتر جنبه تذکر داشت. مثلا ايشان بخشي از مسايل فرهنگي در صدا و سيما و آموزش و پرورش را متوجه روحانيت دانستند. جاي خالي روحانيت در اين بخش کجاست که معظم‌له در اين موارد جهت‌دهي صحيح را وظيفه حوزه دانستند؟
حضرت آقا اين فرمايش را در ديدار با جامعه مدرسين حوزه علميه قم مطرح کردند و طرح آن هم بعد از اين بود که بعضي از اعضا مسايلي را در مورد جايگاه فرهنگ مطرح کردند و به نقش صدا و سيما در بعضي از هنجارشکني‌ها که در جامعه به وجود مي‌آيد اشاره نمودند. مثلا گفته شد برخي از سريالها و فيلمهايي که از سيماي جمهوري اسلامي پخش مي‌شود، آثاري بر جاي مي‌گذارند که مطلوب نيست و البته رهبر معظم انقلاب هم اين مساله را پذيرفتند و فرمودند که من اين اشکالات را قبول دارم و هميشه هم تذکر داده‌ام و دفاعي هم ندارم که از صدا و سيما داشته باشم. اما ايشان اذعان کردند که خيلي کارها در اين سازمان انجام شده و من وقت زيادي براي کمک به مسئولين صداو سيما صرف کرده‌ام؛ اما يک نکته اينجا وجود دارد که ايشان به آن اشاره کردند و آن اينکه در اين موقعيت اين وظيفه حوزه علميه است که با صدا و سيما در ارتباط باشد و اقدام به هدايت و نظارت برنامه‌هاي اين سازمان بنمايد. ضمن اينکه بايد در تنظيم و تهيه محتواي برنامه‌هاي صدا و سيما کارشناسان حوزه علميه حضور و نظارت داشته باشد.
اما نکته ديگر اين بود که ايشان فرمودند ميدان بزرگتري که بايد حوزو‌ي‌ها در آن حضور داشته باشند آموزش و پرورش است که قريب 15 ميليون نوجوان و جوان را تحت پوشش دارد و اينجا روحانيت بايد اسلام‌شناسي را از همان ابتدايي‌ترين دوران آموزش براي براي آنها مطرح کند.
* حاج‌آقا! در مورد مسايل فرهنگي ما با شاخص‌ترين معضلي که رو به رو هستيم مساله حجاب است که خطباي نمازهاي جمعه در اين خصوص مکرر هشدار داده‌اند به طوري که مثلا آقاي سيد احمد خاتمي تقريبا در همه خطبه‌هاي خود در اين مورد به مسئولين تذکر مي‌دهند اما متاسفانه گويا گوش شنوايي در اين زمينه وجود ندارد، آيا به نظر شما حوزه‌ها در اين زمينه دچار انفعال نشده‌اند؟! شايد اگر مسئولين امروز در اين زمينه با يک تحرک و تذکر وسيع از سوي اين بخش مهم از جامعه رو به رو مي‌شدند اين مساله امروز به اين وضع بحراني نمي‌رسيد.
مساله حجاب يکي از مسايل مهم و اساسي جامعه ماست. ما امروز 75 ميليون جمعيت داريم که تقريبا نيمي از آن را بانوان تشکيل مي‌دهند، لذا اين دغدغه هميشه در مجلس خبرگان هم مطرح بوده است؛ به خصوص اختلاط بين زن و مرد در دانشگاهها و بيمارستانها وسازمانها و ادارات، مسايلي بوده که عنوان شده و خطباي نماز جمعه‌ هم براساس رسالت ذاتي خود در اين زمينه نهي از منکر کرده‌اند.
اما اين يک مساله دو وجهي است. يکي آموزش مساله است يعني بايد جايگاه آن در حکومت اسلامي و فلسفه آن آموزش داده شود. ضمن اينکه بايد آثار مثبت حفظ حجاب و ‌آثار منفي ترک آن هم به همه گوشزد شود که اين مهم بايد به شکل اعتقادي، فکري از مدرسه ابتدايي تا دانشگاه روي آن کار شود. و الا دختر جواني که آموزش نديده و يا در خانواده‌اي بوده که مقيد نبوده‌اند متوجه ابعاد مساله نخواهد بود و با همين وضيعتي که الان مي‌بينيد به خيابان مي‌آيد.
بنابراين، ما در اين مورد بايد دو کار انجام دهيم:
اول توسعه آموزش مساله حجاب در مدارس دختران از مقطع ابتدايي تا دبيرستان و همين طور در دانشگاهها و دوم اينکه امروز اتمام حجت شده و مسئولين مي‌دانند که حجاب از ضروريات اسلام است و مساله‌اي نيست که بتوان نسبت به آن بي‌تفاوت بود و اگر امروز بي‌حجابها اقدام به عرض اندام و هنجارشکني مي‌کنند در ابتدا بايد مورد نصيحت و تذکر قرار بگيرند و اگر بي‌فايده بود بايد با آنان برخورد قانوني شود. چرا که اسلام به هيچ وجه اجازه نمي‌دهد يک اقليت عفت و پاکدامني يک جامعه 75 ميليوني را تهديد کند.
بنابراين، اين مورد شامل دو بخش عمومي و اخص مي‌شود که بخش اول شامل همه جمعيت‌ بانوان مي‌شود و بخش خاص آن مربوط به عده قليلي از بانوان در شهرهاي بزرگ مثل تهران، اصفهان و مشهد و تبريز است که الان نسبت به حجاب عملکرد مغرضانه دارند.
* اما آقاي نمازي! امروز ما اثري از برخورد قانوني نمي‌بينيم! من سوال قبلي را به نوع ديگري مي‌پرسم. شما در اين زمينه چه وظيفه‌اي را متوجه حوزه و چه وظيفه‌اي را متوجه دولت و همين طور نيروي انتظامي به عنوان ضابط قضايي مي‌دانيد؟
آنچه وظيفه دولت است اين است که در اولين گام به همه کارمندان زن که جزو عائله دولت هستند الزام رعايت حجاب اسلامي را ابلاغ کند. ضمن اينکه بايد بساط اختلاط زن و مرد اجنبي در ادارات دولتي برچيده شود و اين حداقل وظيفه دولت است. اما نيروي انتظامي به عنوان ضابط قضايي موظف است با کساني که خيره‌سري مي‌کنند و تظاهر به بدحجابي و بي‌حجابي مي‌کنند. بعد از تذکر، برخورد قانوني کنند. اما حوزه‌هاي علميه در اين زمينه بايد از نظر آموزش اقدام به پشتيباني کنند.
در اين راستا کتب و جزواتي بايد براي مقاطع مختلف آموزشي تهيه و جلسات توجيهي در دانشگاه‌ها براي اساتيد دانشجويان برگزار شود که وظيفه آن برعهده حوزوي‌هاست.
اما آنچه در مورد حجاب گفتيم مثل يک زنجير است که حلقه‌هاي مختلفي دارد. يک حلقه اول آموزش است و حلقه دوم وظايف بخشنامه‌اي دولت و اجراي آن بخشنامه‌ها، حلقه سوم عملکرد نيروي انتظامي است و حلقه چهارم، پشتيباني اين مساله توسط حوزه‌هاست.

* برگرديم به سفر مقام معظم رهبري به قم! ايشان در بخشي از سخنان خود گفتند که جايگاه و حرمت و شان جامعه مدرسين بايد حفظ شود. منظور حضرت آقا از اين جمله چه بود؟
حضرت آقا فرمودند که جامعه مدرسين يک سازمان کهني است که در دوران خفقان رژيم شاه تشکيل شد و در زماني که کسي جرأت فعاليت نداشت اعضاء اين سازمان اعلاميه‌هايي با امضاء مشخص صادر مي‌کردند که بعضا منجر به زندان و تبعيد آنها مي‌شد و در اين راستا ايشان فرمودند که جامعه مدرسين امتحان خود را پس داده است و ما نمونه‌اي مثل اين سازمان را در روحانيت نداريم. حالا ممکن است بعد از انقلاب جمعيت‌هاي مشابهي شکل گرفته باشد اما هيچ کدام نمي‌توانند در عرض جامعه مدرسين باشند.
بنابراين توصيه شد حوزه علميه و فضلا و طلاب جايگاه جامعه مدرسين را بدانند. حضرت امام هم در اين مورد فرمودند من فرزندان عزيزم و طلاب جوان را نصيحت مي‌کنم که با جامعه مدرسين در ارتباط باشند. چرا که اگر از جامعه مدرسين جدا شوند گرفتار اسلام آمريکايي خواهند شد.
امروز هم نگاه مقام معظم رهبري نسبت به جامعه مدرسين مبتني بر همين ديدگاه حضرت امام است. ضمن اينکه توصيه فرمودند جامعه مدرسين بايد حضور پررنگ‌تري در سامان‌دهي حوزه علميه قم و تعامل جهاني با علماي اسلام و حضور در عرصه‌هاي فرهنگي جامعه بين‌الملل داشته باشد.

عبدالمجيد اشکوري استاد حوزه و دانشگاه
* آقاي اشکوري، گويا در جلسه جامعه مدرسين با مقام معظم رهبري، ايراداتي به عملکرد صدا و سيما وارد و مباحثي هم در مورد آموزش و پرورش مطرح گرديده که مقام معظم رهبري ضمن تأييد و غيرقابل دفاع خواندن اين اشکالات وظيفه رفع بخشي از اين اشکالات را متوجه حوزه دانستند، به نظر شما حوزه در اين عرصه چه کار بايد مي‌کرده که نکرده و از اين به بعد چگونه بايد عمل کند؟

حوزه‌ها بايد ارتباط صحيحي با اشخاصي که در نظام فرهنگي ما مشغول تعليم و آموزش هستند برقرار کند. آنچه مسلم است تعليم و تربيت اسلامي نياز به دقت نظر زيادي دارد و آنچه که علما از صدا و سيما انتظار دارند برآورده شدن انتظارات ديني است. بر اين اساس مي‌توان گفت تأکيد حضرت آقا بر نقش روحانيت و بر لزوم ورود جدي آنها به اين عرصه است و اين ورود نبايد لزوما به معني انجام سرپرستي امور باشد بلکه به مفهوم کمک‌رساني فکري روحانيون است و اين يعني توليد فکر براي ساخت برنامه‌هاي مناسب.
مثلاً در سال‌هاي اخير آثاري تاريخي مربوط به زندگي ائمه در صدا و سيما ساخته شد که نمونه آن سريال مختارنامه است. وقتي به عقبه اين سريال توجه مي‌کنيم مي‌بينيم يک دليل خوش ساختي اين برنامه استفاده از منابعي است که توسط روحانيت توليد شده، اين در حالي است که روحانيت در اين پروژه يا امثال آن وظيفه سرپرستي کار را بر عهده نداشتند بلکه در نقش يک کمک‌رسان وارد عمل شده‌اند و ما بايد اين نقش را در همه عرصه‌ها گسترش دهيم. البته گاهي مواقع نياز به اين داريم که روحانيون براي پيشبرد کار مسئوليت‌هاي اجرايي را بپذيرند به عنوان مثال مشاور ديني در مدارس مي‌تواند يکي از اين مشاغل باشد که حوزه‌ها بايد در تربيت افراد براي احراز چنين پست‌هايي اهتمام داشته باشند.
همچنين افرادي بايد توسط حوزه‌ها تربيت شوند که در توليد برنامه‌هاي آموزش‌مدارس و نظارت براجراي آن هم دخالت داشته باشند و اين مسأله ماهيتاً از وظايف حوزه است.
* چرا تا حالا چنين نيروهايي تربيت نشده‌اند؟
- بعد از انقلاب اسلامي همانطور که ساير بخش‌هاي جامعه روند رو به رشدي داشته‌اند حوزه‌هاي علميه هم رشد کرده‌اند، اين در حالي است که در دوره طاغوت روحانيت فرصت رشد و بالندگي نداشت تا جايي که پوشيدن عمامه ممنوع بود.
يک مسأله وجود دارد و آن اينکه بعد از انقلاب حوزه رشد فزاينده‌اي داشته است اما به ازاي رشد حوزه، توقع جامعه هم از اين نهاد افزايش يافته لذا نمي‌توان حوزه را متهم به کم‌کاري کرد و فعاليت‌ها را ناديده گرفت. در اين رابطه انتقاد بايد به گونه‌اي باشد که زحمات حوزه ناديده انگاشته نشود.
به طور خلاصه بايد گفت که سطح توقع از حوزه افزايش يافته است. زماني بود که کسي با گذراندن دوره مقدماتي مي‌توانست پاسخگوي نيازهاي جامعه باشد. اما الان مجامع داخلي و بين‌المللي توقع دارند که از ظرفيت‌سازي‌هاي انجام شده بعد از انقلاب استفاده شده و حوزه روند رو به رشدي داشته باشد.

* الان ما در دانشگاه‌ها با معضلي روبه‌رو هستيم که اساتيد بسياري، بينات دين را که اتفاقاً سيره امام هم بر همان منطبق بود به عنوان يک روش و تئوري علمي نمي‌پذيرند و عنوان مي‌کنند نظريات علمي دنيا چنين روش‌هايي را نمي‌پذيرد. لذا در اين عرصه خلاء حوزه به وضوح احساس مي‌شود، در سفر اخير هم حضرت آقا روي اين مسأله تأکيد زيادي داشتند. به نظر شما علت اين ضعف چيست؟
دهه چهارم انقلاب اسلامي دهه تبيين دانش‌هاي اسلامي براي رشته‌هاي علوم انساني است. منابع ديني ما اين توانمندي را دارند که در رشته‌هاي علوم انساني به شکل جدي وارد شوند. اين ابزار امروز به طور نسبي آماده است و ما بايد تلاش‌هاي فقيهانه‌اي در علوم انساني داشته باشيم و جهان را در رشته‌هاي مختلف علوم انساني با مباني اسلامي آشنا کنيم. در اين رابطه بايد گفت کارهاي زيادي انجام شده اما متناسب با حجم درخواستهاي داخل و خارج نيست اما در اين مورد يک نکته ديگر وجود دارد و آن اين است که کار نبايد فقط به توليد علم توسط حوزه ختم شود بلکه بايد عزمي مبني بر اين وجود داشته باشد که نظام آموزشي به دنبال بهره‌گيري از اين توليدات باشد.
اما يک نکته وجود دارد و آن اينکه بنده احساس مي‌کنم امروز در دانشگاه‌هاي ما عزم و اراده‌اي براي استفاده از توليدات علمي مبتني بر فقه حوزه‌ها وجود ندارد.

حجت‌الاسلام دکتر عبدالحسين خسروپناه استاد حوزه و دانشگاه
* لطفا آثار مختلف سفر مقام معظم رهبري را اجمالا توضيح دهيد.
آثار اين سفر به چند دسته علمي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي تقسيم مي‌شود. در بعد علمي بايد گفت باتوجه به فرمايشات مقام معظم رهبري در اين عرصه، که حوزه يک نهاد دانش‌بنيان است، رشد و بالندگي چشمگيري پيدا خواهد کرد. تا در اثر اين بالندگي قادر باشد علاوه بر داخل پاسخگوي نيازهاي جهان اسلام باشد.
اما در بعد فرهنگي بايد گفت يک ارتباط و انسجام مضاعف ميان مرجعيت و رهبري و همين طور ميان طلاب و مردم و رهبري ايجاد شد.
در اين سفر تقريبا تمام مراجع خدمت حضرت آقا آمدند و عده معدودي هم که به دليل کسالت از حضور ناتوان بودند فرزندان ارشد خود را براي خوشامدگويي نزد ايشان فرستاده بودند. در اين ميان شاهد بوديم برخي مراجع اصرار بر اين داشتند که دست مقام معظم رهبري را ببوسند که ايشان مجبور شدند براي ممانعت از اين کار در ديدارها دست خودشان را به پشت حلقه کنند.
در بعد اقتصادي، اين سفر باعث شد کاستي‌هاي اين شهر مطرح شود و بودجه‌اي در خور براي جبران آن در نظر گرفته شد که از جمله آن تهيه محل اسکان براي زائرين ميليوني است که وارد اين شهر مقدس مي‌شوند.
اما کارکرد سياسي اين سفر از لحاظ داخلي و بين‌المللي حائز اهميت است. در اين راستا برخي جريانات داخلي قصد داشتند در طول سفر مقام معظم رهبري دست به اقداماتي بزنند و در اين مورد هم طرح و برنامه ريزي کرده بودند که استقبال پرشور مردم قم طرح و برنامه‌هاي اين عده را خنثي کرد. اين عده مي‌خواستند با شيوه‌هاي جديد جريان اصلاحات و فتنه را مجددا زنده کنند و جريان انحرافي متصل به فتنه‌گران سياسي که قصد احياي اموات را داشتند با اين سفر به حاشيه رانده شدند.
* اگر ممکن است توضيح دهيد اين عده متوسل به چه شيوه‌هايي شده بودند؟
مثلا عده‌اي از اين افراد قصد داشتند با پوشيدن البسه سبزرنگ در برخي محافل حاضر شوند که سيل خروشان مردمي اين جريان را محو کرد و اين يک جريان عظيم تاريخي بود که رخ داد. ما شاهد بوديم که مسئولين اعلام کرده بودند مردم ساعت 8 صبح براي استقبال در محل حاضر شوند اما عده زيادي از نيمه‌شب در محل حاضر بودند و شب خود را با اقامه نافله و مطالعه تا صبح سپري کردند! يا با اينکه در اين ايام ادارات شهر تعطيل نبود اما عده‌ زيادي براي شرکت در مراسم استقبال مرخصي گرفته بودند. اين در حالي بود که اين خيل عظيم اکثرا ساکن شهر قم بودند.
از ديگر تقلاي دشمن مي‌توان به فعاليت‌هاي جريانات روشنفکر سکولار در کشور اشاره کرد که مرتبا در ارتباط با فرمايشات مقام معظم رهبري در مورد علوم انساني حرف و حديث ايجاد مي‌کردند.

* اين حرف و حديث‌ها در چه راستايي بود؟
مبني بر اينکه علوم انساني تحول‌پذير نيست و نبايد آن را دستکاري کرد و ادله ايشان هم اين بود که اين علوم جهانشمول است و بايد از آن بهره ببريم. ما شاهد بوديم که مقام معظم رهبري چند بار در اين سفر به روشني صحبت کردند و آثار علوم انساني و سکولار را افشا کردند. و هوچي‌گري سران سکولاريسم در ايران هم در اين سفر خاموش شد.
* لطفا در مورد آثار سياسي سفر حضرت آقا در بعد بين‌المللي توضيح دهيد.
ما شاهد بوديم که يک هجمه وسيع تبليغي به راه افتاده بود مبني بر اينکه امروز بين رهبري و مراجع و حوزه اختلاف افتاده و مراجع ديگر رهبري را قبول ندارند. اين در حالي است که مراجع و رهبري به طور مرتب باهم ديدار و تبادل نظر دارند؛ مثلا آنها در سفرهاي تابستاني خود به مشهد به محضر رهبري مي‌رسند و خود آقا هم ديدارهاي مرتب غيررسانه‌اي با آنان دارد. قبل از همين سفر طي دو جمعه مقام معظم رهبري بدون اينکه بازتاب خبري داشته باشد به قم مشرف شدند و به ديدار همه مراجع رفتند. و يا در اين سفر اخير که با بعد رسانه‌اي همراه بود ضمن رد و بدل شدن نکاتي بسيار ارزنده ميان مقام معظم رهبري و مراجع، وحدت ايشان و مراجع به رخ جهانيان و توطئه‌گران کشيده شد.
* منظور مقام معظم رهبري از لزوم حفظ شان و جايگاه جامعه مدرسين حوزه علميه قم چه بود؟
بعضي ممکن است در حوزه علميه قم حرکتهايي انجام دهند و مثلا دست به تاسيس تشکل‌هايي تحت عنوان مجمع مدرسين و محققين بزنند که اين تشکل‌ها معمولا سياسي هستند تا علمي و فعاليت سياسي آنها هم بعضا در مقابل جامعه مدرسين قرار دارد.
در اين رابطه رهبري هم تاکيد کردند که جايگاه جامعه مدرسين، جايگاه ويژه‌اي است و تاکيد روي جايگاه به اين دليل است که اشخاص مي‌آيند و مي‌روند؛ اما مقام جامعه مدرسين سر جاي خود باقي است و براي حفظ و سلامت معنوي حوزه بايد محفوظ بماند.
* شما تاکيد حضرت آقا روي علوم انساني اشاره کرديد، اما خلاء نظريه‌ها و تئوري‌هاي اسلامي در اين عرصه به شدت احساس مي‌شود. در اين رابطه، آيا فکر نمي‌کنيد حوزه‌ها منفعل بوده‌اند؟
در اين زمينه حوزه‌ها تاکنون بيشتر به مباحث فقه، کلام، فلسفه، اخلاق و حديث پرداخته‌اند و نقد و بررسي علوم انساني در دستور کار آنان قرار نداشته است. اما موسساتي مثل موسسه آموزشي، پژوهشي امام خميني(ره) يا پژوهشکده فرهنگ و انديشه يا دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم گروههايي دارند که در مورد برخي رشته‌هاي علوم انساني کار مي‌کنند. اما آن قدر هجمه علوم انساني غربي به ايران شديد است که اين مقدار کار کفايت نمي‌کند و طبعا حوزه بايد روي مباني و فلسفه علوم انساني موجود کار کند و اشکالات آن را نشان دهد و بگويد چگونه مي‌توان آن را تغيير داد و به علوم انساني مطلوب تبديل کرد.
* در مورد خلا‌ء حضور يا حضور کمرنگ حوزه در صدا و سيما، آموزش و پرورش چه نظري داريد؟
صدا و سيما و آموزش و پرورش و حتي وزارت ارشاد بايد يک تعامل وسيع‌تري با حوزه داشته باشند و نيازهاي خود را به حوزه عرضه کنند. اما متاسفانه تعامل حوزه و دولت يک تعامل نظام‌مند و سيستماتيک نيست. حوزه در بخشي که خود فکر مي‌کند نياز جامعه است کار مي‌کند و دولت هم به همين ترتيب.

هیچ نظری موجود نیست: