۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

توهم فاشيستي را درمان كنيد!



پارانويا يا توهم يك بيماري رواني است كه گونه سياسي آن از خطرناك‌ترين انواع اين بيماري به شمار مي‌رود، پارانوياي سياسي از حوزه‌هاي شخصي فراتر رفته و با زندگي ديگران در مقياسي وسيع درگير مي‌شود و متناسب با دامنه درگيري، تاثير مخرب توهمات نيز بيشتر مي‌گردد. از ديگر سو مطالعه تاريخ روانشناسي سياسي ثابت مي‌كند توهم سياسي به عنوان عاملي بزرگ در ظهور پديده فاشيسم موثر بوده است. چنانچه مي‌توان گفت خلق توهم و مسخ توده‌هاي مردم، يكي از هنرهاي اصيل فاشيسم در زمان ظهورش به شمار مي‌رود، تا آنجا كه واژه توهم سياسي مترادف با توهم فاشيستي قرار ميگيرد
توهم فاشيستي معمولا برآمده از محيط‌ها و موقعيت‌هاي غير گفت‌وگويي و تك‌گويانه است. آنان كه كمتر اهل سخن گفتن با ديگري هستند، به گفت‌وگو با خود مي‌نشينند، از ديالوگ به مونولوگ رو مي‌كنند و سر از توهم درمي‌آورند، كه اين خود پديد آورنده چرخه مونولوگ توهم است. توهم از نوع فاشيستي را مي‌توان همبسته با خودكامگي نيز دانست. احساس قدرتمندي كه به اعمال نظر در حوزه‌هاي غيرتخصصي مي‌انجامد واز همين جاست كه كم‌كم تصور صاحب‌نظري در حوزه‌هاي مختلف پيدا مي‌شود.
‌توهم فاشيستي در محيط‌هاي بسته و محفلي و به دور از گستره همگاني و افكار عمومي، رشد مي‌كند و معمولا محافل غيرمدني و پنهان، محل نشو و نماي آن است.
اما امروز اكثر صاحب‌نظران سياسي معتقدند كه فاشيسم و منشاء توهمي آن، محصول دوره خاصي از مقطع تاريخ اروپا بود كه هرگز در هيچ كجاي ديگر جهان قابل تكرار نيست؛ چرا كه شرايط حاكم بر جامعه آن روز ديگر در هيچ كجاي جهان حكمفرما نخواهد شد. شايد نظر انديشمندان سياسي در سطح كلان صائب باشد چرا كه پذيرش توهم فاشيستي توسط توده‌ها مستلزم عنصري مشروعيت‌بخش است
لذا بايد گفت كه حلقه مفقوده بين حكومت فاشيستي و توده مردم، استفاده از كاركردهاي اسطوره سياسي است. اسطوره و اسطوره‌سازي، عنصري است كه به حكومت فاشيسم مشروعيت مي‌بخشد، مشروعيتي كه هر جامعه و توده از خود بيگانه را منتظر يك منجي اسطوره‌اي مي‌سازد. با توجه به اين ديدگاهها و نظرات، ممكن است ما امروز شاهد جامعه‌اي از خود بيگانه به عنوان يك بستر رشد نباشيم اما نكته انكارناپذير آن است كه توهم و آن هم از نوع پديد آورنده فاشيسم، همواره طعمه خود را در ميان اشخاصي مي‌يابد كه لزوما ربطي به شرايط اجتماعي نداشته و محدوده جغرافيايي خاصي را نيز دربر نمي گيرد.
چنانچه شواهد مويد آن است كه توهم فاشيستي حداقل يك سال است كه گريبان عده‌اي از شخصيت‌هاي سياسي همچون ميرحسين و كروبي را گرفته. توهمي كه شاخصه‌هاي ايجاد آن همان دلايلي بود كه در ابتدا بيان شد، يعني محيط‌هاي محفلي بسته و غير مدني وخودكامه! و ماحصل آن نيز مونولوگ‌هايي بود از ديدگاههاي شاذ و غير قابل قبول اين اشخاص كه با ادعاهايي نظير پيروزي زودرس در انتخابات آغاز شده و سپس با پيش كشيدن پديده تقلب ادامه يافت تا آنجا كه هيچ سند و مدركي هم نتوانست اين مدعيان تقلب را مجاب به پذيرش حقيقت شكست كند.
البته توهم فاشيستي آنقدر ذهن قربانيان ياد شده را پر كرد كه تمامي داده‌هاي ذهني گذشته اين افراد را نيز به نابودي كشانيد تا آنجا كه محاربان روز عاشورا را خداجو ناميدند و در روزهاي گذشته نيز شاهد صدور بيانيه قربانيان اين بيماري در حمايت تمام قد از عاملين قتل عام حسينيه شيراز و بمب‌گذاري تهران بوديم!
لذا آنچه از گفتار و رفتار يك سال گذشته اين افراد در دسترس است، نشان از انطباق كامل آن با بيماري خطرناك پارانويا يا توهم سياسي دارد كه البته به دليل عدم وجود بستر رشد كه نشانه آن بي‌اعتنايي اجتماعي به اين اظهارات است، از نطفه خود يعني محدوده تريبون‌هاي بي‌طرفدار اين اشخاص فراتر نمي‌رود.
اما آنچه در اين راستا بايد به آن توجه داشت اين است كه عدم اقبال عمومي به اين اظهارات، نبايد موجب شود تا از كناراين معضل رواني به راحتي بگذريم؛ چرا كه اين بي‌اعتنايي در وحله اول به خدشه‌دار كردن اذهان عمومي و توهين به مقدسات آنها خواهد انجاميد و در درجه دوم باعث پيشرفت وخامت وضع رواني افرادي است كه به هرحال در دوراني از تاريخ انقلاب داراي مسئوليت‌هاي مهمي بوده‌اند، لذا همين دلايل براي دولت جمهوري اسلامي ايران كافي است تا تدبيري اتخاذ كرده و شرايط مناسب رابراي درمان اين افراد مهيا سازد تا هم وجهه ايران اسلامي به عنوان ام‌القراي جهان اسلام حفظ گردد و هم سلامت افكار عمومي به خطر نيفتد.











۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

گزارشي از خشم مردم



اشاره: روز جمعه درهفته‌اي که گذشت، سومين جمعه‌اي بود که بعد از رياست جمهوري آقاي احمدي‌نژاد در سال 84، ميدان انقلاب و خيابانهاي منتهي به آن شاهد انفجار خشم هزاران نفر از مردم حزب‌اللهي به خاطر وضعيت اسف‌بار حجاب و شيوع بي‌بند و باري در جامعه بود، همه کساني که روز جمعه آمده بودند، به خوبي تظاهرات پيش از تابستان سال 85 و86 را يادشان مي‌آمد. همان موقع که صبرشان از تسامح دولت نهم لبريز شده بود و با مشتهاي گره کرده به خيابانها ريختند، تا از دولت مطالبه کنند دست از مسامحه بردارد. وبگويند حرام خدا با مصلحت‌‌انديشي حلال نمي‌شود، و تذکر دهند که اصلا اولين معيار راي به آقاي احمدي‌نژاد اميد به اقدام ايشان براي توقف شيوه لجام گسيخته اباحيگري در جامعه بوده است. زمان زود ميگذرد. مثل 31 سالي که از انقلاب گذشت 4 سال هم از نهي‌از‌منکر مردم درسال 85 و 86 گذشت ، اما بدون تغيير! چنانچه مردم همچنان بر سر عهد خود با اسلام و انقلاب هستند و همچنان معترض! و از دولت اسلامي و عدالتخواه و انقلابي انتظاري بيش از اين دارند.
و هفدهم ارديبهشت ماه 89 تاريخي بود که مردم ثابت کردند که اگر تنها يک نهاد و آن هم تمام و کمال به وظيفه ديني و شرعي خود عمل مي‌کند همان نهاد مردم است.
جمعه دوباره مردم آمدند تا تذکر دهند که يک سال از عمر دولت دهم هم به سر رسيد اما حکم خدا بر زمين مانده، آمدند تا اتمام حجت کنند. آمدند تا بگويند که اگر نهادهاي مسئول به هردليل نمي‌خواهند يا نمي‌توانند حکم خدا و قانون را اجرا کنند! پس اجراي آن را به دست متوليان اصي انقلاب يعني مردم بسپارند!

نزديک ظهر جمعه است و مردم فوج فوج به سمت ميعادگاه هر هفته‌شان در دانشگاه تهران مي‌آيند. بازار بحث و گفت و گو مثل هميشه بينشان داغ است و يک خبر سينه به سينه و به سرعت پخش مي‌شود. با اينکه به غير از چند پالاکارد پوشش خبري ديگري راجع به آن داده نشده اما همه از آ‌ن مطلعند و به هم سفارش مي‌کنند که بعد از نماز راهپيمايي فراموش نشود. و البته هرکسي از ديد خود به ارائه تحليل دلايل برپايي اين راهپيمايي مي‌پردازد يک نفر مي‌گويد آقا ضرب‌الاجل بايد تعيين ‌کنيم! ديگري مي‌گويد: آخر به کدام دليل و حجت، اهمال مي‌ورزند!
پيرمردي با عصبانيت مي‌‌گويد: مگر نيروي انتظامي نيامد اين فسق و فجور را جمع کند، گفتند امر شخصي مردم است نمي‌شود دخالت کرد! حکايت ما هم شده مثل همان کشتي که پيغمبر مثال زد! يک نفر نشسته ميخ به کف کشتي مي‌کوبد مي‌گويدجاي خودم است، مي‌خواهم سوراخش کنم! غافل از اينکه همه داريم غرق مي‌شويم. خانمي‌مي‌گويد: دو پسر مجرد دارم، با هزار زحمت بزرگشان کردم و براي تربيتشان خون دل خوردم، به خدا هر وقت براي کاري از منزل خارج مي‌شوند تن و بدنم مي‌لرزد، دائم فکر مي‌کنم نکند با اين وضعي که از روابط برخي دختر و پسرها و سر و وضعشان مي‌بينند منحرف شوند، آخر جوان است با خودش مي‌گويد: خب اينها اين طور مي‌گردند، اين طور هم باهم اختلاط دارند لابد خوب است که کسي کار با آنها ندارد! خانم ميانسال ديگري در کنار او مي‌گويد: همه‌اش اثر اين ماهواره‌هاست شب تا صبح دارند تبليغ فسق و فجور در خانه‌هاي مردم پخش مي‌کنند. مگر مي شود اثر نداشته باشد، شب مي‌بينند! فکر مي‌کنند لابد صبح بايد مثل همانها بيايند در خيابان جولان دهند! اصلا مگر مملکت قانون ندارد! مگر قانون نمي‌گويد داشتن ماهواره جرم است!
هر آنچه مي‌شنيدي در همين حال و هوا بود و اثر هم افزايي عجيبي هم داشت! طوري که همه در همان ورودي حفاظتي به داخل دانشگاه تهران قرار شرکت در راهپيمايي با هم مي‌گذاشتند.
اما اين شرايط يک عامل هدايت‌کننده کم داشت و آن هم نبود جز سخنان کوبنده امام جمعه آن هفته يعني سيد احمد خاتمي! سخناني که مکرر با فرياد تکبير نمازگزاران قطع شد! گويا امام جمعه تهران هم قبل از نماز حرف دل مردم را مي‌دانست! همه کساني که آن خطبه‌هاي جانانه را مي‌شنيدند به وجد آمده بودند چون سيد احمد هم همانهايي را مي‌گفت که در دل مردم بود. اينکه جان همه از اين وضع به لبشان آمده! و اينکه ديگر اين وضع را تحمل نخواهند کرد و در آخر اينکه اين آخرين مهلت است و ملت به هيچ وجه تعلل مسئولين در جلوگيري از گناهان کبيره علني را نمي‌پذيرند و اگر اين وضع ادامه يابد خودشان فکري براي دفع اين معضل خواهند کرد!
اين دو خطبه کافي بود تا سيل خروشان مردم خشمگين خيابان انقلاب و خيابانهاي فرعي منتهي به آن به سمت ميدان انقلاب سياه کنند!
*

زن‌ها قبل از مردها
يک نکته جالب پس از پايان خطبه‌ها به چشم آمد، سرعت عمل زياد خواهران شرکت کننده در نماز جمعه بود. تا جايي که آنها از خيابان 16 آذر قبل از رسيدن برادران و حتي اتومبيل حامل بلندگوها که براي هماهنگي تظاهر کنندگان تهيه شده بود، اعتراض خياباني خود را به شکل خودجوش آغاز کرده بودند.
به هر حال سيل جمعيت آمد با همان تراکم 4 سال پيش!اما خشمگين‌تر! خشمي که با فريادهاي ناتمام خيابان و ميدان انقلاب را به لرزه مي‌انداخت، فريادهايي که نهي از منکر مسئولين بود، از دولت گرفته تا قوه قضائيه و صدا و سيما، فريادهايي که مي‌گفتند: خواسته ملت ما امنيت اخلاقي ، نيروي انتظامي اقدام انقلابي، نيروي انتظامي تو مجري قانوني ، اي قوه قضايي اقدام انقلابي! اي قوه قضايي امنيت اخلاقي، فساد و بي‌حيايي برچيده بايد گردد، مانکن بي‌حيايي لکه ننگ مايي! ، رواج فرهنگ عفاف ، وظيفه دولتهاست! دولت انقلابي، پاسخ انقلابي! صدا و سيما مبلغ معروف باش! حجاب و پوشش زن ضرورت دين ماست، مرگ بر استکبار! بي‌حجاب منافق پيرو استکبارا ست! فساد و بي‌حجابي وسوسه شيطاني است، حفظ حجاب و عفت، از آيات قرآن است.
و همه اين شعارها در قالب بيانيه‌اي کامل‌تر و جامع‌تر در پايان راهپيمايي توسط مردم قرائت شد و براي آخرين بار حجت با مسئولين را تمام کرد.
*
ستاد مردمي احياي فرهنگ و ارزشهاي اسلامي
اما تظاهرات روز جمعه صرفا يک اعتراض خشک و خالي نبود، چرا که مردم به شکلي خودجوش دست به کار شد و ستادي براي مقابله با وضع موجود تشکيل دادند ستادي که با نام مردم و با هدف احياي فرهنگ و ارزشهاي اسلامي تشکيل شد. و جالب اينکه فرمهاي عضويت آن در همان دقايق اوليه ناياب شد. تا به مسئولين به شکل عملي اولتيماتوم دهند که کار عملي مردم از همان روز آغاز شده! و اگر ديد به جنبه سرنخ از دستشان خارج خواهد شد.
*
متن کامل بيانيه به اين شرح است:
بايد همه بدانيم كه آزادي به شكل غربي آن، كه موجب تباهي جوانان و دختران و پسران مي‌شود از نظر اسلام و عقل محكوم است و تبليغات و مقالات و سخنراني‌ها و كتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومي و مصالح كشور حرام است و بر همه ما مسلمانان جلوگيري از آنها واجب است و از آزادي‌هاي مخرب بايد جلوگيري شود و از ‌آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسير ملت و كشور و اسلام و مخالف با حيثيت جمهوري اسلامي است، به‌طور قاطع اگر جلوگيري نشود همه مسئول مي‌باشند و مردم و جوانان حزب‌اللهي اگر برخورد به يكي از امور مذكور نمودند، به دستگاه‌هاي مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهي نمودند خودشان مكلف به جلوگيري هستند، خداوند تعالي مددكار همه باشد.
بخشي از بند م وصيتنامه امام خميني (رحمت‌الله‌عليه(
با اين فسادهاي اخلاقي و منكرات بايد مقابله و مبارزه كرد. ما خوب مي‌دانيم اين جزو تعاليم اسلام است كه با زبان و تبيين بايد مردم را با فضايل اخلاقي آشنا كرد و از منكرات دور نگه داشت. اين به جاي خود درست، اما با شيوع منكرات و با تظاهر به آن بايد مقابله كرد. اسلام مرتكب منكر را نصيحت و هدايت مي‌كند اما حد هم براي او مي‌گذارد. با حرف، زبان و توصيه نمي‌شود كاري كرد. قدرت نظام بايد جلوي سير فحشا و فساد را بگيرد.
مقام معظم رهبري
يقينا مهم‌ترين اثر حاكميت الهي در جامعه، حاكميت روح تقوا و عدالت و پاكي در آن جامعه است. سعادت جامعه اسلامي نيز در توجه به معنويات و خودسازي و تكامل معنوي و روحي افراد جامعه تبلور و معني پيدا مي‌كند. همه امور ديگر از سياست و اقتصاد تا مبارزه و جهاد حتي حاكميت عدالت نيز فقط و فقط با هدف ايجاد فرصت و امكان عادلانه افراد جامعه براي توجه به رشد و ارتقاء معنوي و تكامل روحي معني و جايگاه درستي مي‌يابند. به عبارت ديگر هدف اصلي جامعه اسلامي ماديات و تأمين رفاه مادي براي افراد نيست و دامن زدن به مسابقه زشت و منحط دنياطلبي و زياده‌خواهي و تعيش هر چه بيشتر از ساحت تفكر اسلامي و جامعه ولائي بدور است.
بر اين اساس هر گاه كه از مقوله عدالت اجتماعي و اقتصادي بحث مي‌شود و بر ضرورت آن تأكيد مي‌شود صرفا به عنوان مقدمه رشد و توسعه فضاي معنوي، فضائل اخلاقي، وارستگي و آراستگي روحي و مسير قرب الهي مورد توجه قرار گرفته و مي‌گيرد. نتيجه آنكه اصالت دادن به رشد اقتصادي و دامن زدن به مصرف و فرهنگ مصرفي و تمركز تمام همت و قواي كشور بر توسعه اقتصادي - از هر نوع آن - بدون توجه به جهان‌بيني اسلامي و ايدئولوژي برخاسته از آن، چيزي جز افتادن در ورطه نسخه‌هاي بدلي و دروغين فرهنگ منحط و ورشكسته ماديت غربي نيست. روشن است كه در بهترين شكل، ادامه اين مسير حاصلي جز جوامعي مانند جوامع امروزه غربي نخواهد داشت.
جامعه‌اي سرشار از بي‌عدالتي، دروغ، دغل، زد و بند، نفاق، تكاثر، ظلم و فساد و همجنس‌بازي، روابط لجام گسيخته و فساد و فساد و فساد تا جائي كه طبل رسوايي پدران روحاني آن در تجاوز به اطفال مايه شرمساري تاريخ بشريت و انسانيت گرديده است. سؤال اساسي اين است كه آيا فرياد انقلاب اسلامي به رهبري خميني كبير(ره) در ظلمات ماديت غربي، تحمل 30 ساله شدائد، هجوم نظامي، توطئه‌هاي داخلي و خارجي، تحريم اقتصادي و هزاران توطئه رنگارنگ، تقديم بيش از سيصد هزار شهيد و بيش از يك ميليون جانباز و بيشماري آزاده و مفقود براي وصول به جامعه‌اي از نوع جوامع مفتضح و رسواي غربي بوده است؟! كعبه آمال انقلاب اسلامي جامعه غربي بوده است يا جامعه علوي؟!
اگر هدف انقلاب اسلامي از نوع اهداف بعثت انبياء و رسالت آن احيا و رشد و ادامه رسالت پيامبر گرامي اسلام(ص) بوده است كه هست؛ سؤال اين است كه آيا رسالت پيامبر «اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق» نيست؟! و اگر اتمام مكارم اخلاق و احيا و ترويج معنويت و حريت و عدالت و آخرين جويي و عفاف و پارسايي و گذشت و ايثار و جوانمردي و صداقت و صراحت و آزادگي و ساير فضايل اخلاقي، هدف بعثت پيامبر گرامي اسلام (ص) و هدف انقلاب اسلامي به رهبري فرزند همان پيامبر (ص) بوده است، توجيه برخي ناهنجاريهاي امروز مسئولين اجرايي كشور چيست؟! حدود بيست سال از شروع طرح مباحث تهاجم فرهنگي از طرف مقام معظم رهبري مي‌گذرد و اين مسئله تاكنون در مقاطع مختلف با بيانهاي مختلف نظير شبيخون فرهنگي، قتل عام فرهنگي، جنگ نرم و... مورد اشاره و تأكيد و تصريح قرار گرفته است. بلاي خانمانسوز اباحيگري، روزمر‌گي، عمل زدگي و انفعال كه به جان بخش قابل ملاحظه‌اي از مسئولين اجرايي مخاطب مقام معظم رهبري افتاده است، مجال تحقق آرمانهاي اخلاقي انقلاب اسلامي را تهديد مي‌كند.
متاسفانه اين خلا و بي‌تفاوتي در طي اين سال‌ها و در دولتهاي مختلف با شدت و ضعف كم و بيش ادامه داشته و با كمال تأسف بايستي اقرار كرد كه در دولت فعلي نيز عليرغم تصريح و تأكيد مقام معظم رهبري اين مسئله ناديده انگاشته شده و يا حداقل اين است كه مورد توجه و اهتمام جدي قرار نگرفته است.
امت حزب‌الله به عنوان اصلي‌ترين ميراث‌دار انقلاب و وارث خون شهيدان در صحنه مقابله با سيل توطئه‌هاي رنگارنگ طي سي سال، اعتقاد، بصيرت، اخلاص و جانفشاني و حضور و توان خود را به نمايش گذاشته و به اثبات رسانده است و حال پس از حذف و طرد نفاق جديد در توطئه‌هاي پس از انتخابات سال گذشته و حضور حماسي و دشمن‌شكن خود در 9 دي و 22 بهمن سال 88، با گوش جان سپردن به نداي ملكوتي و علوي رهبر فرزانه انقلاب، خود را براي اعتلا و حاكميت احكام و فرامين ولايت در جاي‌جاي جامعه خونرنگ ايران اسلامي آماده كرده است. در همين راستا با توجه به هشدارها و تذكرات مقام معظم رهبري بدينوسيله خواسته‌هاي جمع راهپيمايي‌كنندگان امروز به ترتيب اعلام مي‌شود.
1. مبارزه با مظاهر فساد و بي‌حجابي و بي‌بندوباري بايستي از دستگاه‌هاي مسئول و ادارات دولتي بطور اكيد و جد و فوري شروع شود و سپس به مراكز عمومي با قاطعيت تسري داده شده و اجرا شود. بديهي است بالاترين مقام هر سازمان رسمي و دولتي مسئول عواقب عدم اجراي قانون و متهم اصلي بي‌مبالاتي و اباحيگري و بي‌توجهي به خواست مقام معظم رهبري و امت حزب‌الله خواهد بود.
2. افشاي دستهاي پنهان و آشكار كه به هر نوعي در مسير مبارزه با مفاسد اخلاقي و اجتماعي كارشكني مي‌كنند و يا به بهانه‌‌هاي انحرافي نظير لزوم برخورد فرهنگي - كه به حربه‌اي زنگ زده براي تعطيل احكام صريح قرآني و اسلامي تبديل شده است از ناحيه هر كس و در هر جايگاهي مورد تقاضا و عمل امت حزب‌الله در تمام صحنه‌هاي اجتماعي به‌طور مكتوب و شفاهي قرار خواهد گرفت.
3. ما وظيفه خود مي‌دانيم با تمسك به عنايات شهيده راه ولايت حضرت فاطمه زهرا(ع) در ايام فاطميه براي رفع لكه‌هاي ننگ ظاهر اجتماع اسلامي كه موجب ناراحتي حضرت امام زمان(عج) را فراهم كردند، به طرق شرعي اقدام نمائيم.
4. احيا و اجراي طرح مفيد امنيت اخلاقي كه توسط دلاوران نيروي انتظامي و فرمانده رشيد آن به شكل موثري در حال انجام بوده و آثار مثبت آن به‌خوبي مشهود بود و با توطئه‌هاي دست‌هاي نفاق پوشيده در لفاف دلسوزي و اصولگرايي برخي مسئولين اجرايي خودباخته، متوقف شد و مورد توجه و تأكيد مقام معظم رهبري نيز مي‌باشد، قاطعانه مورد تقاضاي امت حزب‌الله و ولايتمدار ايران اسلامي است.
5. ما از مجلس شوراي اسلامي كه وظيفه نظارت بر اجراي قوانين مصوب را بر عهده دارد، قاطعانه تقاضا داريم كه با تحقيق و تفحص، دلايل عدم اجراي قانون گسترش فرهنگ عفاف و حجاب را در دستور كار خود قرار داده و سنگ‌اندازان و مخالفين آن را به مردم معرفي نمايند.
6. از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران كه نقش ارزنده‌اي در افشا و رسوائي كودتاي مخملي، جريان نفاق جديد و اربابان خارجي آن ايفا كرد، مصرانه مي‌خواهيم كه دغدغه‌هاي مقام معظم رهبري، مراجع عظام تقليد و درياي خروشان امت حزب‌الله كه سرمايه اصلي انقلاب اسلامي هستند را در مورد جلوگيري از ترويج مظاهر فساد و روابط لجام گسيخته و متقابلا ترويج و گسترش فرهنگ عمومي حجاب و اخلاق را به‌طور جدي در دستور كار خود قرار دهد.
7. قوه قضاييه يقينا نقش بسيار جدي در كندي و سستي يا جديت امر مبارزه با فساد داشته و دارد. حمايت از نيروهاي انتظامي در برخورد با مظاهر بدحجابي، فساد اخلاقي، برخورد با مراكز قدرتي كه پنهان يا آشكار از مفسدان و متظاهران به بدحجابي و بي‌بند‌وباري حمايت مي‌كنند، برخورد با عوامل پشت صحنه خارجي و داخلي مروجان فساد و فحشا و بي‌بند‌وباري و نهايتا حمايت از ضابطان اين حوزه و عوامل امر به معروف و نهي از منكر مورد تقاضاي ما از رئيس محترم قوه قضائيه مي‌باشد.
8. حضور فعال امت حزب‌الله و هميشه در صحنه بخصوص خواهران حزب‌اللهي در صحنه مبارزه قانوني با مظاهر فساد علاوه بر آنكه قطعا تعيين‌كننده‌ترين عامل و ضامن اجراي قوانين بر زمين مانده شرعي و فرامين مقام معظم رهبري است، رسواگر شعارهاي منحرفين و‌آلودگان غربي خواهد بود. آنان كه حضور اجتماعي زن را معادل حضور زنانه و جنسي و نه انساني زنان جامعه در جلوي چشمان حريص و شهوت‌‌آلود هرز‌گان و آلودگان غربزده معني مي‌كنند.
به اميد حاكميت روزافزون ارزشهاي اخلاقي اسلامي و تحقق آرزوي شهيدان در سرزمين علوي و فاطمي
ستاد مردمي احياي فرهنگ و ارزشهاي اسلامي آيت‌الله مكارم: صبر دربرابر بدحجابي جايز نيست
در اولين واكشن به راهپيمايي امت حزب الله در تهران، يكي از مراجع تقليد قم با اشاره به موضع‌گيري‌هاي صورت گرفته درباره برخورد با بدحجابي اظهار داشت: بيش از اين صبر در اين زمينه جايز نيست.
آيت‌الله مكارم شيرازي، اين مرجع تقليد گفت: موضع‏گيري‏‌هاي صريح و كوبنده كه درباره مفاسد اخلاقي و خصوصا بدحجابي و بي‏ حجابي در نماز جمعه تهران شد و به دنبال آن راهپيمايي پرشور بعد از نماز جمعه و قرائت قطعنامه محكمي که در پايان این راهپيمايي خوانده شد، نشان مي‏دهد كه اين مسئله كاملاً جدي است و خواسته عموم مردم با ايمان و علاقه‏مند به اسلام و نظام جمهوري اسلامي و وفادار نسبت به خون شهيدان است.
وي خاطرنشان كرد: ضمن تشكر وافر از بيداري و آگاهي اين عزيزان بعد از اين حركت عمومي و بعد از تأكيد نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نسبت به اين امر و از آن مهم‌تر بعد از تأكيد مقام معظم رهبري، همه مسئولان توجه داشته باشند كه حجت بر همه تمام شده و مردم در انتظار اقدام جدي توأم با تدبير و مديريت صحيح هستند و بيش از اين صبر جايز نيست.
236 نماينده مجلس : وزارت كشور و نيروي انتظامي در حفظ حريم ارزش‌هاي اسلامي اهتمام داشته باشند
از سوي ديگر 236 تن از نمايندگان مجلس در بيانيه‌اي با تأكيد بر ضرورت تأمين امنيت اجتماعي و مبارزه با مفاسد خواهان جديت و اهتمام وزارت كشور و نيروي انتظامي در حفظ حريم ارز‌ش‌هاي اسلامي در جامعه شده‌اند.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: ما نمايندگان مجلس شوراي اسلامي كه امضاء كنندگان اين بيانيه هستيم با تأكيد بر ضرورت تأمين امنيت اجتماعي و اخلاقي و مبارزه با مفاسد اقتصادي از جمله مظاهر مختلف عفاف و حجاب خواهان جديت اهتمام وزارت كشور و نيروي انتظامي در حفظ حريم ارزش‌هاي اسلامي در جامعه هستيم.
انتظار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از مسئولان محترم اين است كه بر تلاش و تدبير خود براي مقابله با مفاسد اخلاقي و اجتماعي و تأمين هر چه بيشتر عفاف و حجاب در جامعه اسلامي ما كه درخواست مقام معظم رهبري و ملت بزرگ ايران و شهيدان انقلاب اسلامي بي‌افزايند و اطمينان داشته باشند كه نمايندگان مجلس به وظايف خود در حوزه قانون‌گذاري و عرصه نظارت از همكاري با مجريان و مسئولان محترم دريغ نخواهند كرد.
ضمنا از دولت محترم جمهوري اسلامي و رياست جمهور نيز مي‌خواهيم كه لايحه امر به معروف و نهي از منكر را كه طبق اصل 8 قانون اساسي جمهوري اسلامي وظيفه همگاني و متقابل بر عهده مردم نسبت به يكديگر (دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت) هر چه سريعتر جهت مراحل قانوني به مجلس تقديم كند.

آغاز راهپيمايي وبلاگي "حاميان عفاف و حجاب "
اما در اين بين نيز وبلاگ‌نويسان بيكار ننشسته و با انتشار مطالبي در وبلاگ‌هاي خود به برپايي يك راهپيمايي درفضاي مجازي اقدام كرده و خواستار مبارزه با پديده هدايت شده بدحجابي كه از سوي برخي جريانات خارج از كشور با هدف براندازي فرهنگي آغاز شده است، شدند.
يكي از اين بلاگرها، وبلاگ "شبكه وبلاگي مجاهدان مجازي " است كه متعلق به دانشجويان و فارغ التحصيلان ارزشي دانشگاه‌ها و فعالان فرهنگي و اجتماعي شهر مشهد مقدس مي‌باشد كه اقدام به فراخوان وبلاگي با عنوان "حاميان عفاف و حجاب (راز گل ياس) " كرده است.
در قسمتي از مطلب اين وبلاگ آمده است:
در روزگاري كه چشم‌هاي سياه شبه آدميان حريص‌تر از هميشه است؛ عده‌اي روياي زيبايي را درهتك عفت مي‌بينند، در هتك حريمي كه از تنديس حياء ياس بوستان محمدي در دفتر ارزش‌هاي يك بانو به جاي مانده است.
بانو!...حجابت، كيمياي غيرتت را به لبخندي هرز مفروش!
پس از مدت‌ها، اين روزها تحركاتي بين بزرگان جامعه مبني بر برخورد با پديده بدحجابي و يا بهتر گوييم بي‌حجابي، در حال اتفاق است.
ما دانشجويان ارزشي به عنوان افسران جوان جنگ نرم، حق خود مي‌دانيم كه وضع موجود را نوعي هنجارشكني و دهن‌كجي ابتداً به اين اصل خدشه ناپذير اسلامي و سپس به اعتقادات توده‌هاي عظيم مردم مسلمان و انقلابي ايران و علي‌الخصوص قشر جوان متدين دانسته و بدينوسيله اعتراض و ابراز انزجار خود را از اين امر اعلام مي‌داريم.
مسئولين محترم بدانند كه امت حزب‌الله هيچگاه اجازه نخواهند داد تا ارزش‌هاي جامعه اسلامي در پيچ و خم تعارفات و ساختارهاي اداري به فراموشي سپرده شود.
نويسندگان وبلاگ "شبكه وبلاگي مجاهدان مجازي " در ادامه از كاربران فضاي مجازي خواسته‌اند يك پست (و يا بيشتر) را در وبلاگ‌هايشان را به مبحث حجاب وعفاف اختصاص دهند كه اين مطالب مي‌تواند شامل تحليل، مقاله، عكس، شعر، حديث، دست‌نوشته، سخني از بزرگان يا شهدا و....در مورد حجاب باشد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

چه کساني بايد توبه کنند؟



هنوز يک ماه از فراخوان به توبه عمومي توسط رييس‌جمهور نگذشته است،‌فراخواني که با پيام قطعيت وقوع مجازات از سوي خداوند، در صورت عدم انجام توبه همراه بود.
اما صرف‌نظر از اين که اصلاً رييس‌جمهور و يا هر شخص غيرمعصوم ديگري در اين مقام هست که خبر وقوع واقعه‌اي از هر نوع را به طور قطعي اعلام کند يا نه؟! بايد اين امکان را پذيرفت که بشر همواره در معرض انجام گناهان بوده و هست و البته پذيرفت که متناسب با نوع و کيفيت گناه و استمرار آن و نيز عدم بازگشت بشر به راه راست، اعمال مجازات‌هايي از طرف پروردگار وعده داده شده است.
لذا در اين ميان نکته تأمل‌برانگيز اين است که آيا دعوت عمومي رييس‌جمهور به توبه شامل حال خود خود وي و عوامل زير مجموعه‌اش نيز مي‌شود يا خير؟
گر چه در اين مقال نمي‌گنجد تا به بررسي همه اعمال انتصابي دولت پرداخته و در مورد وجوب توبه براي آن به قضاوت بپردازيم. اما حداقل مي‌توان به بررسي همين مصداق اخير پرداخت که آيا صرفاً توبه مردم امکان وقوع حادثه احتمالي رفع مي‌کند يا اينکه توبه مسئولين نيز شرط اول و لازمه رفع اين بلاست.
توبه از اعمالي که انجام شد و توبه از اهمال در وظايفي که انجام نشد. که اگر مي‌شد آنچه بايد انجام مي‌شد و نمي‌شد آنچه نبايد انجام مي‌گرفت. امروز نيازي به دعوت عمومي براي توبه نبود!
لذا اگر رئيس محترم دولت به يک بازنگري بپردازند به اين پي خواهند برد که تغيير رويکرد عموم از خط مشي دولت‌هاي ماضي و راي جمعي آنان به نفع رييس دولت نهم و دهم به دليل احساس نياز مردم به انجام همان بايد‌ها و نپرداختن به همان نبايدها بوده است چرا که مردم به اين فرمايش امام علي(ع) معتقد بودند که اگر خواص آشکارا مرتکب منکر شود و عوام آن را تغيير ندهد هر دو گروه از ناحيه خداوند عز و جل سزاوار کيفر مي‌گردند!
اما چه بود آن بايدهايي که انجام نشد و آن نبايدهايي که انجام شد؟!
قطعاً رييس محترم دولت مستحضر هستند که بي‌حجابي و عدم رعايت عفاف عمومي از محرمات الهي و مصاديق جرم در قانون اساسي جمهوري اسلامي است که هم خداوند براي آن مجازات تعيين نموده و هم در قانون اساسي اجراي حدود براي آن در نظر گرفته شده است.
و حتماً به ياد دارند که پس از يک سال از زمام‌داري ايشان که خبري از برخورد با اين مصداق بارز فسق به جاي مانده از احتمال دول قبلي نشد عموم مردم به رسم انجام وظيفه لب به اعتراض گشودند که در نتيجه اين فشار عمومي تنها نهاد متولي برخورد با اين حرام آشکار و علي‌رغم ميل دولت وارد صحنه شد. و لابد به ياد مي‌آورند که کارشکني‌هاي متعدد دولت و در نهايت اظهار نارضايتي دولت از اجراي اين طرح،‌نيم نفس قوه قهريه حکومت اسلامي را نيز گرفت.
البته انگيزه‌هاي دولت براي مانع‌تراشي در اجراي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي مهم نيست! چرا که جلوگيري از اجراي حدود الهي به هيچ‌وجه توجيح‌پذير نيست! خواه اين توجيح حفظ حقوق شهروندي باشد که اتفاقاً خود اين توجيح، ضايع‌کننده حقوق آنان بود! يا انگيزه‌اي باشد براي جلب آراي عده‌اي قليل در انتخابات؟!

هر چه بود اين غلط‌انگاري کار را به انجام رسانيد که طي نامه‌اي به وزير کشور دستور برخورد شديد با اشخاص امر به معروف و نهي‌ازمنکرکننده عمومي صادر شد تا قوه قهريه پشت به مجرمين و رودرروي مصلحين قرار گيرد! و باز هم يکي از احکام الهي که وظيفه همگاني امربه‌معروف و نهي‌ازمنکر است زيرپا گذاشته شود!


البته رييس محترم دولت به تنهايي و توأمان بار انجام ندادن بايدها و انجام دادن نبايدها را به دوش نکشيده‌اند که طيف وسيعي از عوامل زيرمجموعه از رئيس دفتر ايشان گرفته تا شاگرد او در سازمان ميراث فرهنگي و معاونت سينمايي وزارت ارشاد مشغول انجام نبايدها و اهمال در انجام بايدها بوده‌اند نبايدهايي از اظهارات آنچناني رييس دفتر و گرفتن عکس‌هاي يادگاري ايشان با خانم‌هاي بي‌حجاب تا تفاسير شخصي معاونت سينمايي از حدود الهي و برگزاري نمايشگاه تأسف‌بار تورهاي مسافرتي در روز شهادت حضرت رقيه(س) توسط سازمان ميراث فرهنگي، که همه اينها نشان از بي‌اعتقادي رييس دولت به مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي است که اتفاقاً در مقام رييس اين شورا دستور تعطيلي اين مصوبه که همان طرح عفاف حجاب بود را نيز صادر کرد. تا اهمال در انجام بايدها قوام و انجام منکرات و نبايدها رواج يابد. و اين‌گونه شود که امروز به قول رييس‌جمهور همه مستحق عذاب الهي باشيم!
اما به هر حال خداوند همواره راه بازگشت را باز گذاشته و توبه واقعي راه اين بازگشت است حال اگر
دولت به انجام بايدها و جلوگيري از انجام نبايدها بردازد. مصاديق فسق و آثار آن از جامعه حذف نخواهد شد! آيا باز هم نياز به توبه عمومي خواهيم داشت؟!