اشاره:
حادثه تروريستي زاهدان واقعهاي دلخراش و تکراري بود که شيريني اعياد شعبانيه را نه فقط به کام خانواده شهدا و مردم دارالولايه سيستان، که به كام همه شيعيان تلخ کرد.
تلخي گزندهاي که ميرود با تکرار در بازه هاي زماني مختلف به يک عادت ناگوار و جزيي از وقايع روزمره براي مردم اين استان مظلوم تبديل شودتا جايي كه گوش مسؤولين هم كم كم حساسيت خود را به اينگونه اخبار از دست داده و صرفا پس از پرپر شدن سرمايه هاي كشور به صدور بيانيه محكوميت ووعده دستگيري عوامل انتحاري اكتفا كنند.
شايد زماني كه اين گزارش به دست چاپ سپرده ميشود به جز دلهاي داغدار خانوادهها و لينك هاي خبري بيات شده در فضاي مجازي اثري از ماجرا در اذهان نباشد اما هفتهنامه يالثارات الحسين بر آن است تا براي ريشهيابي اين حوادث و پايان دادن به آن به سهم خودگامي بردارد. لذاماحصل اين تلاش، گفتگو و تبادل نظري است که با يکي از کارشناسان مسايل سياسي، دو تن از نمايندگان سيستان وبلوچستان و يکي از مسؤولين امنيتي سابق در اين استان و درباره حوادث اخير انجام شده که خلاصه و نتيجه آن در ذيل آمده است:
محمد صادق كوشكي اولين نفري بود كه به عنوان كارشناس مسائل سياسي به سوالات ما پاسخ گفت:
* لطفاً بفرماييد در سيستان و بلوچستان چه گروههايي وظيفه حفظ امنيت را بر عهده دارند؟
- اين وظيفه در کشور چند متولي دارد و مشخصاً پاسخگوي اصلي در رابطه با امنيت ملي رييس شوراي عالي امنيت ملي يعني شخص رييسجمهور است لذا در اين راستا براي حفظ امنيت تقسيم وظايفي صورت پذيرفته که بخشي از آن به عهده نيروي انتظامي و بخشي ديگر به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است. اما در سيستان و بلوچستان به خاطر شرايط خاصي که حکمفرماست اين تقسيم وظايف هم داراي پيچيدگيهاي خاص خودش ميباشد.
مشخصاً در همه استانها و همچنين سيستان و بلوچستان اولين عرصه تصميمسازي براي امنيت بر عهده رييس شوراي تأمين است که رياست آن بر عهده استاندار است و معاون سياسي امنيتي ايشان نيزاز چهرههاي تصميمساز و شاخص در اين زمينه محسوب ميشود. علاوه بر اين اداره کل ناجا با ايجاد هنگهاي مرزي به شکلي فوقالعاده و در قالب قرارگاههايي مثل قرارگاه سلمان به انجام وظيفه مشغولند و سپاه پاسداران هم به واسطه قرارگاه قدس در خدمت تأمين امنيت استان مي باشد. لذا اين تقسيم وظيفه به دليل مجاورت با مرز پاکستان و شرايط خاص جغرافياي طبيعي و انساني و همچنين بافت قبيلهاي و طايفهاي از پيچيدگي خاصي برخوردار است كه نياز به يك هماهنگ كننده قوي دارد.
* با اين تفاسير بفرماييد علت ضعف در ايجاد امنيت متوجه کدام يک از بخشهاي عهدهدار حفظ امنيت است آيا همگي يا تنها بخشي از آنان در اين زمينه مقصرند؟
- در اين راستا مرزباني بر عهده هنگهاي مرزباني ناجا و بخشي از فعاليتهاي مقابله و پيگيري از فعاليتهاي تروريستي نيز به عهده وزارت اطلاعات است.همچنين وظيفه ايجاد امنيت پايدار برعهده قرارگاه قدس سپاه گذاشته شده که البته در حين اين تقسيم وظيفه، در مقاطعي فعاليتهاي مشترکي نظير ايجاد تورهاي بازرسي و صيد تروريست هم انجام ميپذيرد. اما نکتهاي که باعث اخلال در اين عملکرد مشترک شده اين است که اين فعاليتها احتياج به يک هماهنگکننده قوي دارند و لذا استان از كمبود آن رنج مي برد.
* آقاي کوشکي ما شاهد اقتدار دستگاه امنيتي نظام جمهوري اسلامي هستيم كه از يک سوقادر بود سرکرده گروه جندالشيطان را با يک عمليات حساب شده به چنگ آورد و همين طور هم شاهديم در ساير استانهاي مرزي که اتفاقاً اشرار و گروههاي شبه نظامي نظير پژاک و منافقين هم در آن گاه تردد دارند، نهادهاي نظامي و انتظامي و البته اطلاعات به خوبي قادر به مديريت اوضاع هستند يا حداقل با چالشهاي بسيار کمتري مواجهند. پس چرا در سيستان و بلوچستان با ضعف عملکرد مواجهيم.
- همانطور كه گفتم پاسخ اين سوال عدم وجود يك مديريت مقتدر و كارآمد است. اين هماهنگکننده هم كسي نيست به جز شخص رييس شوراي تأمين استان كه همان استاندار است. لذا قاطعيت، دقت و اشراف اين مقام به مسايل امنيتي نظير رايزني با مقامات بالاتر مثل وزير اطلاعات، وزير کشور و حتي رييسجمهور به عنوان رييس شوراي عالي امنيت ملي از يک سو و مطالبه او از گروههاي زير مجموعه از سوي ديگر، نظير مرزبانيها ميتواند از وقوع توطئهها پيشگيري به عمل آورد. پس به نظر ميرسد سهلانگاري در انجام وظايف که باعث ايجاد رخنه اطلاعاتي شده و در نتيجه عمليات تروريستي در وسط شهر و با آن تراکم جمعيت انجام ميشود متوجه شخص استاندار است. و اين يك چالش جدي براي آبروي كل نظام است.
*آيا مي توان گفت در اصل مسئوليت عدم تعيين استاندار قوي به عنوان هماهنگکننده نيروهاي امنيتي استان، متوجه دولت است؟
- دولت در اين زمينه هم قصور داشته و هم تقصير؛ چرا که استاندار فعلي با سابقه فعاليت در يک استان کوچکتر يعني ايلام که به هيچ عنوان داراي مسايل و معضلات امنيتي مثل سيستان و بلوچستان نبوده توسط دولت به اين سمت به کار گماشته شده ضمن اينکه غيربومي بودن ايشان نيز مزيد بر علت گرديده است. از طرف ديگر يک استاندار بومي و مقتدر يعني آقاي دَهمَرده از استانداري سيستان و بلوچستان عزل و به استانداري لرستان منصوب ميشود. پس دولت از يک طرف بايد پاسخگو باشد که چرا يک استاندار آشنا به منطقه و مطلع از چم و خم کار را بر کنار و به يک استان غيربومي منتقل کرده و از طرف ديگر پاسخگو باشد که چرا يک استاندار غيربومي و ناآشنا به معضلات امنيتي سيستان و بلوچستان را به اين سمت گمارده است؟
* فرمانده نيروي انتظامي اخيراً هشدار دادهاند که در صورت ضعف عملکرد کشورهاي همسايه در بر هم زدن کانون تروريستها، نيروهاي ناجا وارد خاک آن کشورها خواهند شد. آيا اين صرفاً در حد يک وعده است يا قابليت تحقق دارد؟
- دولت پاکستان از حداقل کارايي براي برخورد با تروريسم که در درجه اول فضاي خود اين کشور را متشنج کرده برخوردار است و از طرف ديگر دولت جمهوري اسلامي هم موظف به حفظ امنيت شهروندان متبوع خود است و در بعد سوم قوانين و حقوق بينالملل هم ناظر بر اين مسأله هستند و اين حق را به ما ميدهند که در صورت ضعف عملکرد نيروهاي امنيتي و نظامي کشورهاي همسايه نظير پاکستان و افغانستان رأساً وارد عمليات مستقيم بر ضد تروريستها در خاک آن کشورها شويم و اين نه يک تهديد بلكه يك حق و مطالبه عمومي است.
* آقاي دكتر مشخصا بفرماييد با چه پشتوانه حقوقي مي توان به اين مطالبه جامه عمل پوشانيد؟
- در اين زمينه قطعنامههاي 1368 و 1373 در راستاي شناسايي حق ذاتي و دفاع مشروع کشورها در مقابله با تروريسم صادرشدهاند . كه قطعنامه 1368 (12 سپتامبر 2001) مقابله با تروريسم را در قالب دفاع مشروع ميگنجاند.
***
حسينعلي شهرياري نماينده مردم زاهدان بعد از فراغت از طبابت در درمانگاه كه مشغله توامان او ضمن وكالت مجلس است اين گونه پاسخگوي سوالات يالثارات الحسين بود:
* آقای شهریاری شما به عنوان نماینده مردم زاهدان ناامنی درسیستان وبلوچستان را ناشی از چه عواملی میدانید؟
- مشکل اصلی ما کشور پاکستان است که مرکز تربیت وهابیت است و این مسئله تقریبا 20سال هست که آغاز شده و همچنان به قوت خود باقی است و در واقع آمریکا این کشور را به جهت نزدیکی به مرزهای ایران برگزید وطی این سالها سعی کرد تامرکز تربیت طلاب وهابی با افکار تند ضدشیعی را از عربستان به این منطقه منتقل کند. نحوه فعالیت این مرکز هم مثل مراکز تربیت طلبه در قم نیست که یک طلبه 20 یا 30 سال را صرف یادگیری علوم حوزوی نمایند. بلکه این افراد در مدت کوتاهی و صرفا وقتی که ایدئولوژی وهابیت در آنها نهادینه شد، فارغ التحصیل می شوند! ضمنا این مدارس علمیه همه ساله در خاک پاکستان یک سمینار برگزار میکنند که طلاب آموزش دیده را فراخوان کرده و به احیاء و تشدید احساسات ضدشیعی در آنها می پردازند. اینها سپس به ایران اعزام شده و در استان سیستان و بلوچستان بین مردم رخنه می کنند. در اين مورد وضع به گونه اي است كه حتی دولت تاجیکستان هم به مقامات ایرانی درباره نفوذ تعلیم دیدگان وهابی هشدار داده اند.
* هشدار مقامات تاجيك در چه موردي است؟
- ظاهرا اينها از خاك ايران به كشور تاجيكستان منتقل شده و ضمن اخلال در امور آن کشور ، به گسترش تفكرات وهابيت ميپردازند.
*از طرف مقامات امنيتي كاري در اين زمينه انجام شده؟ - متاسفانه ما شاهد انفعال مسئولین در این زمینه بودهایم.
* عدهای از کارشناسان در استان مسئولیت عدم استقرار امنیت پایدار را متوجه رئیس شورای تامین که شخص استاندار است می دانند. نظر شما در این رابطه چیست؟
- بنده چنین نظری ندارم! در مورد طلاب وهابی شخص حضرت آقا در شورای تامین نماینده دارند که مستقیما در مورد آنها قادر به تصمیم گیری و اجراي آن تصميم است و مسئولیتی در این رابطه متوجه استاندار نیست. اما در مورد تامین امنیت هم پس از تظلم خواهی ما در مجلس هفتم از حضرت آقا ، ایشان قرارگاه رسول اکرم(ص) مربوط به نیروی انتظامی را بافرماندهی شخص سردار احمدی مقدم مسئول تامین امنیت استان نمودند. یعنی با وجود اینکه استاندار به عنوان رئیس شورای تامین وظیفه تامین امنیت استان را به عهده داشت این مسئولیت را به نیروی انتظامی و شخص سردار احمدی مقدم واگذار کردند.
در همان مقطع هم وزیر کشور وقت که آقای پورمحمدی بود در یک مصاحبه اینگونه اعلام کرد که استاندار به وظایف عمرانی در استان بپردازد و وظیفه تامین امنیت استان هم مستقیما به عهده وزارت کشور و نیروی انتظامی است.
*امادر طول همان مدت هم كه شاهد امنيت پايدار در منطقه نبوديم؟!
- بله پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که نیروی انتظامی به تنهایی قادر به تامین امنیت استان نیست، به همین دلیل حدود یک سال و نیم پیش مقام معظم رهبری این مسئولیت را به سپاه پاسداران سپردند که سپاه هم به فرماندهی سردار شوشتری قرارگاه شرق کشور را راهاندازی کرد.
* پس در این مقطع هم عملا رئیس شورای تامین مسئولیتی در زمینه تامین امنیت استان نداشت؟!
- بله عملا همين طور است.
*حالا هم همان روند سابق در سيستان و بلوچستان ادامه دارد؟
- بله در عمل مسئولیت تامین امنیت استان فقط به عهده سپاه است.
* آقاي شهرياري وزارت اطلاعات به عنوان يكي از اضلاع مثلث تامين امنيت، نقش مهمی در اين زمينه دارد. نظر شما درباره کیفیت عملکرد این نهاد در سيستان و بلوچستان چیست؟
- خوشبختانه اداره اطلاعات در این زمینه خیلی قاطع و جدی عمل می کند وگرنه ما شاهد دهها عملیات تروریستی از این دست می بودیم. اما به هر حال گستردگی مرزها در منطقه و سیل تروریست هایی که از سوی مرزهای پاکستان به این سمت روانه می شوند ظریب خطا را بالا برده که منجر به وقوع چنین فجایعی در منطقه می شود.
* شما گفتيد كه عملا دست استاندار در تصميمگيري براي تامين امنيت استان بسته است اما ايشان به عنوان رئيس شوراي تامين قانونا موظف به تامین امنیت استان است. پس تکلیف قانونی با توجه به مسائلی که شما فرمودید چیست؟
- بله بنده این گلایه را به آقای نجار هم منتقل کردم؛ و در این راستا به ایشان گفتم که شما آقای آزاد(استاندار) را به عنوان رئیس شورای تامین قرار دادهاید، اما ایشان عملا در این زمینه فاقد اختیار است.
* به نظر شما آيا راهي براي برون رفت از این وضع وجود دارد؟
- همانطور که در ابتدا گفتم ریشه اصلی این وقایع، کشور همسایه یعنی پاکستان است و اعضای سازمان اطلاعاتی این کشور هم مملو از وهابیون دو آتشه است و حمایت مالی و اطلاعاتی گروههایی مثل جندالشیطان هم از همین مسیر انجام می شود. و سازمان اطلاعاتي پاكستان هم اين كار را از روي عقيده و برپايه يك ايدئولوژي قوي انجام می دهد و بدین مفهوم که اهتمام جدي به این حمایت ها دارند. و درداخل هم متاسفانه شاهد تساهل و تسامح دستگاه دیپلماتیک در قبال پاکستان هستیم.!
* طرح انسداد مرزها تاثيري در جلوگيري از اين روند ندارد؟
- تجربه نشان داده طرحهایی چون مسدودسازی مرزها روشی قطعی برای ممانعت از ورود تروریست های وهابی به کشور نیست؛ چرا كه با وجود حجم زياد اشرار كه به سوي مرزها مي آيند بالاخره عده اي از آنها به روش خاص خود راه نفوذ به داخل را پيدا مي كنند!
* سوال اصلي فراموش شد! با اين اوصاف چه بايد كرد؟
- بر اساس اطلاعاتی که در دست است سرکرده جدید جندالشیطان با گروهی حدود 200 نفر در منطقه ای از خاک پاکستان مستقر است که کاملا از لحاظ جغرافیایی شناخته شده است.فلذا اگر نیروهای نظامی ایران اراده کنند با یک عملیات هوایی ده دقیقه ای می توان این گروه را از صفحه زمین محو کرد.
* پس می توان نتیجه گرفت مطمئن ترين راه پایان دادن به ناامنی، انجام عملیات نظامی مستقیم عليه تروريست ها در خاک پاکستان است؟
- دقیقا! چون وقتی این افراد از مرزهای ما عبور کنند به سختی می توان ردی از آنها یافت و ساعتها کار اطلاعاتي لازم است تا یک عملیات انتحاری با موفقیت خنثی شود، در حالی که ما بر اساس حق دفاع مشروع و قطعنامه 1368 سازمان ملل حق انجام عملیات مستقیم در خاک پاکستان را داریم!
مقدمه قطعنامه 1368 صراحتاً به «حق ذاتي دفاع مشروع فردي و دسته جمعي» اشاره مي كند؛ اشاره به اين حق در مقدمه چنين قطعنامه اي، تنها با اين تفسير سازگار خواهد بود كه شورا حملات تروريستي را «در حكم حملات مسلحانه» در نظر گرفته و توسل كشور قرباني به دفاع مشروع مندرج در ماده 51 منشور را بلامانع دانسته است،
* اطلاع داریم که شما به دلیل عدم تامین مطالباتتان از سمت نمایندگی مردم زاهدان استعفا دادید. آیا این استعفا به قدرت خود باقی است؟
- در این مورد باید عرض کنم که پس از استعفای بنده آقای مرندی وساطت کردند بین بنده و آقای لاریجانی و ایشان هم سعی کرد تا من را مجاب كند كه استعفا را پس بگيرم؛ اما بنده در پاسخ ایشان گفتم که ما از سال 84 مشغول پیگیری این وضعیت هستيم و با وجود بیتوجهی مسئولین ديگر قادر به تحمل شرمندگی از مردم زاهدان نيستم. چراکه این مردم دستشان به جایی بند نیست و بنده را مسئول تامین امنیت می دانند!
* پس در حال حاضر استعفاي شما ازسمت نمايندگي مردم زاهدان قطعي است؟
- خير در نهایت حضرت آقا از طریق آقای وحید پيغام دادند كه در اين وضعيت استعفا كار درستي نيست و امركردند که بنده استعفا را پس بگیرم و با قدرت مطالبات مردم را دنبال کنم و من هم اطاعت کردم.
*آقاي نورا چطور؟ ايشان هم استعفاي خود را پس گرفتند؟
- بله ايشان هم پيرو فرمايش مقام معظم رهبري هماكنون مشغول خدمت به مردم هستند.
***
ديگر نماينده مردم سيستان و بلوچستان كسي نبود جز عباسعلي نورا كه با وجود تعطيلي مجلس در دفتر كارش واقع در دانشگاه، پاسخگوي هفته نامه بود.
* آقاي نورا! چرا شاهد تکرار حواث تلخ تروريستي در زاهدان و آن هم به فواصل زماني کوتاه هستيم؟
- اين مساله از دو بعد خارجي و داخلي قابل بررسي است. در بعد خارجي ما يک مشکل اساسي با کشور همسايه يعني پاکستان داريم که مامني براي سازمانهاي جاسوسي دشمنان ماست که به تربيت و تهييج وهابيها ميپردازند.اما در داخل، متاسفانه مشكل ما ترويج عقايد سلفيگري و وهابيت در منطقه سيستان و بلوچستان است. که توسط معدودي از علماي اهل تسنن پيگري ميشود. البته اين مساله تنها حرف من نيست، بلکه گزارشهاي کميسيون امنيت ملي مويد اين مساله است و حتي حکايت از نام کساني دارد که در منطقه مشغول دامن زدن به سلفيت هستند واين حرفها همه در اعترافات عبدالمالک ريگي هم موجود است، کساني که او نام برده مشخص هستند و اگر اين افراد تحت پيگيرد قرار ميگرفتند و با آنها برخورد ميشد، ما امروز شاهد اين فجايع نبوديم.
* اگر امکان دارد خوانندگان را هم از بخشي از محتواي اعترافات ريگي مطلع کنيد.
- اين اعترافات شامل نقطه نظرات ريگي راجع به فتاواي يکي از علماي اهل تسنن است.
* ميشود يک نمونه از آن را بفرمائيد؟
- ريگي ميگويد که اين علما اعمال انتصابي وي و گروهش را صرفا حرام و غيرشرعي قلمداد ميکردند و اين جنبه بازدارندگي براي وي نداشته و به نوعي مجوزي براي اومحسوب ميشده! در حالي که حکم مفسد فيالارض از طرف اينآقايان ميتوانست براي ريگي بازدارنده باشد.
* آقاي نورا! مطلع شديم ريگي اعتراف کرده با پرداخت 1000 تا 1500 تومان رشوه از مرزهاي رسمي وارد کشور ميشده، آيا شما اين مساله را تاييد ميکنيد؟
- چنين اعترافي در کميسيون امنيت ملي مطرح نشده و لذا من نميتوانم آن را تاييد کنم اما اينکه مبادي رسمي ورود به کشور بعضا مورد سوءاستفاده قرار ميگيرد مورد تاييد من است و اين يکي از چالشهاي ما با وزارت کشور است، چرا که در کنترل مرزها اهمال ميکنند.
* آيا اين وظيفه مشخصا از وظايف نيروي انتظامي نيست؟
- بله، اما نيروي انتظامي زير نظر شوراي تامين است و اين شورا در برخورد با مسائل امنيتي ضعيف عمل ميکند.
* اما برخي همکاران شما معتقدند عدم قاطعيت شوراي تامين به اين دليل است که مقامات بالا دست استاندار را در برخورد باعوامل شرارت بستهاند.
- اين همين حرف ماست! که معتقديم استاندار از اقتدار کافي برخوردار نيست و اقتدار نسبي ايشان هم متمرکز نيست و ناهماهنگي ميان نهادهاي امنيتي استان هم به همين دليل است. يعني در يک کلام ما براي تامين امنيت از يک جا دستور نميگيريم و ارگانهاي متعدد به صورت پراکنده دستور ميگيرند. حتي مبادله اطلاعاتي بين اين نهادها ضعيف است به عنوان مثال همين ضربهاي که اخيرا خورديم در اثر ضعف نهادها براي مبادله اطلاعات بود. بنده اين مساله را در کميسيون امنيت ملي هم مطرح کردم.
* اگر امکان دارد مساله را براي ما بيشتر بشکافيد.
- من در کميسيون امنيت ملي ادعا کردم که خبري دارم مبني بر اينکه از مدتها قبل، وزارت اطلاعات، اخبار مربوط به حادثه را در اختيار آقايان گذاشته و از طرفي 24 ساعت قبل از حادثه باز هم وزارت! تاکيد ميکند که ما در شرايط بحراني قرار داريم وحتي از اين هم بدتر! ميدانيم که اطلاعات! 2 ساعت قبل از حادثه هم هشدار داده که ما در خطريم! اما متاسفانه عکسالعمل وزارت کشور در اين رابطه بسيار کند بوده است.
* عکسالعمل کند به چه مفهوم است؟
- يعني يا اخبار را باور نکردند! يا اينکه در منطقه حضور نداشتند!
* يعني ميفرمائيد مسئولين امنيتي در منطقه حضور ندارند؟
- بله، دقيقا ! به اين مفهوم که ما نقش ميزبان را براي ايشان بازي ميکنيم و ايشان نقش ميهمان را!
* يعني بومي نيستند؟
- خير! بومي نيستند ، اما مشکل ما با بومي بودن يا نبودن آنها نيست اتفاقا تاکيد ما بر اين است که اين نيروها براي تصميمگيري بهتر غيربومي باشند، اما بحث ما اين است که شب حادثه تقريبا هيچ کدام از اعضاي شوراي تامين در منطقه حاضر نبودند!
اين درحالي است که حتي مردم کوچه و بازار مطلع شده بودند که تيمهاي انتحاري در منطقه حضور دارند و در يکي از شبهاي ولادت عمليات ميکنند!
*پس از طرح سوال توسط شما جواب مسئولين چه بود؟
- هيچ كدام به غير از وزارت اطلاعات پاسخي ندادند!
* آقاي نورا! طرح انسداد مرزها راهگشاي اين مشکلات نيست؟
ب- بينيد من ورود هاي غير مجاز را در شوراي امنيت ملي مطرح کردم آنها گفتند اين نقاط مسدود است و كسي نمي تواند وارد شود. من هم در جواب گفتم که بياييد شما را صبح به منطقه اي ببرم که با ديوار بلندي مسدود شده، و درهمان حال از همين محل گروه گروه اتباع افغاني وارد کشور ميشوند! و اين براي ما و مردم جاي سوال است! و از همه بدتر اينکه زحمات نيروهاي مخلص را هم زير سوال ميبرد.
* در ارتباط با جلوگيري از نشر افکار وهابيگري و سلفيت، ما در شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوبهاي داريم که حضرت آقا هم تاکيد زيادي بر اجراي آن داشتهاند. به نظر شما چه عواملي از اجراي اين مصوبه جلوگيري ميکنند؟
- من عاملي جز وزارت کشور را در اين رابطه مقصر نميدانم.
* چطور؟
- اينها معتقدند اگر اين قانون اجرا شود باعث ايجاد تشنج در منطقه ميشود. اين در حالي است که سادهترين مدرسه در هر جاي کشور که تاسيس شود نياز به مجوز و نظارت دارد بدين مفهوم كه طلبه ها توسط افراد افراطي و فاسد تربيت نشوند!
و در اين رابطه ما خواستار اجراي قانون براي هر دو گروه شيعه و سني هستيم. در اين مورد حتي اعضاي شوراي تامين هم اعلامآمادگي کردهاند، اما ظاهرا وزارت کشور تمايلي به ورود به اين مسائل ندارد.
* در مورد انهدام گروه اشرار به شکل مستقيم توسط نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران چه ديدگاهي داريد؟
- بنده اين مساله را حق مسلّم ايران ميدانم و انهدام گروه اشرار در قالب حق دفاع مشروع براي ما انجام شدني است.ضمن آنكه مطالبه جدّي مردم استان هم هست
***
سلطانعلي مير، استاد فعلي دانشگاه و مديركل اسبق سياسي و انتخابات استان سيستان و بلوچستان يكي ديگر از كارشناساني بود كه ازمركز استان پذيراي سوالات ما بود:
*آقاي مير به عنوان مقام مسئول اسبق در استانداري كه اتفاقا بومي هم هستيد، عدم استقرار امنيت پايدار در استان را ناشي از چه عواملي مي دانيد؟
- به نظر ميرسد براي بررسي مباحث شرق کشور بايد نگاه کلان و جامع داشت كه در آن شرايط منطقهاي و شرايط داخلي هر دو مورد توجه قرار گيرد.
بنابراين بايد دو متغير خارجي و داخلي را در اين بررسي مورد توجه قراردهيم.
در بعد خارجي چند نکته حائز اهميت است:
اول اينكه امروز برخي از قدرتهاي بزرگ شرق کشور را پاشنه آشيل جمهوري اسلامي ميدانند؛ زيرا در شمال، جنوب و غرب کشور قدرت مانور از آنها گرفته شده اما جبهه شرق باز است و قدرت مانور خوبي را براي آنها فراهم مي آورد.
لذا حضور اين قدرتها در غالب37 کشور غربي و اعضاي ناتو و سازمانهاي اطلاعاتي و جاسوسي در مرزهاي شرقي براي جمهوري اسلامي يک تهديد جدي محسوب ميشود كه در جلسات مخفيانه و محرمانه خودشان با برخي دستگاههاي اطلاعاتي کشورهاي همسايه نيز همکاريهاي مشترکي را دارند كه اين به تجهيز، سازماندهي و آموزش تروريستها در خارج مرزها مي انجامد. و رسانههاي اين كشورها هم پس از انجام هر عمليات انتحاري کار پشتيباني خبري و رسانهاي آنها را به نيز عهده دارند.
در اين راستا امروز اين كشورها در صدد مشارکت در قدرت و تعامل مجدد با طالبان هستند و از آنها به عنوان يک شمشير دولبه استفاده ميکنند.
امکانات و تجهيزات به دست آمده در مقاطع مختلف گوياي اين امر بارز و آشکار است كه تعداد زيادي از نيروهاي انتحاري، دورههاي آموزش کامل خود را در مناطق تحت سيطره دول غربي در افغانستان سپري کردهاند و بعد وارد خاک ايران شدهاند.
در اين زمينه 1300 کيلومتر مرز خشکي و 300 کيلومتر مرز آبي و عدم تسلط دو کشور همسايه بر مرز و تجانسات نزديک فرهنگي بين ساکنين مناطق شرقي کشور در سه کشور ايران، افغانستان و پاکستان نيز مزيد برعلت است.
از طرف ديگر شاهدگسترش تفکرات وهابي گري و سلفيت در شرق کشور و نفوذ آن به داخل ايران با حمايت برخي دولتهاي منطقه و خصوصاً غربي هستيم كه براي مقابله با جمهوري اسلامي، هزينههاي هنگفتي را نيز در اين جهت خرج کرده و در صددند که شکاف قومي و قبيلهاي و مذهبي را افزايش دهند و جنگ مذهبي به راه اندازند. بنابراين هيچگونه ترديدي نبايد به خودمان راه دهيم كه جبهه شرق از سوي دولتهاي بزرگ طراحي شده و جبههاي بسيار خطرناک و بزرگ است و اگر سهل و ساده برخورد کنيم ضربات جبران ناپذيري را متحمل ميشويم.
*آقاي مير احتمالا دلايلي در داخل استان وجود دارد كه به عوامل خارجي دامن مي زند؟!
- بله به همان نسبت که متغير خارجي در ايجاد بحران و آشوب دخيل است متغير داخلي نيز نقش دارد و چه بسا متغير داخلي زمينهساز عملي شدن تهديد خارجي باشد. لذايکي از غفلتهاي بزرگ ما در شرق کشور بيتوجهي به مسايل فرهنگي است. در اين راستا مي توان نبود استراتژي منسجم و هماهنگ فرهنگي در استان را از عوامل ايجاد تهديد در شرق کشور و عامل شتاب زا براي نفوذ تفکرات افراطي وهابيت دانست.
* منظورتان از عدم وجود استراتژي منسجم چيست؟
- يكي از مصاديق آن عدم اجراي طرح ساماندهي حوزههاي علميه در استان است که نشان ازعدم بصيرت و شناخت درست بعضي از مسؤولين براي ريشهيابي حوادث و بيگانه بودن با مسايل فکري فرهنگي شرق کشوردارد.
* گويا شما دراستان با معضلات اجرايي هم رو به رو هستيد؟
- ببينيدما بعد از رفتن آقاي نوري حدود 6 ماه است كه فرماندار نداريم و يک نفر به عنوان سرپرست فرمانداري را اداره ميكند كه خودش به طور همزمان داراي سه مسؤوليت است يعني هم مشاور استاندار است! و هم مدير کل دفتر استاندار! و هم سرپرست فرمانداري زاهدان ! از طرف ديگرپست مدير کل سياسي استانداري نزديک به 4 سال است که به وسيله سرپرست اداره ميشود! پست معاونت سياسي هم بعد از رفتن آقاي فراهاني بلاتکليف است و کسي را به عنوان معاون سياسي منصوب نکردهاند! منطقه پرچالشي مثل سروب مدتهاي مديدي مدير کل امنيتي نداشت! ما در کشور سالي يک بار عاشورا داريم اما در سروب هر از چند گاهي يک عاشورا داريم!
همه اينها در حالي است كه خود آقاي استاندار يکي از ضعيفترين استانداران چند سال اخير ميباشد! و تاکنون در هيچ عرصهاي موفقيت چنداني نداشته است!
ايشان دوبار از جهت خدمتي به حالت تعليق در آمده! اما گويا مظلومتر از سيستان و بلوچستان منطقهاي نبود که ايشان به آن روانه شود !
*گفته م شود بعضي سركردگان اقليت با استفاده از تريبوني كه نظام به آنها داده به آشوبها دامن مي زنند! اطلاعي در اين زمينه داريد؟
- همه بايد خطوط قرمز نظام را رعايت کنند اما در بعضي تريبونها حرفهايي ميزنند که احساسات عمومي را تحريک ميکند؛ حرفهايي که با مسؤولين بايد زده شود درمجامع گفته ميشود كه بجاي کاهش دادن التهاب در شيپور جنگ دميده ميشود. لذا اينگونه اقدامات نه به نفع شيعه است و نه سني، و فقط افراد سودجو و مغرض بهرهبرداري خواهند کرد و اينگونه موارد را در راستاي رفتار و عمل خودشان قرار خواهند داد.
*گفته ميشود ريگي اظهار داشته اگر فتاوي بازدارنده در مورد اعمالش صادر ميشد، او هرگز نمي توانست با اين وسعت به جنايت دست بزند؟! شما نظري داريد؟
- بايد يك نهضت بزرگ فکري و فرهنگي در منطقه ايجاد شود و از طريق ائمه جمعه و جماعات شيعه و سني و سران قبايل و طوايف روشنگري شود و تهديد جدي دشمن گوشزد شود. چرا كه علما و مولويها و نخبگان فکري و فرهنگي رسالتي تاريخي دارند كه فقط به محکوميت صرف حوادث ختم نميشود، لذا علما بايد احکام فقهي جدي و بازدارندهاي در مورد برادرکشي در شرق کشور صادر نمايند
*فکر میکنم این یک مطالبه به حقی باشد که بخواهیم نیروهای مسلح برای پایان دادن به این وضع مقر تروریستها در پاکستان را مستقیما مورد حمله قرار دهند؟
- بله من زمانی هم که سخنگوی استان داری بودم این مطالبه را اعلام کردم حتی طی سفری که به کویته داشتیم مقامات امنیتی پاکستان اعتراف کردند که بر95 درصد بلوچستان تسلط ندارندو ما هم هشدار دادیم که در صورت ادامه این وضع حق خود می دانیم که مستقیما دست به عملیات بزنیم
*باتشكر از شما اگر نقطه نظري داريد بفرماييد
- به عنوان يک معلم دانشگاه به مسؤولين توصيه ميکنم جبهه شرق کشور را جدي بگيرند. اينجا تنگه احدي است اگر جدي نگيريم به طور جدي آسيب خواهيم خورد و 37 کشور و دستگاهاي اطلاعاتيشان در همسايگي ما هستند و نقاط ضعف ما را شناسايي ميکنند و به خوبي دارند بهرهبرداري مينمايند. لذا برادران شيعه و سني دست به دست هم دهند با همکاري مسؤولين نگذارند زندگي مشترک ديرينه ما در منطقه آسيب ببيند و دشمن بهرهبرداري کند. بايد قويترين افراد و مسؤولين را در اين منطقه به کار گرفت نه اينکه چون منطقه محرومي است افراد ضعيفي را در کارهاي بسيار بزرگ و حساسي به کار بگماريم.انشاءالله با کمک و لطف الهي و نقش بيبديل مردم و همت مسؤولين شاهد اين باشيم که ناامني از استان بخت بربندد.
حادثه تروريستي زاهدان واقعهاي دلخراش و تکراري بود که شيريني اعياد شعبانيه را نه فقط به کام خانواده شهدا و مردم دارالولايه سيستان، که به كام همه شيعيان تلخ کرد.
تلخي گزندهاي که ميرود با تکرار در بازه هاي زماني مختلف به يک عادت ناگوار و جزيي از وقايع روزمره براي مردم اين استان مظلوم تبديل شودتا جايي كه گوش مسؤولين هم كم كم حساسيت خود را به اينگونه اخبار از دست داده و صرفا پس از پرپر شدن سرمايه هاي كشور به صدور بيانيه محكوميت ووعده دستگيري عوامل انتحاري اكتفا كنند.
شايد زماني كه اين گزارش به دست چاپ سپرده ميشود به جز دلهاي داغدار خانوادهها و لينك هاي خبري بيات شده در فضاي مجازي اثري از ماجرا در اذهان نباشد اما هفتهنامه يالثارات الحسين بر آن است تا براي ريشهيابي اين حوادث و پايان دادن به آن به سهم خودگامي بردارد. لذاماحصل اين تلاش، گفتگو و تبادل نظري است که با يکي از کارشناسان مسايل سياسي، دو تن از نمايندگان سيستان وبلوچستان و يکي از مسؤولين امنيتي سابق در اين استان و درباره حوادث اخير انجام شده که خلاصه و نتيجه آن در ذيل آمده است:
محمد صادق كوشكي اولين نفري بود كه به عنوان كارشناس مسائل سياسي به سوالات ما پاسخ گفت:
* لطفاً بفرماييد در سيستان و بلوچستان چه گروههايي وظيفه حفظ امنيت را بر عهده دارند؟
- اين وظيفه در کشور چند متولي دارد و مشخصاً پاسخگوي اصلي در رابطه با امنيت ملي رييس شوراي عالي امنيت ملي يعني شخص رييسجمهور است لذا در اين راستا براي حفظ امنيت تقسيم وظايفي صورت پذيرفته که بخشي از آن به عهده نيروي انتظامي و بخشي ديگر به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است. اما در سيستان و بلوچستان به خاطر شرايط خاصي که حکمفرماست اين تقسيم وظايف هم داراي پيچيدگيهاي خاص خودش ميباشد.
مشخصاً در همه استانها و همچنين سيستان و بلوچستان اولين عرصه تصميمسازي براي امنيت بر عهده رييس شوراي تأمين است که رياست آن بر عهده استاندار است و معاون سياسي امنيتي ايشان نيزاز چهرههاي تصميمساز و شاخص در اين زمينه محسوب ميشود. علاوه بر اين اداره کل ناجا با ايجاد هنگهاي مرزي به شکلي فوقالعاده و در قالب قرارگاههايي مثل قرارگاه سلمان به انجام وظيفه مشغولند و سپاه پاسداران هم به واسطه قرارگاه قدس در خدمت تأمين امنيت استان مي باشد. لذا اين تقسيم وظيفه به دليل مجاورت با مرز پاکستان و شرايط خاص جغرافياي طبيعي و انساني و همچنين بافت قبيلهاي و طايفهاي از پيچيدگي خاصي برخوردار است كه نياز به يك هماهنگ كننده قوي دارد.
* با اين تفاسير بفرماييد علت ضعف در ايجاد امنيت متوجه کدام يک از بخشهاي عهدهدار حفظ امنيت است آيا همگي يا تنها بخشي از آنان در اين زمينه مقصرند؟
- در اين راستا مرزباني بر عهده هنگهاي مرزباني ناجا و بخشي از فعاليتهاي مقابله و پيگيري از فعاليتهاي تروريستي نيز به عهده وزارت اطلاعات است.همچنين وظيفه ايجاد امنيت پايدار برعهده قرارگاه قدس سپاه گذاشته شده که البته در حين اين تقسيم وظيفه، در مقاطعي فعاليتهاي مشترکي نظير ايجاد تورهاي بازرسي و صيد تروريست هم انجام ميپذيرد. اما نکتهاي که باعث اخلال در اين عملکرد مشترک شده اين است که اين فعاليتها احتياج به يک هماهنگکننده قوي دارند و لذا استان از كمبود آن رنج مي برد.
* آقاي کوشکي ما شاهد اقتدار دستگاه امنيتي نظام جمهوري اسلامي هستيم كه از يک سوقادر بود سرکرده گروه جندالشيطان را با يک عمليات حساب شده به چنگ آورد و همين طور هم شاهديم در ساير استانهاي مرزي که اتفاقاً اشرار و گروههاي شبه نظامي نظير پژاک و منافقين هم در آن گاه تردد دارند، نهادهاي نظامي و انتظامي و البته اطلاعات به خوبي قادر به مديريت اوضاع هستند يا حداقل با چالشهاي بسيار کمتري مواجهند. پس چرا در سيستان و بلوچستان با ضعف عملکرد مواجهيم.
- همانطور كه گفتم پاسخ اين سوال عدم وجود يك مديريت مقتدر و كارآمد است. اين هماهنگکننده هم كسي نيست به جز شخص رييس شوراي تأمين استان كه همان استاندار است. لذا قاطعيت، دقت و اشراف اين مقام به مسايل امنيتي نظير رايزني با مقامات بالاتر مثل وزير اطلاعات، وزير کشور و حتي رييسجمهور به عنوان رييس شوراي عالي امنيت ملي از يک سو و مطالبه او از گروههاي زير مجموعه از سوي ديگر، نظير مرزبانيها ميتواند از وقوع توطئهها پيشگيري به عمل آورد. پس به نظر ميرسد سهلانگاري در انجام وظايف که باعث ايجاد رخنه اطلاعاتي شده و در نتيجه عمليات تروريستي در وسط شهر و با آن تراکم جمعيت انجام ميشود متوجه شخص استاندار است. و اين يك چالش جدي براي آبروي كل نظام است.
*آيا مي توان گفت در اصل مسئوليت عدم تعيين استاندار قوي به عنوان هماهنگکننده نيروهاي امنيتي استان، متوجه دولت است؟
- دولت در اين زمينه هم قصور داشته و هم تقصير؛ چرا که استاندار فعلي با سابقه فعاليت در يک استان کوچکتر يعني ايلام که به هيچ عنوان داراي مسايل و معضلات امنيتي مثل سيستان و بلوچستان نبوده توسط دولت به اين سمت به کار گماشته شده ضمن اينکه غيربومي بودن ايشان نيز مزيد بر علت گرديده است. از طرف ديگر يک استاندار بومي و مقتدر يعني آقاي دَهمَرده از استانداري سيستان و بلوچستان عزل و به استانداري لرستان منصوب ميشود. پس دولت از يک طرف بايد پاسخگو باشد که چرا يک استاندار آشنا به منطقه و مطلع از چم و خم کار را بر کنار و به يک استان غيربومي منتقل کرده و از طرف ديگر پاسخگو باشد که چرا يک استاندار غيربومي و ناآشنا به معضلات امنيتي سيستان و بلوچستان را به اين سمت گمارده است؟
* فرمانده نيروي انتظامي اخيراً هشدار دادهاند که در صورت ضعف عملکرد کشورهاي همسايه در بر هم زدن کانون تروريستها، نيروهاي ناجا وارد خاک آن کشورها خواهند شد. آيا اين صرفاً در حد يک وعده است يا قابليت تحقق دارد؟
- دولت پاکستان از حداقل کارايي براي برخورد با تروريسم که در درجه اول فضاي خود اين کشور را متشنج کرده برخوردار است و از طرف ديگر دولت جمهوري اسلامي هم موظف به حفظ امنيت شهروندان متبوع خود است و در بعد سوم قوانين و حقوق بينالملل هم ناظر بر اين مسأله هستند و اين حق را به ما ميدهند که در صورت ضعف عملکرد نيروهاي امنيتي و نظامي کشورهاي همسايه نظير پاکستان و افغانستان رأساً وارد عمليات مستقيم بر ضد تروريستها در خاک آن کشورها شويم و اين نه يک تهديد بلكه يك حق و مطالبه عمومي است.
* آقاي دكتر مشخصا بفرماييد با چه پشتوانه حقوقي مي توان به اين مطالبه جامه عمل پوشانيد؟
- در اين زمينه قطعنامههاي 1368 و 1373 در راستاي شناسايي حق ذاتي و دفاع مشروع کشورها در مقابله با تروريسم صادرشدهاند . كه قطعنامه 1368 (12 سپتامبر 2001) مقابله با تروريسم را در قالب دفاع مشروع ميگنجاند.
***
حسينعلي شهرياري نماينده مردم زاهدان بعد از فراغت از طبابت در درمانگاه كه مشغله توامان او ضمن وكالت مجلس است اين گونه پاسخگوي سوالات يالثارات الحسين بود:
* آقای شهریاری شما به عنوان نماینده مردم زاهدان ناامنی درسیستان وبلوچستان را ناشی از چه عواملی میدانید؟
- مشکل اصلی ما کشور پاکستان است که مرکز تربیت وهابیت است و این مسئله تقریبا 20سال هست که آغاز شده و همچنان به قوت خود باقی است و در واقع آمریکا این کشور را به جهت نزدیکی به مرزهای ایران برگزید وطی این سالها سعی کرد تامرکز تربیت طلاب وهابی با افکار تند ضدشیعی را از عربستان به این منطقه منتقل کند. نحوه فعالیت این مرکز هم مثل مراکز تربیت طلبه در قم نیست که یک طلبه 20 یا 30 سال را صرف یادگیری علوم حوزوی نمایند. بلکه این افراد در مدت کوتاهی و صرفا وقتی که ایدئولوژی وهابیت در آنها نهادینه شد، فارغ التحصیل می شوند! ضمنا این مدارس علمیه همه ساله در خاک پاکستان یک سمینار برگزار میکنند که طلاب آموزش دیده را فراخوان کرده و به احیاء و تشدید احساسات ضدشیعی در آنها می پردازند. اینها سپس به ایران اعزام شده و در استان سیستان و بلوچستان بین مردم رخنه می کنند. در اين مورد وضع به گونه اي است كه حتی دولت تاجیکستان هم به مقامات ایرانی درباره نفوذ تعلیم دیدگان وهابی هشدار داده اند.
* هشدار مقامات تاجيك در چه موردي است؟
- ظاهرا اينها از خاك ايران به كشور تاجيكستان منتقل شده و ضمن اخلال در امور آن کشور ، به گسترش تفكرات وهابيت ميپردازند.
*از طرف مقامات امنيتي كاري در اين زمينه انجام شده؟ - متاسفانه ما شاهد انفعال مسئولین در این زمینه بودهایم.
* عدهای از کارشناسان در استان مسئولیت عدم استقرار امنیت پایدار را متوجه رئیس شورای تامین که شخص استاندار است می دانند. نظر شما در این رابطه چیست؟
- بنده چنین نظری ندارم! در مورد طلاب وهابی شخص حضرت آقا در شورای تامین نماینده دارند که مستقیما در مورد آنها قادر به تصمیم گیری و اجراي آن تصميم است و مسئولیتی در این رابطه متوجه استاندار نیست. اما در مورد تامین امنیت هم پس از تظلم خواهی ما در مجلس هفتم از حضرت آقا ، ایشان قرارگاه رسول اکرم(ص) مربوط به نیروی انتظامی را بافرماندهی شخص سردار احمدی مقدم مسئول تامین امنیت استان نمودند. یعنی با وجود اینکه استاندار به عنوان رئیس شورای تامین وظیفه تامین امنیت استان را به عهده داشت این مسئولیت را به نیروی انتظامی و شخص سردار احمدی مقدم واگذار کردند.
در همان مقطع هم وزیر کشور وقت که آقای پورمحمدی بود در یک مصاحبه اینگونه اعلام کرد که استاندار به وظایف عمرانی در استان بپردازد و وظیفه تامین امنیت استان هم مستقیما به عهده وزارت کشور و نیروی انتظامی است.
*امادر طول همان مدت هم كه شاهد امنيت پايدار در منطقه نبوديم؟!
- بله پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که نیروی انتظامی به تنهایی قادر به تامین امنیت استان نیست، به همین دلیل حدود یک سال و نیم پیش مقام معظم رهبری این مسئولیت را به سپاه پاسداران سپردند که سپاه هم به فرماندهی سردار شوشتری قرارگاه شرق کشور را راهاندازی کرد.
* پس در این مقطع هم عملا رئیس شورای تامین مسئولیتی در زمینه تامین امنیت استان نداشت؟!
- بله عملا همين طور است.
*حالا هم همان روند سابق در سيستان و بلوچستان ادامه دارد؟
- بله در عمل مسئولیت تامین امنیت استان فقط به عهده سپاه است.
* آقاي شهرياري وزارت اطلاعات به عنوان يكي از اضلاع مثلث تامين امنيت، نقش مهمی در اين زمينه دارد. نظر شما درباره کیفیت عملکرد این نهاد در سيستان و بلوچستان چیست؟
- خوشبختانه اداره اطلاعات در این زمینه خیلی قاطع و جدی عمل می کند وگرنه ما شاهد دهها عملیات تروریستی از این دست می بودیم. اما به هر حال گستردگی مرزها در منطقه و سیل تروریست هایی که از سوی مرزهای پاکستان به این سمت روانه می شوند ظریب خطا را بالا برده که منجر به وقوع چنین فجایعی در منطقه می شود.
* شما گفتيد كه عملا دست استاندار در تصميمگيري براي تامين امنيت استان بسته است اما ايشان به عنوان رئيس شوراي تامين قانونا موظف به تامین امنیت استان است. پس تکلیف قانونی با توجه به مسائلی که شما فرمودید چیست؟
- بله بنده این گلایه را به آقای نجار هم منتقل کردم؛ و در این راستا به ایشان گفتم که شما آقای آزاد(استاندار) را به عنوان رئیس شورای تامین قرار دادهاید، اما ایشان عملا در این زمینه فاقد اختیار است.
* به نظر شما آيا راهي براي برون رفت از این وضع وجود دارد؟
- همانطور که در ابتدا گفتم ریشه اصلی این وقایع، کشور همسایه یعنی پاکستان است و اعضای سازمان اطلاعاتی این کشور هم مملو از وهابیون دو آتشه است و حمایت مالی و اطلاعاتی گروههایی مثل جندالشیطان هم از همین مسیر انجام می شود. و سازمان اطلاعاتي پاكستان هم اين كار را از روي عقيده و برپايه يك ايدئولوژي قوي انجام می دهد و بدین مفهوم که اهتمام جدي به این حمایت ها دارند. و درداخل هم متاسفانه شاهد تساهل و تسامح دستگاه دیپلماتیک در قبال پاکستان هستیم.!
* طرح انسداد مرزها تاثيري در جلوگيري از اين روند ندارد؟
- تجربه نشان داده طرحهایی چون مسدودسازی مرزها روشی قطعی برای ممانعت از ورود تروریست های وهابی به کشور نیست؛ چرا كه با وجود حجم زياد اشرار كه به سوي مرزها مي آيند بالاخره عده اي از آنها به روش خاص خود راه نفوذ به داخل را پيدا مي كنند!
* سوال اصلي فراموش شد! با اين اوصاف چه بايد كرد؟
- بر اساس اطلاعاتی که در دست است سرکرده جدید جندالشیطان با گروهی حدود 200 نفر در منطقه ای از خاک پاکستان مستقر است که کاملا از لحاظ جغرافیایی شناخته شده است.فلذا اگر نیروهای نظامی ایران اراده کنند با یک عملیات هوایی ده دقیقه ای می توان این گروه را از صفحه زمین محو کرد.
* پس می توان نتیجه گرفت مطمئن ترين راه پایان دادن به ناامنی، انجام عملیات نظامی مستقیم عليه تروريست ها در خاک پاکستان است؟
- دقیقا! چون وقتی این افراد از مرزهای ما عبور کنند به سختی می توان ردی از آنها یافت و ساعتها کار اطلاعاتي لازم است تا یک عملیات انتحاری با موفقیت خنثی شود، در حالی که ما بر اساس حق دفاع مشروع و قطعنامه 1368 سازمان ملل حق انجام عملیات مستقیم در خاک پاکستان را داریم!
مقدمه قطعنامه 1368 صراحتاً به «حق ذاتي دفاع مشروع فردي و دسته جمعي» اشاره مي كند؛ اشاره به اين حق در مقدمه چنين قطعنامه اي، تنها با اين تفسير سازگار خواهد بود كه شورا حملات تروريستي را «در حكم حملات مسلحانه» در نظر گرفته و توسل كشور قرباني به دفاع مشروع مندرج در ماده 51 منشور را بلامانع دانسته است،
* اطلاع داریم که شما به دلیل عدم تامین مطالباتتان از سمت نمایندگی مردم زاهدان استعفا دادید. آیا این استعفا به قدرت خود باقی است؟
- در این مورد باید عرض کنم که پس از استعفای بنده آقای مرندی وساطت کردند بین بنده و آقای لاریجانی و ایشان هم سعی کرد تا من را مجاب كند كه استعفا را پس بگيرم؛ اما بنده در پاسخ ایشان گفتم که ما از سال 84 مشغول پیگیری این وضعیت هستيم و با وجود بیتوجهی مسئولین ديگر قادر به تحمل شرمندگی از مردم زاهدان نيستم. چراکه این مردم دستشان به جایی بند نیست و بنده را مسئول تامین امنیت می دانند!
* پس در حال حاضر استعفاي شما ازسمت نمايندگي مردم زاهدان قطعي است؟
- خير در نهایت حضرت آقا از طریق آقای وحید پيغام دادند كه در اين وضعيت استعفا كار درستي نيست و امركردند که بنده استعفا را پس بگیرم و با قدرت مطالبات مردم را دنبال کنم و من هم اطاعت کردم.
*آقاي نورا چطور؟ ايشان هم استعفاي خود را پس گرفتند؟
- بله ايشان هم پيرو فرمايش مقام معظم رهبري هماكنون مشغول خدمت به مردم هستند.
***
ديگر نماينده مردم سيستان و بلوچستان كسي نبود جز عباسعلي نورا كه با وجود تعطيلي مجلس در دفتر كارش واقع در دانشگاه، پاسخگوي هفته نامه بود.
* آقاي نورا! چرا شاهد تکرار حواث تلخ تروريستي در زاهدان و آن هم به فواصل زماني کوتاه هستيم؟
- اين مساله از دو بعد خارجي و داخلي قابل بررسي است. در بعد خارجي ما يک مشکل اساسي با کشور همسايه يعني پاکستان داريم که مامني براي سازمانهاي جاسوسي دشمنان ماست که به تربيت و تهييج وهابيها ميپردازند.اما در داخل، متاسفانه مشكل ما ترويج عقايد سلفيگري و وهابيت در منطقه سيستان و بلوچستان است. که توسط معدودي از علماي اهل تسنن پيگري ميشود. البته اين مساله تنها حرف من نيست، بلکه گزارشهاي کميسيون امنيت ملي مويد اين مساله است و حتي حکايت از نام کساني دارد که در منطقه مشغول دامن زدن به سلفيت هستند واين حرفها همه در اعترافات عبدالمالک ريگي هم موجود است، کساني که او نام برده مشخص هستند و اگر اين افراد تحت پيگيرد قرار ميگرفتند و با آنها برخورد ميشد، ما امروز شاهد اين فجايع نبوديم.
* اگر امکان دارد خوانندگان را هم از بخشي از محتواي اعترافات ريگي مطلع کنيد.
- اين اعترافات شامل نقطه نظرات ريگي راجع به فتاواي يکي از علماي اهل تسنن است.
* ميشود يک نمونه از آن را بفرمائيد؟
- ريگي ميگويد که اين علما اعمال انتصابي وي و گروهش را صرفا حرام و غيرشرعي قلمداد ميکردند و اين جنبه بازدارندگي براي وي نداشته و به نوعي مجوزي براي اومحسوب ميشده! در حالي که حکم مفسد فيالارض از طرف اينآقايان ميتوانست براي ريگي بازدارنده باشد.
* آقاي نورا! مطلع شديم ريگي اعتراف کرده با پرداخت 1000 تا 1500 تومان رشوه از مرزهاي رسمي وارد کشور ميشده، آيا شما اين مساله را تاييد ميکنيد؟
- چنين اعترافي در کميسيون امنيت ملي مطرح نشده و لذا من نميتوانم آن را تاييد کنم اما اينکه مبادي رسمي ورود به کشور بعضا مورد سوءاستفاده قرار ميگيرد مورد تاييد من است و اين يکي از چالشهاي ما با وزارت کشور است، چرا که در کنترل مرزها اهمال ميکنند.
* آيا اين وظيفه مشخصا از وظايف نيروي انتظامي نيست؟
- بله، اما نيروي انتظامي زير نظر شوراي تامين است و اين شورا در برخورد با مسائل امنيتي ضعيف عمل ميکند.
* اما برخي همکاران شما معتقدند عدم قاطعيت شوراي تامين به اين دليل است که مقامات بالا دست استاندار را در برخورد باعوامل شرارت بستهاند.
- اين همين حرف ماست! که معتقديم استاندار از اقتدار کافي برخوردار نيست و اقتدار نسبي ايشان هم متمرکز نيست و ناهماهنگي ميان نهادهاي امنيتي استان هم به همين دليل است. يعني در يک کلام ما براي تامين امنيت از يک جا دستور نميگيريم و ارگانهاي متعدد به صورت پراکنده دستور ميگيرند. حتي مبادله اطلاعاتي بين اين نهادها ضعيف است به عنوان مثال همين ضربهاي که اخيرا خورديم در اثر ضعف نهادها براي مبادله اطلاعات بود. بنده اين مساله را در کميسيون امنيت ملي هم مطرح کردم.
* اگر امکان دارد مساله را براي ما بيشتر بشکافيد.
- من در کميسيون امنيت ملي ادعا کردم که خبري دارم مبني بر اينکه از مدتها قبل، وزارت اطلاعات، اخبار مربوط به حادثه را در اختيار آقايان گذاشته و از طرفي 24 ساعت قبل از حادثه باز هم وزارت! تاکيد ميکند که ما در شرايط بحراني قرار داريم وحتي از اين هم بدتر! ميدانيم که اطلاعات! 2 ساعت قبل از حادثه هم هشدار داده که ما در خطريم! اما متاسفانه عکسالعمل وزارت کشور در اين رابطه بسيار کند بوده است.
* عکسالعمل کند به چه مفهوم است؟
- يعني يا اخبار را باور نکردند! يا اينکه در منطقه حضور نداشتند!
* يعني ميفرمائيد مسئولين امنيتي در منطقه حضور ندارند؟
- بله، دقيقا ! به اين مفهوم که ما نقش ميزبان را براي ايشان بازي ميکنيم و ايشان نقش ميهمان را!
* يعني بومي نيستند؟
- خير! بومي نيستند ، اما مشکل ما با بومي بودن يا نبودن آنها نيست اتفاقا تاکيد ما بر اين است که اين نيروها براي تصميمگيري بهتر غيربومي باشند، اما بحث ما اين است که شب حادثه تقريبا هيچ کدام از اعضاي شوراي تامين در منطقه حاضر نبودند!
اين درحالي است که حتي مردم کوچه و بازار مطلع شده بودند که تيمهاي انتحاري در منطقه حضور دارند و در يکي از شبهاي ولادت عمليات ميکنند!
*پس از طرح سوال توسط شما جواب مسئولين چه بود؟
- هيچ كدام به غير از وزارت اطلاعات پاسخي ندادند!
* آقاي نورا! طرح انسداد مرزها راهگشاي اين مشکلات نيست؟
ب- بينيد من ورود هاي غير مجاز را در شوراي امنيت ملي مطرح کردم آنها گفتند اين نقاط مسدود است و كسي نمي تواند وارد شود. من هم در جواب گفتم که بياييد شما را صبح به منطقه اي ببرم که با ديوار بلندي مسدود شده، و درهمان حال از همين محل گروه گروه اتباع افغاني وارد کشور ميشوند! و اين براي ما و مردم جاي سوال است! و از همه بدتر اينکه زحمات نيروهاي مخلص را هم زير سوال ميبرد.
* در ارتباط با جلوگيري از نشر افکار وهابيگري و سلفيت، ما در شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوبهاي داريم که حضرت آقا هم تاکيد زيادي بر اجراي آن داشتهاند. به نظر شما چه عواملي از اجراي اين مصوبه جلوگيري ميکنند؟
- من عاملي جز وزارت کشور را در اين رابطه مقصر نميدانم.
* چطور؟
- اينها معتقدند اگر اين قانون اجرا شود باعث ايجاد تشنج در منطقه ميشود. اين در حالي است که سادهترين مدرسه در هر جاي کشور که تاسيس شود نياز به مجوز و نظارت دارد بدين مفهوم كه طلبه ها توسط افراد افراطي و فاسد تربيت نشوند!
و در اين رابطه ما خواستار اجراي قانون براي هر دو گروه شيعه و سني هستيم. در اين مورد حتي اعضاي شوراي تامين هم اعلامآمادگي کردهاند، اما ظاهرا وزارت کشور تمايلي به ورود به اين مسائل ندارد.
* در مورد انهدام گروه اشرار به شکل مستقيم توسط نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران چه ديدگاهي داريد؟
- بنده اين مساله را حق مسلّم ايران ميدانم و انهدام گروه اشرار در قالب حق دفاع مشروع براي ما انجام شدني است.ضمن آنكه مطالبه جدّي مردم استان هم هست
***
سلطانعلي مير، استاد فعلي دانشگاه و مديركل اسبق سياسي و انتخابات استان سيستان و بلوچستان يكي ديگر از كارشناساني بود كه ازمركز استان پذيراي سوالات ما بود:
*آقاي مير به عنوان مقام مسئول اسبق در استانداري كه اتفاقا بومي هم هستيد، عدم استقرار امنيت پايدار در استان را ناشي از چه عواملي مي دانيد؟
- به نظر ميرسد براي بررسي مباحث شرق کشور بايد نگاه کلان و جامع داشت كه در آن شرايط منطقهاي و شرايط داخلي هر دو مورد توجه قرار گيرد.
بنابراين بايد دو متغير خارجي و داخلي را در اين بررسي مورد توجه قراردهيم.
در بعد خارجي چند نکته حائز اهميت است:
اول اينكه امروز برخي از قدرتهاي بزرگ شرق کشور را پاشنه آشيل جمهوري اسلامي ميدانند؛ زيرا در شمال، جنوب و غرب کشور قدرت مانور از آنها گرفته شده اما جبهه شرق باز است و قدرت مانور خوبي را براي آنها فراهم مي آورد.
لذا حضور اين قدرتها در غالب37 کشور غربي و اعضاي ناتو و سازمانهاي اطلاعاتي و جاسوسي در مرزهاي شرقي براي جمهوري اسلامي يک تهديد جدي محسوب ميشود كه در جلسات مخفيانه و محرمانه خودشان با برخي دستگاههاي اطلاعاتي کشورهاي همسايه نيز همکاريهاي مشترکي را دارند كه اين به تجهيز، سازماندهي و آموزش تروريستها در خارج مرزها مي انجامد. و رسانههاي اين كشورها هم پس از انجام هر عمليات انتحاري کار پشتيباني خبري و رسانهاي آنها را به نيز عهده دارند.
در اين راستا امروز اين كشورها در صدد مشارکت در قدرت و تعامل مجدد با طالبان هستند و از آنها به عنوان يک شمشير دولبه استفاده ميکنند.
امکانات و تجهيزات به دست آمده در مقاطع مختلف گوياي اين امر بارز و آشکار است كه تعداد زيادي از نيروهاي انتحاري، دورههاي آموزش کامل خود را در مناطق تحت سيطره دول غربي در افغانستان سپري کردهاند و بعد وارد خاک ايران شدهاند.
در اين زمينه 1300 کيلومتر مرز خشکي و 300 کيلومتر مرز آبي و عدم تسلط دو کشور همسايه بر مرز و تجانسات نزديک فرهنگي بين ساکنين مناطق شرقي کشور در سه کشور ايران، افغانستان و پاکستان نيز مزيد برعلت است.
از طرف ديگر شاهدگسترش تفکرات وهابي گري و سلفيت در شرق کشور و نفوذ آن به داخل ايران با حمايت برخي دولتهاي منطقه و خصوصاً غربي هستيم كه براي مقابله با جمهوري اسلامي، هزينههاي هنگفتي را نيز در اين جهت خرج کرده و در صددند که شکاف قومي و قبيلهاي و مذهبي را افزايش دهند و جنگ مذهبي به راه اندازند. بنابراين هيچگونه ترديدي نبايد به خودمان راه دهيم كه جبهه شرق از سوي دولتهاي بزرگ طراحي شده و جبههاي بسيار خطرناک و بزرگ است و اگر سهل و ساده برخورد کنيم ضربات جبران ناپذيري را متحمل ميشويم.
*آقاي مير احتمالا دلايلي در داخل استان وجود دارد كه به عوامل خارجي دامن مي زند؟!
- بله به همان نسبت که متغير خارجي در ايجاد بحران و آشوب دخيل است متغير داخلي نيز نقش دارد و چه بسا متغير داخلي زمينهساز عملي شدن تهديد خارجي باشد. لذايکي از غفلتهاي بزرگ ما در شرق کشور بيتوجهي به مسايل فرهنگي است. در اين راستا مي توان نبود استراتژي منسجم و هماهنگ فرهنگي در استان را از عوامل ايجاد تهديد در شرق کشور و عامل شتاب زا براي نفوذ تفکرات افراطي وهابيت دانست.
* منظورتان از عدم وجود استراتژي منسجم چيست؟
- يكي از مصاديق آن عدم اجراي طرح ساماندهي حوزههاي علميه در استان است که نشان ازعدم بصيرت و شناخت درست بعضي از مسؤولين براي ريشهيابي حوادث و بيگانه بودن با مسايل فکري فرهنگي شرق کشوردارد.
* گويا شما دراستان با معضلات اجرايي هم رو به رو هستيد؟
- ببينيدما بعد از رفتن آقاي نوري حدود 6 ماه است كه فرماندار نداريم و يک نفر به عنوان سرپرست فرمانداري را اداره ميكند كه خودش به طور همزمان داراي سه مسؤوليت است يعني هم مشاور استاندار است! و هم مدير کل دفتر استاندار! و هم سرپرست فرمانداري زاهدان ! از طرف ديگرپست مدير کل سياسي استانداري نزديک به 4 سال است که به وسيله سرپرست اداره ميشود! پست معاونت سياسي هم بعد از رفتن آقاي فراهاني بلاتکليف است و کسي را به عنوان معاون سياسي منصوب نکردهاند! منطقه پرچالشي مثل سروب مدتهاي مديدي مدير کل امنيتي نداشت! ما در کشور سالي يک بار عاشورا داريم اما در سروب هر از چند گاهي يک عاشورا داريم!
همه اينها در حالي است كه خود آقاي استاندار يکي از ضعيفترين استانداران چند سال اخير ميباشد! و تاکنون در هيچ عرصهاي موفقيت چنداني نداشته است!
ايشان دوبار از جهت خدمتي به حالت تعليق در آمده! اما گويا مظلومتر از سيستان و بلوچستان منطقهاي نبود که ايشان به آن روانه شود !
*گفته م شود بعضي سركردگان اقليت با استفاده از تريبوني كه نظام به آنها داده به آشوبها دامن مي زنند! اطلاعي در اين زمينه داريد؟
- همه بايد خطوط قرمز نظام را رعايت کنند اما در بعضي تريبونها حرفهايي ميزنند که احساسات عمومي را تحريک ميکند؛ حرفهايي که با مسؤولين بايد زده شود درمجامع گفته ميشود كه بجاي کاهش دادن التهاب در شيپور جنگ دميده ميشود. لذا اينگونه اقدامات نه به نفع شيعه است و نه سني، و فقط افراد سودجو و مغرض بهرهبرداري خواهند کرد و اينگونه موارد را در راستاي رفتار و عمل خودشان قرار خواهند داد.
*گفته ميشود ريگي اظهار داشته اگر فتاوي بازدارنده در مورد اعمالش صادر ميشد، او هرگز نمي توانست با اين وسعت به جنايت دست بزند؟! شما نظري داريد؟
- بايد يك نهضت بزرگ فکري و فرهنگي در منطقه ايجاد شود و از طريق ائمه جمعه و جماعات شيعه و سني و سران قبايل و طوايف روشنگري شود و تهديد جدي دشمن گوشزد شود. چرا كه علما و مولويها و نخبگان فکري و فرهنگي رسالتي تاريخي دارند كه فقط به محکوميت صرف حوادث ختم نميشود، لذا علما بايد احکام فقهي جدي و بازدارندهاي در مورد برادرکشي در شرق کشور صادر نمايند
*فکر میکنم این یک مطالبه به حقی باشد که بخواهیم نیروهای مسلح برای پایان دادن به این وضع مقر تروریستها در پاکستان را مستقیما مورد حمله قرار دهند؟
- بله من زمانی هم که سخنگوی استان داری بودم این مطالبه را اعلام کردم حتی طی سفری که به کویته داشتیم مقامات امنیتی پاکستان اعتراف کردند که بر95 درصد بلوچستان تسلط ندارندو ما هم هشدار دادیم که در صورت ادامه این وضع حق خود می دانیم که مستقیما دست به عملیات بزنیم
*باتشكر از شما اگر نقطه نظري داريد بفرماييد
- به عنوان يک معلم دانشگاه به مسؤولين توصيه ميکنم جبهه شرق کشور را جدي بگيرند. اينجا تنگه احدي است اگر جدي نگيريم به طور جدي آسيب خواهيم خورد و 37 کشور و دستگاهاي اطلاعاتيشان در همسايگي ما هستند و نقاط ضعف ما را شناسايي ميکنند و به خوبي دارند بهرهبرداري مينمايند. لذا برادران شيعه و سني دست به دست هم دهند با همکاري مسؤولين نگذارند زندگي مشترک ديرينه ما در منطقه آسيب ببيند و دشمن بهرهبرداري کند. بايد قويترين افراد و مسؤولين را در اين منطقه به کار گرفت نه اينکه چون منطقه محرومي است افراد ضعيفي را در کارهاي بسيار بزرگ و حساسي به کار بگماريم.انشاءالله با کمک و لطف الهي و نقش بيبديل مردم و همت مسؤولين شاهد اين باشيم که ناامني از استان بخت بربندد.