نشانه پيروزى؛ نه اطلاعات غلط
اين روزها در اثر كمبود سوژه، موضوع ارائه اطلاعات غلط به رييسجمهور در ارتباط با يكى از مسايل فى ما بين دولت و مجلس كه به نگارش نامه دكتر احمدىنژاد به مجلس انجاميد. دستاويزى شده براى مطبوعات زرد تا آسمان را به ريسمان بافته و اينچنين عنوان كنند كه مواجه رييسجمهور با دوازده كرسى خالى در مجمع عمومى سازمان ملل نيز ناشى از ارسال همين پيامهاى غلط به ايشان است!
چنانچه گفتند: به احمدىنژاد به غلط پيغام داده شده بود كه غربىها در مقابل ايران كوتاه آمده و حاضر به دادن امتياز هستند كه در نتيجه دكتر احمدىنژاد هم به اشتباه افتاده و قاطعتر از هميشه در پشت تريبون مجمع عمومى سازمان ملل سخنرانى كرد.
غافل از اينكه غربىها حتى حاضر به شنيدن سخنان وى نيز نشدند!
البته با توجه به فهم كج يا كلاً عدم فهم قلم به دستان زنجيرهاى از آموزههاى دينى و آرمانهاى انقلابى ما، نمىتوان انتظارى بيش از اين نوع مغالطات از آنان داشت. چرا كه در اين قاموس عدم حضور يازده نماينده مستكبر در سازمان ملل شكست يك بازى سياسى محسوب مىگردد و لذا در اين نوع نگرش نه چشم بينايى براى ديدن صندلىهاى پر در سالن وجود دارد و نه دركى از ارزش بيدارى ميليونها انسان تشنه آزادى در جهان كه از طريق پنجره رسانه نظارهگر و شنواى نداى حق از زبان رييسجمهور كشورمان بودند. از اين رهگذر بر ما واجب است تا براساس وظيفه دينى امربهمعروف و نهىازمنكر اين منحرفكنندگان افكار عمومى را از عمل خويش بازداشته و آنان را به توجه آموزههاى دينىمان فرا بخوانيم، همان فرامينى كه به ما حق داد تا با كفار داد و ستد و تعاملات انتفاعى دوجانبه داشته باشيم، ضمن اينكه همان دستورات ما را از هرگونه سازش با مستكبرين منع و تنها زبان مناسب براى سخن گفتن با اين عده را زبان عتاب و زور ناميد. لذا براساس اين آموزهها حساب همه حتى كفار، از مستكبرين جداست، چنانچه مستكبر نه جايى براى تعامل باقى مىگذارد و نه راهى براى گفتگو و هر گام به عقب ما برابر با دو گام به جلوى آنان خواهد بود.
لذا از آنجا كه عقل نيز به همان راهى خواهد رسيد كه شرع تعيين نموده تنها راه عاقلانه عقب راندن مستكبرين همان است كه انقلاب اسلامى ايران به رهبرى امام(ره) در پيش گرفت، كه صدالبته رييسجمهور مكتبى نيز امروز ادامه دهنده همان راه است، لذا با ايمان به وعدههاى صادق خداوند كه مىفرمايد پويش اين راه نتيجهاى جز نصرت به بار نخواهد آورد، 31 سال از عمر انقلاب با پيروزىهاى روزافزون طى شد. و امروز نيز همان راه به نمايندگى رياست جمهورى ادامه داده مىشود، حتى اگر صحن علنى سازمان ملل متحد شاهد عدم حضور نماينده دوازده كشور مستكبر باشد.
چرا كه اصولاً سخنرانى رياست جمهورى از پشت تريبون سازمان ملل نه براى گوشهاى كر مستكبرين بلكه براى بيدارى دلهاى ميليونها انسان آزادانديش در سراسر دنيا و نمايندگان آنان در صحن علنى سازمان ملل متحد بود. تا با استفاده از اين تريبون و آنچه امروز از آن به عنوان ديپلماسى عمومى ياد مىشود. پيام انقلاب اسلامى را به جهانيان مخابره نمايد. لذا براساس آنچه گفته شد حتى در صورت خالى شدن كل صندلىهاى سالن سخنرانى نيز نماينده جمهورى اسلامى ايران شرعا موظف به اداى همان سخنانى است كه دكتر احمدىنژاد از آن تريبون ايراد نمود.
لذا آنچه مسلم است خالى بودن صندلى دوازده مستكبر نه تنها نكته عجيبى نيست بلكه، در صورت حضور آنان بايد در صحت راه انتخاب شده شك نمود.
پس آنچه به عنوان نتيجه از اين گفتار حاصل مىآيد اين است كه نه اطلاعات غلطى در كار بوده و نه باخت در يك بازى سياسى، كه هر چه بوده عمل به وظيفه شرعى توسط رييسجمهور است كه قطعا نتيجهاى جز نصرت الهى به بارن خواهد آورد.