در بحبوحه حوادث پس از انتخابات و پس لرزههاى آن، همه جور آدم ديديم به غير از يك ميان دار جديد! ميان دارى داعيهدار، كه همه را به نوعى گناهكار دانسته و معتقد است تنها با عمل به بسته پيشنهادى اوست كه همه اتفاقات ختم به خير خواهد شد.
حال آنكه اين ميانداردر غالب يك تشكيلات و تحت عنوان دبيركل آن، سالهاست كه پس از تشكيل مجموعه غير قانونى و غيررسمى خود علاوه بر داعيه كنونى، ادعاى قيوميت قشر عظيمى از معتقدترين و مومنترين اقشار مردم به انقلاب را نيز داراست چنانچه با مصادره نام حزبالله براى خود، تشكيلات موسوم به اين نام را تنها منشاء و مبداء هدايت طيف عظيم امت حزبالله مىداند.
غافل از اينكه نام مقدس حزبالله را نه مىتوان مصادره كرد و نه مىتوان براى آن متولى تعيين نمود چنانچه از ابتداى انقلاب تاكنون امت شهيدپرور ايران بدون اينكه داعيهدار و يدككش اين نام باشند در راه آرمانهاى حزبالله جانفشانى نمودهاند.
براين اساس آنچه در ذيل مىآيد نقد مواضع جديد اين گروه پس از يك دوره انفعال سوال برانگيز در بحبوحه آشوبهاى اخير است! يعنى درست پس از زمانى كه انتظار اتخاذ موضعى حزب اللهى از اين دارو دسته ميرفت، و آنان سكوتى معنادار و خلاف منافع ملى اختيار كرده بودند !
چنانچه دبيركل اين تشكيلات طى سخنانى در ارگان مطبوعاتى متبوعش خود را مودى و وكيل مقام معظم رهبرى فرض كرده و از زبان ايشان برعليه ملت شريف ايران اقامه دعوى و شكوائيه نموده است و مىگويد:"رهبرى ما به اندازه كافى غم و غصه دارد چرا ملت ما قدرشناس رهبرى نيست؟!" و در ادامه مىافزايد: "چرا ملت ما گاهى مواقع وقتى يك فردى حيات دارد قدرش را نمىدانند؟! آيا كفران نعمت نبود؟!" سپس در اظهاراتى دوپهلو و دون شأن آن مقام به زعم خويش به دفاع از معظمله پرداخته مىافزايد:"آيا رهبرى براى خودشان، براى بچههاى خودشان، براى زندگى شخصى خودشان دكانى باز كردهاند؟ يا چيزى از ملت خواسته است؟!"
معلوم نيست كى و كجا چنين شبهات وقيحانهاى در ارتباط با آن حضرت مطرح گرديده كه نامبرده در صدد رفع آن است يا در كجاى تاريخ دوران رهبرى معظمله ايشان از قدرناشناسى ملت شريف ايران شكوائيه داشتهاند كه وى به تبيين آن مىپردازد؟
گفتنى است اين دبيركل غيرقانونى در ادامه اظهاراتش با لحنى اربابمآبانه خطاب به ملت ايران در صدد اثبات مشروعيت جايگاه مقام معظم رهبرى بر مىآيد (نعوذبالله) و چنين مىگويد:"من به ملت عزيزم مىگويم!! آيا از رهبرى موجود، فردى شايستهتر وجود دارد؟ آيا او تنها در مقابل غرب نايستاد؟ آيا از حقوق ملت ما دفاع نكرد؟!"
اين سوال مطرح است كه چه كسى در شايستگى آن مقام عظما تشكيك ايجاد كرده كه نامبرده با جملاتى نيم بند سعى در احياى آن دارد؟
در ادامه وى بحث مبهمش را به دنباله آشوبهاى اخير پيوند زده و در مورد توطئه اخير براى ايجاد التهاب در دانشگاهها مىگويد: "نبايد دانشگاهها دوباره آتش بيارمعركه جريانات و درگيرىهاى سياسى شوند چون در اين درگيرىها كسى نفع نمىبرد همه ضرر مىكنند. من سوال مىكنم آقاى احمدى نژاد نفع برد يا ضربه خورد؟ آقاىهاشمى نفع برد يا ضربه خورد؟ آقاى موسوى و كروبى نفع بردند يا ضربه خوردند؟ همه ضرر كردند و بازى باخت - باخت به جميع جهات بود. منتها همين مجموعهاى كه باختند اگر متحد شوند مىتوانند بازى را دوباره ببرند! "
اين راه حل غيراصولى در حالى ارائه مىگردد كه گويا نامبرده فراموش كرده خواهان اتحاد چه كسانى با رئيس جمهور قانونى و مشروع مردم ايران است؟ ايشان يا نميداند كه به زودى اين افراد قرار است در دادگاه پاسخگوى خيانت خود به ملت ايران باشند؟
يا در صدد منزه جلوه دادن اين اشخاص است تا با اجراى بازى كى بود كى بود من نبودم! آنان را از مجازات احتمالى برهاند! و به زعم خويش همه را برنده بازى اعلام كند!
اما در پايان باز هم حس قيممآبانه اين دبيركل غير مشروع گل كرده و ضمن خدشهدار كردن نيت خالصانه امت حزبالله براى حضور در صحنههاى عمل، همه را به شيوهاى اهانتآميز دعوت به پذيرش قيوميت تشكيلات غيرقانونى خود نموده و مىافزايد: " نمىگويم به خاطر دنيا نياييد! ولى خدا را هم شريك كنيد! امام زمان را هم شريك كنيد!حزبالله در خدمت شماست، واقعا لياقت داشته باشيد! حزب الله شما را كمك ( مالى) خواهد كرد. "
گرچه زمان براى قضاوت در باره اين مواضع قدرىزود است و آنچه از اين گفتار بيشتر به ذهن متبادر مى گردد بى تدبيرى و عدم بينش صحيح درباره اشخاص و وقايع اطراف مىباشد اما آنچه مسلم است ظهور و گسترش برخى تشكلهاى غيرقانونى در ايران تاكنون ضربات زيادى به انقلاب وارد كرده كه جبران آن نيز مشمول زمان زيادى گرديده است. چنانچه سازمان نامشروع مجاهدين (انقلاب) با همان نام دهان پر كن نقش قابل توجهى را در آشوبهاى اخير كشوربازى كرد. لذا اكنون كه بستر برچيده شدن چنين تشكلهايى فراهم شده است اين انتظار از وزارت كشور و قوه قضائيه مىرود تا بساط آنان را براى هميشه جمع نمايند تا در آينده در اثر سهلانگارى، دچار چالشهاى احتمالى از طرف گروههايى آن هم با داعيه قيوميت نام بزرگى چون امت حزبالله نگرديم. زيرا هرگونه سوء استفاده از اين نام باعث بى اعتمادى اين قشر عظيم و بى ادعا به يكديگر خواهد شد كه نتيجهاى جز تفرقه و چند دستگى كه مورد نظر دشمنان نظام و انقلاب است را به بار نخواهد آورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر