۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

هر دم از این باغ بری می رسد


اندرافاضات يك ميان دار جديد!

در بحبوحه حوادث پس از انتخابات و پس لرزه‏هاى آن، همه جور آدم ديديم به غير از يك ميان دار جديد! ميان دارى داعيه‏دار، كه همه را به نوعى گناهكار دانسته و معتقد است تنها با عمل به بسته پيشنهادى اوست كه همه اتفاقات ختم به خير خواهد شد.
حال آنكه اين ميان‏داردر غالب يك تشكيلات و تحت عنوان دبيركل آن، سالهاست كه پس از تشكيل مجموعه غير قانونى و غيررسمى خود علاوه بر داعيه كنونى، ادعاى قيوميت قشر عظيمى از معتقدترين و مومن‏ترين اقشار مردم به انقلاب را نيز داراست چنانچه با مصادره نام حزب‏الله براى خود، تشكيلات موسوم به اين نام را تنها منشاء و مبداء هدايت طيف عظيم امت حزب‏الله مى‏داند.
غافل از اينكه نام مقدس حزب‏الله را نه مى‏توان مصادره كرد و نه مى‏توان براى آن متولى تعيين نمود چنانچه از ابتداى انقلاب تاكنون امت شهيدپرور ايران بدون اينكه داعيه‏دار و يدك‏كش اين نام باشند در راه آرمان‏هاى حزب‏الله جانفشانى نموده‏اند.
براين اساس آنچه در ذيل مى‏آيد نقد مواضع جديد اين گروه پس از يك دوره انفعال سوال برانگيز در بحبوحه آشوب‏هاى اخير است! يعنى درست پس از زمانى كه انتظار اتخاذ موضعى حزب اللهى از اين دارو دسته ميرفت، و آنان سكوتى معنادار و خلاف منافع ملى اختيار كرده بودند !
چنانچه دبيركل اين تشكيلات طى سخنانى در ارگان مطبوعاتى متبوعش خود را مودى و وكيل مقام معظم رهبرى فرض كرده و از زبان ايشان برعليه ملت شريف ايران اقامه دعوى و شكوائيه نموده است و مى‏گويد:"رهبرى ما به اندازه كافى غم و غصه دارد چرا ملت ما قدرشناس رهبرى نيست؟!" و در ادامه مى‏افزايد: "چرا ملت ما گاهى مواقع وقتى يك فردى حيات دارد قدرش را نمى‏دانند؟! آيا كفران نعمت نبود؟!" سپس در اظهاراتى دوپهلو و دون شأن آن مقام به زعم خويش به دفاع از معظم‏له پرداخته مى‏افزايد:"آيا رهبرى براى خودشان، براى بچه‏هاى خودشان، براى زندگى شخصى خودشان دكانى باز كرده‏اند؟ يا چيزى از ملت خواسته است؟!"
معلوم نيست كى و كجا چنين شبهات وقيحانه‏اى در ارتباط با آن حضرت مطرح گرديده كه نامبرده در صدد رفع آن است يا در كجاى تاريخ دوران رهبرى معظم‏له ايشان از قدرناشناسى ملت شريف ايران شكوائيه داشته‏اند كه وى به تبيين آن مى‏پردازد؟
گفتنى است اين دبيركل غيرقانونى در ادامه اظهاراتش با لحنى ارباب‏م‏آبانه خطاب به ملت ايران در صدد اثبات مشروعيت جايگاه مقام معظم رهبرى بر مى‏آيد (نعوذبالله) و چنين مى‏گويد:"من به ملت عزيزم مى‏گويم!! آيا از رهبرى موجود، فردى شايسته‏تر وجود دارد؟ آيا او تنها در مقابل غرب نايستاد؟ آيا از حقوق ملت ما دفاع نكرد؟!"
اين سوال مطرح است كه چه كسى در شايستگى آن مقام عظما تشكيك ايجاد كرده كه نامبرده با جملاتى نيم بند سعى در احياى آن دارد؟
در ادامه وى بحث مبهمش را به دنباله آشوب‏هاى اخير پيوند زده و در مورد توطئه اخير براى ايجاد التهاب در دانشگاهها مى‏گويد: "نبايد دانشگاهها دوباره آتش بيارمعركه جريانات و درگيرى‏هاى سياسى شوند چون در اين درگيرى‏ها كسى نفع نمى‏برد همه ضرر مى‏كنند. من سوال مى‏كنم آقاى احمدى نژاد نفع برد يا ضربه خورد؟ آقاى‏هاشمى نفع برد يا ضربه خورد؟ آقاى موسوى و كروبى نفع بردند يا ضربه خوردند؟ همه ضرر كردند و بازى باخت - باخت به جميع جهات بود. منتها همين مجموعه‏اى كه باختند اگر متحد شوند مى‏توانند بازى را دوباره ببرند! "
اين راه حل غيراصولى در حالى ارائه مى‏گردد كه گويا نامبرده فراموش كرده خواهان اتحاد چه كسانى با رئيس جمهور قانونى و مشروع مردم ايران است؟ ايشان يا نميداند كه به زودى اين افراد قرار است در دادگاه پاسخگوى خيانت خود به ملت ايران باشند؟
يا در صدد منزه جلوه دادن اين اشخاص است تا با اجراى بازى كى بود كى بود من نبودم! آنان را از مجازات احتمالى برهاند! و به زعم خويش همه را برنده بازى اعلام كند!
اما در پايان باز هم حس قيم‏م‏آبانه اين دبيركل غير مشروع گل كرده و ضمن خدشه‏دار كردن نيت خالصانه امت حزب‏الله براى حضور در صحنه‏هاى عمل، همه را به شيوه‏اى اهانت‏آميز دعوت به پذيرش قيوميت تشكيلات غيرقانونى خود نموده و مى‏افزايد: " نمى‏گويم به خاطر دنيا نياييد! ولى خدا را هم شريك كنيد! امام زمان را هم شريك كنيد!حزب‏الله در خدمت شماست، واقعا لياقت داشته باشيد! حزب الله شما را كمك ( مالى) خواهد كرد. "
گرچه زمان براى قضاوت در باره اين مواضع قدرى‏زود است و آنچه از اين گفتار بيشتر به ذهن متبادر مى گردد بى تدبيرى و عدم بينش صحيح درباره اشخاص و وقايع اطراف مى‏باشد اما آنچه مسلم است ظهور و گسترش برخى تشكل‏هاى غيرقانونى در ايران تاكنون ضربات زيادى به انقلاب وارد كرده كه جبران آن نيز مشمول زمان زيادى گرديده است. چنانچه سازمان نامشروع مجاهدين (انقلاب) با همان نام دهان پر كن نقش قابل توجهى را در آشوب‏هاى اخير كشوربازى كرد. لذا اكنون كه بستر برچيده شدن چنين تشكل‏هايى فراهم شده است اين انتظار از وزارت كشور و قوه قضائيه مى‏رود تا بساط آنان را براى هميشه جمع نمايند تا در آينده در اثر سهل‏انگارى، دچار چالش‏هاى احتمالى از طرف گروههايى آن هم با داعيه قيوميت نام بزرگى چون امت حزب‏الله نگرديم. زيرا هرگونه سوء استفاده از اين نام باعث بى اعتمادى اين قشر عظيم و بى ادعا به يكديگر خواهد شد كه نتيجه‏اى جز تفرقه و چند دستگى كه مورد نظر دشمنان نظام و انقلاب است را به بار نخواهد آورد.

هیچ نظری موجود نیست: