31 سال پيش که اولين پيوند مستضعفين در خاک کشور اسلاميمان تشکيل شد امام خميني به صراحت چشمانداز توسعه اين پيوند را ترسيم و اظهار اميدواري نمود که حزب جهاني مستضعفين تشکيل و همه انسانها از هر دين و آيين در آن گرد هم آيند. اما ايشان در اين زمينه تنها به اظهار اميدواري اکتفا ننموده و پيوسته جميع مستضعفين را دعوت به قيام هماهنگ بر عليه استکبار نمودند.
چنانچه اين دعوت تبديل به جزئي لاينفک از دکترين سياست خارجي انقلاب اسلامي و به تبع آن جمهوري اسلامي ايران شد. اما صدافسوس که اين سياست پس از دوران جنگ و شروع دوران تصديگري هاشمي و در امتداد آن خاتمي، تنها به اثري از آثار امام در صحيفه نور تبديل شد.
تا جايي که ديپلماسي تنشزدايي خاتمي جايگزين ديپلماسي عمومي با قرائت امام خميني گرديد.
و امتيازدهي به زورمندان، جايگزين دعوت به قيام عمومي مردم ستمديده جهان و سياست «مشت محکم» امام خميني شد.
از اينرو شانزده سال بايکوت عملي دکترين سياست خارجي امام در دستگاه ديپلماسي ايران کار را به آنجا رسانيد. که از منافع ملي ثابت و تعريف شده در قانون اساسي يعني حمايت از گروههاي آزاديبخش اعلام برائت گرديد و مشخصاً وعده قطع حمايت از حزب الله لبنان و انتفاضه فلسطين به آمريکا داده شد تا شايد تنها نام ايران از محور شرارت خارج شود!
اين جمود ديپلماتيک تا آنجا پيش رفت و چنان عقبهاي از خود باقي گذاشت که هر دکتريني خارج از دکترين تعريف شده در ادبيات سياسي غربي را پس زده و با هراس يا تمسخر از عواقب عمل به آن ياد کرد.
چنانچه پس از آن دوران و آغاز به کار دولت نهم و دهم که شاهد همت مضاعف آن براي احياي آرمانهاي امام و اجراي دستورات ديپلماتيک ايشان هستيم و با آنکه هنوز فاصله بسياري تا اجراي سياست مشت محکم امام خميني و تجميع نيروهاي جهاني باقي است، اما دگماتيسم ليبراليستي خارجشدگان از چرخه حاکميت اجراي مقدماتي اين سياست را نيز بر نتابيده و با تأکيد بر ادبيات سياسي وام گرفته خود اين رويه را بدون توجيه و هدر دهنده منافع ملي ميدانند.
اين در حالي است که براساس منافع ملي تعريف شده در قانون اساسي اين رويه عيناً در جهت تأمين آن قرار دارد.
ديپلماسي مثبتي که پس از صدور انقلاب و تشکيل جنبش قدرتمند حزبالله در دهه اول استقرار جمهوري اسلامي در دهه سوم انقلاب موفق به همسو کردن جبههديگري از مستضعفين در کشورهاي آمريکاي لاتين شد. تا به زعم تحليلگران غربي اين منطقه به حيات خلوتي براي ايران و کابوسي براي همسايه شمالي يعني آمريکا تبديل شود.
اما در سال همت و کار مضاعف اراده دستگاه ديپلماتيک ايران با قدرت بيشتري در حال فعاليت است و اين بار جاي پاي حزب مستضعفين در قاره سياه باز شد. تلاشهاي جديد و موفق دولت در برقراري ارتباط با دولتهاي همسو با جمهوري اسلامي در حالي صورت ميگيرد که آمريکا و رژيم صهيونيستي نيز به طور گستردهاي در حال تلاش در اين قاره براي همسو کردن کشورها با سياستهاي خود را هستند.
لذا بديهي است که قاره سياه با سابقه استعمارزده و رنج کشيده خود ماده مستعدي براي تأمين منافع ملي جمهوري اسلامي محسوب شده و با پيوستن به حزب جهاني مستضعفين حيات خلوت جديدي براي ايران و کابوس جديدتري براي آمريکا و رژيم صهيونيستي خواهد بود و فراموش نکنيم که امام خميني فرمود: خداي تبارک و تعالي به مستضعفان وعده پيروزي داده است و نمونههاي پيروزي مستضعفان يکي بعد از ديگري پيدا ميشود.