شايد لحظاتي كه اين گزارش رامي خوانيد اتفاقات جديدتري كشورهاي اسلامي و منطقه خاورميانه را دستخوش تحول كرده باشد چنانکه تاكنون احزاب، جريانهاي سياسي و حتي تحليلگران نيز از سرعت رخدادهاي كشورهاي خاورميانه عقب ماندهاند.
به هر حال اين صفحه در حالي به دست شما ميرسد كه حکومت مبارک آخرين نفسهاي خود را ميكشد.
اين درحالي است كه موج گسترده اعتراضات در منطقه ادامه دارد و انقلاب تونس به الگويي براي مخالفان در اين كشورها تبديل شده است.
تظاهرات مخالفان حسني مبارك روز سهشنبه هفته گذشته آغاز شد و در تمام روزهاي اين هفته ادامه يافت و عميقتر شد به گونهاي كه بزرگترين اعتراضها عليه حكومت مصر در ۳۰ سال اخير شكل گرفت.
در تونس مردم عليه خاندان بن علي، سركوب اسلامگرايي و محدوديت آزاديهاي سياسي و انتخاباتهاي فرمايشي قيام كردند و در مصر نيز اعتراضها به فساد اقتصادي و گسترش فقر و سركوب جريانهاي سياسي است.
در الجزاير نيز تظاهراتهايي در اعتراض به بحرانها برگزار كردند كه چند كشته نيز در هفتههاي گذشته داد. همچنين در ليبي مردم بندر بنغازي دست به اعتراض زدند.
در خاورميانه يعني در كشور اردن نيز اوضاع سياسي بحراني به نظر ميرسد. اما پليس اردن با ابزار زور مخالفان خود را مهار كرده است.
در فلسطين بعد از افشاگريهاي الجزيره در مورد خيانت تشكيلات خودگردان به آرمانهاي فلسطين، فضاي سياسي ملتهب شده است كه منجر به آزاد سازي بخشي از محاصره غزه شد.
در يمن مردم اين كشور نسبت به فضاي بسته سياسي و مشكلات اقتصادي و ناامني و تمايل علي عبدالله صالح، رئيسجمهور براي افزايش اختيارات رياستجمهوري اعتراضهايي را سازماندهي كردند و روز پنجشنبه عمدهترين تظاهرات عليه دولت يمن شكل گرفت.
همه اينها در حالي است كه مهمانپرست سخنگوي وزارت امور خارجه كشوري كه الگوي انقلاب اسلامي در دنياست و اصل154 قانون اساسي آن، حمايت از جنبشهاي آزاديبخش را بر دولتهاي كارگزار آن تكليف كرده است، در رابطه با قيام مردم كشور مصر، در اظهارات كوتاهي آن را عدالتخواهانه ميخواند و حكومت را از اعمال خشونت نهي ميكند.
اين درحالي است كه رئيسجمهور پس از تقريبا يك ماه سكوت نسبت به تحولات تونس و تنها زماني كه پيروزي مردم مسجل شد، در هشتادو چهارمين سفر استاني به اين جملات بسنده كرد: مردم تونس با شعارهاي اسلامي و انساني، نگاه يگانهپرستي و عدالتخواهي در برابر ديکتاتوري وابسته قيام کردند و در پي عدالت، سرافرازي و برقراري مناسبات و احکام اسلام ناب محمدي هستند.
مجلس نيز با پيروي از همين فرايند تنها پس از قطعيت پيروزي مردم در تونس بيانيهاي صادر كرد.
اين موضعگيري مسئولين در حالي است كه به نظر ميرسد مطابق قانون اساسي، وظايفي بسيار سنگينتر از آنچه تا كنون به آن عمل شده است متوجه مسئولين امر است.
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران براساس اصول مندرج در فصل مربوط به سياست خارجي، وظايفي را براي مسئولين تعيين كرده كه صراحتا ميتوان از آن به عنوان «نقش ملي» ايران در تغيير معادلات جهان نام برد.
فقدان عملكرد موثر دراين «نقش ملي» زماني بيشتر خودنمايي ميكند كه نهضت تونسي مدتها پس از پيروزي هنوز رهبري مشخص به خود نديده است و عدم وجود چنين شاخصي، خطر انحراف از مسير درست را براي آن پررنگ تر ميكند. اين همان وضعي است كه در كشورهاي ديگر با شدت و ضعف بيشتر مشاهده ميشود. چنانکه آمريكا از هم اكنون در حال زمينهچيني براي بهرهبرداري از دولت بعدي مصر است و رژيم صهيونيستي نيز در همين راستا در كشورهاي بحرانزده به شكل مستقيم حضوري فعال دارد.
اين درحالي است كه به نظر ميرسد ايران تنها به عنوان يك تماشاگر محتاط دعا ميكند اين نهضتها موفق باشند! يعني دقيقا در يك بازه زماني طلايي كه حمايت مستحكم از جريانات مردمي و قرار دادن تجارب با ارزش انقلاب اسلامي در اختيار آنان ميتواند ضمن تزريق روحيه به انقلابيون، به تعيين مسير درست براي آنان بيانجامد و نهضتهاي آغاز شده را به هم پيوند دهد، دستگاههاي ذيربط تنها به هشدار دادن، آن هم با حفظ هزاران كيلومتر فاصله اكتفا ميكنند.
به هر حال به نظر ميرسد نقشآفريني جمهوري اسلامي ايران به عنوان رهبر و الگوي «جريان تجديد نظر طلب جهان» در اين زمينه گامي مهم به سوي تغيير معادلات جهاني باشد. لذا براساس دغدغهاي كه در بالا ذكر شد برآن شديم تا به گفتگو با صاحبنظران پرداخته و به چارهجويي از آنان بپردازيم. در اين راستا كساني كه دعوت هفتهنامه يالثاراتالحسين را پذيرفتند آيتالله عبدالنبي نمازي عضو خبرگان رهبري، يدالله جواني رئيس اداره سياسي سپاه پاسداران و نيز مجتبي رحماندوست دبير كل جمعيت دفاع از فلسطين بودند كه نتيجه تبادل نظر با آنان را در ذيل ميخوانيد:
به هر حال اين صفحه در حالي به دست شما ميرسد كه حکومت مبارک آخرين نفسهاي خود را ميكشد.
اين درحالي است كه موج گسترده اعتراضات در منطقه ادامه دارد و انقلاب تونس به الگويي براي مخالفان در اين كشورها تبديل شده است.
تظاهرات مخالفان حسني مبارك روز سهشنبه هفته گذشته آغاز شد و در تمام روزهاي اين هفته ادامه يافت و عميقتر شد به گونهاي كه بزرگترين اعتراضها عليه حكومت مصر در ۳۰ سال اخير شكل گرفت.
در تونس مردم عليه خاندان بن علي، سركوب اسلامگرايي و محدوديت آزاديهاي سياسي و انتخاباتهاي فرمايشي قيام كردند و در مصر نيز اعتراضها به فساد اقتصادي و گسترش فقر و سركوب جريانهاي سياسي است.
در الجزاير نيز تظاهراتهايي در اعتراض به بحرانها برگزار كردند كه چند كشته نيز در هفتههاي گذشته داد. همچنين در ليبي مردم بندر بنغازي دست به اعتراض زدند.
در خاورميانه يعني در كشور اردن نيز اوضاع سياسي بحراني به نظر ميرسد. اما پليس اردن با ابزار زور مخالفان خود را مهار كرده است.
در فلسطين بعد از افشاگريهاي الجزيره در مورد خيانت تشكيلات خودگردان به آرمانهاي فلسطين، فضاي سياسي ملتهب شده است كه منجر به آزاد سازي بخشي از محاصره غزه شد.
در يمن مردم اين كشور نسبت به فضاي بسته سياسي و مشكلات اقتصادي و ناامني و تمايل علي عبدالله صالح، رئيسجمهور براي افزايش اختيارات رياستجمهوري اعتراضهايي را سازماندهي كردند و روز پنجشنبه عمدهترين تظاهرات عليه دولت يمن شكل گرفت.
همه اينها در حالي است كه مهمانپرست سخنگوي وزارت امور خارجه كشوري كه الگوي انقلاب اسلامي در دنياست و اصل154 قانون اساسي آن، حمايت از جنبشهاي آزاديبخش را بر دولتهاي كارگزار آن تكليف كرده است، در رابطه با قيام مردم كشور مصر، در اظهارات كوتاهي آن را عدالتخواهانه ميخواند و حكومت را از اعمال خشونت نهي ميكند.
اين درحالي است كه رئيسجمهور پس از تقريبا يك ماه سكوت نسبت به تحولات تونس و تنها زماني كه پيروزي مردم مسجل شد، در هشتادو چهارمين سفر استاني به اين جملات بسنده كرد: مردم تونس با شعارهاي اسلامي و انساني، نگاه يگانهپرستي و عدالتخواهي در برابر ديکتاتوري وابسته قيام کردند و در پي عدالت، سرافرازي و برقراري مناسبات و احکام اسلام ناب محمدي هستند.
مجلس نيز با پيروي از همين فرايند تنها پس از قطعيت پيروزي مردم در تونس بيانيهاي صادر كرد.
اين موضعگيري مسئولين در حالي است كه به نظر ميرسد مطابق قانون اساسي، وظايفي بسيار سنگينتر از آنچه تا كنون به آن عمل شده است متوجه مسئولين امر است.
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران براساس اصول مندرج در فصل مربوط به سياست خارجي، وظايفي را براي مسئولين تعيين كرده كه صراحتا ميتوان از آن به عنوان «نقش ملي» ايران در تغيير معادلات جهان نام برد.
فقدان عملكرد موثر دراين «نقش ملي» زماني بيشتر خودنمايي ميكند كه نهضت تونسي مدتها پس از پيروزي هنوز رهبري مشخص به خود نديده است و عدم وجود چنين شاخصي، خطر انحراف از مسير درست را براي آن پررنگ تر ميكند. اين همان وضعي است كه در كشورهاي ديگر با شدت و ضعف بيشتر مشاهده ميشود. چنانکه آمريكا از هم اكنون در حال زمينهچيني براي بهرهبرداري از دولت بعدي مصر است و رژيم صهيونيستي نيز در همين راستا در كشورهاي بحرانزده به شكل مستقيم حضوري فعال دارد.
اين درحالي است كه به نظر ميرسد ايران تنها به عنوان يك تماشاگر محتاط دعا ميكند اين نهضتها موفق باشند! يعني دقيقا در يك بازه زماني طلايي كه حمايت مستحكم از جريانات مردمي و قرار دادن تجارب با ارزش انقلاب اسلامي در اختيار آنان ميتواند ضمن تزريق روحيه به انقلابيون، به تعيين مسير درست براي آنان بيانجامد و نهضتهاي آغاز شده را به هم پيوند دهد، دستگاههاي ذيربط تنها به هشدار دادن، آن هم با حفظ هزاران كيلومتر فاصله اكتفا ميكنند.
به هر حال به نظر ميرسد نقشآفريني جمهوري اسلامي ايران به عنوان رهبر و الگوي «جريان تجديد نظر طلب جهان» در اين زمينه گامي مهم به سوي تغيير معادلات جهاني باشد. لذا براساس دغدغهاي كه در بالا ذكر شد برآن شديم تا به گفتگو با صاحبنظران پرداخته و به چارهجويي از آنان بپردازيم. در اين راستا كساني كه دعوت هفتهنامه يالثاراتالحسين را پذيرفتند آيتالله عبدالنبي نمازي عضو خبرگان رهبري، يدالله جواني رئيس اداره سياسي سپاه پاسداران و نيز مجتبي رحماندوست دبير كل جمعيت دفاع از فلسطين بودند كه نتيجه تبادل نظر با آنان را در ذيل ميخوانيد:
*آقاي نمازي در اوضاع کنوني منطقه به نظر شما وظيفه دستگاه ديپلماتيک کشور چيست؟
- مطلب اساسي که در عرصه سياست جهاني و منطقهاي به چشم ميخورد همان چيزي است که ما از وعدههاي الهي داده شده در قرآن مجيد و روايات ائمه معصومين عليهمالسلام برداشت ميکنيم و اين مطلب اساسي نکتهاي جز اين نيست که آينده جهان از آن حق است و آينده بشريت در اختيار اسلام ناب محمدي(ص) قرار دارد و از ديگر سو حاکميتهاي ظلم و جور محکوم به نابودي هستند. «الحکم يدوم مع الکفر و لايدوم مع الظلم». امروز نظامهاي ظالم، حساسيت انسانهاي تحت ستم را برانگيختهاند؛ چرا که فطرت آنها با ظلم سازگاري ندارد. امروز ديگر ظلم تحت لواي شعار آزادي که توسط آمريکا در کشورهاي منطقه در حال پياده شدن است توسط مردم تحمل نميشود. ظاهر زيباي شعار دموکراسيخواهي غربيها نتوانست باطن متعفن آن را از مردم پنهان کند و تبديل به يک شعار بينالمللي شده است. بنابراين شرايط كنوني منطقه که يک به يک در حال تحقق است مورد پيشبيني ما بود و انتظار ظهور آن را داشتيم. در اين راستا ملتهاي آزاده بايد از نهضتهاي ايجاد شده حمايت کنند. لذا در اين قضايا وظيفه مردم و دولت حمايت همهجانبه است و انشاءالله نگذارند نوري که روشن شده رو به خاموشي برود. البته نظام جمهوري اسلامي براساس تعاريفي که دارد به حمايت از اين جنبشها ميپردازد، هر چند که ممکن است اين دفاع از ديد افکار عمومي نمادي نداشته باشد. لذا انشاءالله طاغوتهاي منطقه يکي پس از ديگري همانطور که شاه از کشور ما گريخت، نابود ميشوند و همانطور که قرآن کريم ميفرمايد: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ» حکومتهاي جهاني مستضعفين تشکيل شود.
*آقاي رحماندوست شما در اين رابطه چگونه ميانديشيد؟
- وظيفه دستگاه ديپلماتيک در اين زمينه را ميتوان از دو نقطه نظر ايجابي و سلبي توضيح داد. جنبه سلبي آن اين است که دولت نبايد از لحاظ اجرايي عملکردي داشته باشد که دخالت در امور داخلي کشورها تلقي شود. اما جنبه ايجابي آن اين است که عملکرد دستگاه ديپلماتيک ايران بايد به گونهاي تنظيم شود که بتواند از طريق حمايتهاي مردمي و آنچه که آن را ديپلماسي عمومي ميناميم از نهضتهاي آغاز شده حمايت به عمل آورد تا دستاويزي براي متهم کردن ايران به دخالت در امور ديگر کشورها نباشد و اين حمايت تا زمان استقرار حکومتهاي مردمي در کشورهاي مورد نظر ادامه پيدا کند.
*وآقاي جواني؟
تحولاتي که امروز در کشورهاي اسلامي در حال رخ دادن است داراي يک سابقه و ريشه طولاني است که حاصل بيداري اسلامي در کشورهاي منطقه به پيروي از انقلاب اسلامي ايران است. امروز شاهديم که آستانه تحمل مردم از سرکوب رژيمهاي غير دموکراتيک و مرتجع کشورهاي اسلامي به حدي پايين آمده که در حال سرنگوني آنها هستند. اما وظيفه دستگاه ديپلماسي در اين راستا توسط قانون اساسي به وضوح مشخص شده است. لذا در اين قانون تصريح شده است که بايد از حرکت آزاديخواهان در هر جاي دنيا حمايت به عمل آيد و اين مهم در شرايطي که دولتهاي مستبد در حال سرکوب مردم مسلمان تحت سلطه خود هستند، بايد سرلوحه دستگاه ديپلماتيک کشور باشد. اين مساله شامل استفاده از همه ظرفيتها و همه زمينههاست. اين کتمانناپذير است که حمايت موثر جمهوري اسلامي ايران ميتواند حکم يک عامل بازدارنده در مقابل سرکوب مردم را داشته باشد تا آنان بتوانند با سرعت بيشتر اهداف آزاديخواهانه خود را به پيش ببرند.
اين در حالي است که اوضاع کنوني کشورهاي منطقه برگشتناپذير است و انشاءالله حکومت حسني مبارک به زودي ساقط خواهد شد.
آنچه در اين بين از درجه اهميت بالايي برخوردار است، اين نکته است که جمهوري اسلامي تجربيات خود را در اختيار نهضتهاي آغاز شده قرار دهد تا هوشياري لازم در رهبران مخالفين ايجاد شود و از مسيرهاي انحرافي ايجاد شده توسط آمريکا و اسرائيل در امان بمانند.
* من سوال خود را باتوجه به بخشي از اصل 154 قانون اساسي که حمايت از جنبشهاي آزاديبخش را بخشي از منافع ملي ما مطرح کرده و بر همين اساس هم يک نقش ملي براي ما در جهان در نظر گرفته دوباره تکرار ميکنم. با توجه به اين اصل به نظر شما عملکرد دستگاه ديپلماتيک تاکنون مطلوب بوده است؟
- اگر شاخص شما در اين گفتوگو قانون اساسي و به موازات آن فرمايشات حضرت امام باشد، بايد گفت حمايتهاي جمهوري اسلامي ايران تاکنون که با واژه «حمايت معنوي» از آن ياد ميشود و خيلي هم مورد فخر و مباهات ملتها و دولتها بوده است، به هيچ وجه با اين شاخصها همخواني ندارد. چرا که بيان امام خميني و اصل 154 قانون اساسي که شما به آن اشاره کرديد تکليف بسيار سنگينتر از آنچه به آن عمل ميشود را بر گردن دولتهاي داراي مسئوليت در جمهوري اسلامي ايران نهاده است.
*نظرشما درمورد سوال دوم چيست آقاي جواني؟
- اينکه ما آن طور که بايد و شايد به حمايت از نهضتهاي آغاز شده نپرداختيم درست است؛ چرا که در اين زمينه هرقدر هم که فعال باشيم باز هم جاي کار وجود دارد. درواقع فرمايش آقاي رحماندوست مورد تصديق است و در راستاي رسيدن به نقطه آرماني در سياست خارجي هر چقدر که بهتر کار کنيم باز هم ميتوان بهتر کار کرد. هستههاي مقاومت ايجاد شده در جهان برپايه نظريات امام خميني(ره) شکل گرفتهاند و جمهوري اسلامي بايد نقش پيونددهنده اين هستهها را بازي کند تا شاهد ايجاد يک جبهه متحد تجديدنظرطلب و عدالتخواه در جهان باشيم.
اين در حالي است که خط مشي مقام معظم رهبري هم در طول مدت رهبري ايشان همان سياست تهاجمي به سوي نظام سلطه بوده است.
اين صحنه، صحنه پيکار است و اگر ما يک قدم به عقب برداريم، طرف مقابل دو قدم به جلو خواهد برداشت.
در اين بين دو نکته را نبايد دور از ذهن داشت و آن اينکه بخشي از عقبماندگي سياست خارجي از اصول قانون اساسي به محدوديتها و موانعي برميگردد که در سر راه تحقق آرمانها وجود داشته، اما بخش ديگر از اين فاصله به نوع ديدگاههايي برميگردد که در بخشي از تاريخ انقلاب، اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بوده است. چنانکه در طول عمر نظام جمهوري اسلامي دولتهايي زمام امور را به دست گرفتند که با ديدگاه منفعل خود اهتمام لازم براي عمل به اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را نداشتند. مثلا در دوره تصدي اصلاحات، آقاي خاتمي با صراحت در پي طرح گفتوگوي تمدنها و سياست تنشزدايي بود و به نوعي بحث تغيير نگاه به موضوع فلسطين را پايهگذاري کرد.
در همان ايام کنفرانسي در دانشگاه تربيت مدرس تهران برگزار شد که مشاورين آقاي خاتمي در آن شرکت داشتند. موضوع آن «فلسطين و نگاه ايراني» بود و در يک جمعبندي به اين نتيجه رسيدند که در سالهاي پس از انقلاب، نگاه ايران به مساله فلسطين يک ديدگاه آرمانگرايانه و ايدئولوژيک بود که با منافع ملي ما سازگار نيست! اما به هر حال امروز تحليلهاي گذشته ما مبني بر اينکه «کشورهاي منطقه مثل ديگهاي جوشان در حال انفجار هستند» به تحقق پيوسته و کشورهاي منطقه پيام انقلاب اسلامي ايران را به خوبي دريافت کردهاند. همان پيامي که امام فرمود ما در طول 8 سال جنگ تحميلي آن را تحت عنوان عدالتخواهي به خوبي به مردم جهان مخابره کرديم و همانطور که امام فرموده بودند قرن 21 در حال تحول به سوي غلبه مستضعفين بر مستکبرين است.
اين در واقع امتداد انقلاب اسلامي است که امام در مورد آن صحبت ميکردند چنانکه ما در انقلاب اول در قلمرو سرزميني خود بر مستکبرين پيروز شديم و در انقلاب دوم که همان تسخير لانه جاسوسي بود، مبارزه در مقياس جهاني آغاز شد.
لذا امروز بايد از فرصت ايجاد شده حداکثر استفاده را نمود؛ چرا که يک وظيفه ديني بر عهده همه ما و از جمله مسئولين وجود دارد.
*آقاي رحماندوست باتوجه به اينکه شما ميگوييد تا سطح آرمانها فاصله زيادي داريم، الان سطح مطلوب حمايت ديپلماتيک از نهضتهاي آغاز شده در منطقه چه ميتواند باشد؟
- باتوجه به اين مساله که ما سالها در اين عرصه عقب ماندهايم و به تکليف الهي خود عمل نکردهايم، اگر همين امروز بخواهيم دستور قانون اساسي جمهوري اسلامي را سرلوحه کار خود قرار دهيم، حداقل يک پروسه 3 الي 4 ساله لازم است تا به نقطهاي برسيم که در راستاي وظايف تعيين شده براي دستگاه ديپلماتيک بوده است.
*آقاي جواني شما معتقديد چگونه ميتوان فاصله عملكرد كنوني دستگاه ديپلماتيك و آنچه در قانون اساسي آمده است را پر كرد؟
- در اين زمينه يک پيشفرض وجود دارد و آن هم اين هوشياري است که متوجه باشيم چه جريانهايي رهبري اين خيزشهاي مردمي را در آينده بر عهده خواهند گرفت. مردم به دنبال تغيير وضع موجود هستند و شاخص اصلي ميدان هم اسلامخواهي است. اما فقدان يک عنصر مهم که آن هم رهبري است به وضوح در اين نهضتها مشاهده ميشود. اما اين براي مردم حاضر در صحنه کشورهاي منطقه مهم است که شاهد حمايت مردم مسلمان ايران و همچنين حمايت مسئولين جمهوري اسلامي ايران از نهضت عدالتخواهانه خود باشند.
در اين راستا بايد با قدرت و همهجانبه وارد ميدان شوند. اين تلاش در مقابل تلاش آمريکا و رژيم صهيونيستي قرار دارد که تمام سعي خود را براي انحراف حرکت مردم منطقه به کار بستهاند.
* آقاي رحماندوست در اين بين به نظر شما چه وظيفهاي متوجه مردم است؟
- مردم بايد طبق اصل 8 قانون اساسي که دعوت به خير را از وظايف آنها قرار داده پيگيري اجراي اصول قانون اساسي در سياست خارجي را به عنوان يک مطالبه در دستور کار خود قرار دهند. در اين راستا ميتوان با خروش مردمي پس از نمازجمعهها ضمن دعوت مردم منطقه به حفظ رويکرد اسلاميشان در قيام تا پيروزي نهايي از آن حمايت کرد و اين حرکت را هم نقطه شروعي براي مطالبه از دولت قرار داد تا به حمايت از اين نهضتها در چارچوب قانون اساسي اقدام کند.
*جناب آقاي نمازي شما در مورد پيشنهاد آقاي رحماندوست چه نظري داريد؟
- اين پيشنهاد خوبي است که از سوي دفتر مرکزي ستاد ائمه جمعه، به ائمه جمعه سراسر کشور اطلاعرساني شود تا در ايام دهه آخر صفر که همزمان با رحلت پيامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبي و امام رضا عليهمالسلام است و کشور به دليل ايام شهادت ائمه در تب و تاب قيام قرار دارد، در جمعه آخر ماه صفر مردم در خطبههاي نماز جمعه کشور براي انجام راهپيمايي توجيه شوند و پيش از آن هم شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي اعلام راهپيمايي نمايد.
همچنين اين مساله در جلسه هيات دولت بررسي شود و نمايندگان مجلس هم در نطقهاي پيش از دستور خود به آن بپردازند.
*آقاي جواني شما با راهپيمايي مردم پس از نماز جمعه در حمايت از مردم منطقه و مطالبه عملكرد بهتر از مسئولين موافقيد؟
- به نظر ميرسد خروش مردمي بعد از نمازجمعه نقطه شروع مناسبي باشد تا ضمن اعلام حمايت همهجانبه مردم ايران از نهضت آغاز شده در منطقه، اين مطالبه از مسئولين ديپلماسي هم انجام شود که با حفظ هوشياري به حمايت از جريانهاي اسلامي بپردازند تا رهبرسازي آمريکا و اسرائيل براي جريانات مردمي را با شکست مواجه کنند. تا انشاءالله با فروريختن پايههاي نظام سلطه، خاورميانه بزرگ با نسخه اسلامي تشکيل شود و ما قطعا بايد از اين فرصت استفاده کنيم تا به آرزوهاي خود جامه عمل بپوشانيم و همه بايد احساس وظيفه کنيم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر