وقتي سعد حريري با اطمينان از عدم وجود رقيب براي خود شرط و شروط تعيين مي كرد گمان نمي برد كه با ابتكار عمل حزب الله شروطش نقش بر آب شود. شروطي كه مطابق آن بايد بيروت به عنوان شهر بدون سلاح تلقي مي گرديد و حزبالله به عدم استفاده از سلاح در داخل لبنان تعهد مي داد! همچنين خلع سلاح فلسطينيها در خارج از اردوگاههاي آوارگان نيز جزء همين شروط بود.
در ادامه آن مي بايست احكام بازداشت عليه تيم امنيتي و سياسي و حقوقي حريري لغو مي گرديد و پرونده شاهدان دروغين به دادگاه عادي ارجاع مي شد.
همچنين رخنه در سازمان اطلاعات لبنان كه بر اساس آن "وسام الحسن " نماينده حريري به عنوان مديركل اين سازمان منصوب مي شد که از ديگر اهداف حريري بود.
ضمن اينكه در اين شروط حريري ابقاي خود و همپيمانان مسيحياش به ويژه حزب الكتائب را نيز مد نظر داشت . همه اينها درحالي بود كه وي ادعا داشت موضع وي در رد دادگاه حريري و حكم اوليه آن ميتواند جلوي فتنه و بروز جنگ احتمالي داخلي را در لبنان بگيرد.
اما درست در آستانه ديدار قريب الوقوع سعد حريري با باراك اوباما كه گفته ميشد براي جلب حمايت مجدد واشنگتن از دادگاه بينالمللي رفيق حريري صورت ميگيرد؛ و پس از آنكه سهشنبه شب (11 ژانويه) عربستان و سوريه (در پي فشار آمريكا) اعلام كردند كه مذاكرات آنان براي حل مشكل لبنان شكست خورد، لبنان وارد مرحلهاي جديد از بحران شد و در پي آن وزراي مخالف دولت لبنان در مقر فراكسيون تغيير و اصلاح گردهم آمدند و پس از اين جلسه، استعفاي خود را رسما اعلام كردند و دولت لبنان از اكثريت خارج و از رسميت افتاد.
در اين رابطه جبران باسيل، فادي عبود، محمد جواد خليفه، علي الشامي، محمد فنيش، يوسف سعاده، ابراهيم دده يان، شربل نحاس، حسين الحاج حسن و علي عبدالله وزرايي بودند كه استعفا كردند و با اين استعفا دولت سعد الحريري را از اكثريت خارج كردند.
بسياري از كارشناسان معتقدند كه حريري با سفر به آمريكا براي ديدار با اوباما، در حقيقت به خواست آمريكا تمكين كرد تا دادگاه حريري همچنان به راه خود كه متهم كردن حزبالله لبنان به ترور حريري با هدف ايجاد فتنه و تفرقه در لبنان است، ادامه دهد.
همه اينها مسائلي بود كه يالثارات براي واكاوي آْن به گفت و گو با محمد صادق كوشكي كارشناس مسائل سياسي و خاورميانه پرداخت كه نتيجه آن را در ادامه مي خوانيد:
*آقاي كوشكي، تحليل شما از ابتكار عمل حزب الله براي ائتلاف با جريان 8 مارس در ساقط كردن دولت حريري چيست؟
باز کردن پروندهاي به نام ترور رفيقحريري با اين هدف انجام شد که حزبالله به عنوان متهم اصلي آن مطرح شود و پس از محاکمه در يک دادگاه بينالمللي به عنوان محکوم به افکار عمومي جهان معرفي شود. و زمينهاي فراهم شود تا دولت لبنان از دولتهاي خارجي براي حضور در لبنان و نابودي گروهي تروريستي(!) به نام حزبالله استمداد بطلبد.
لذا با اجراي همين سناريو بود که دولت سينيوره در سال 2005 زمينه اخراج سوريه از خاک لبنان را ايجاد کرد و 4 نفر از فرماندهان ارتش لبنان که نسبت به حمايت از مقاومت اسلامي در لبنان ديدگاه مساعدي داشتند نيز مدتها در زندان به سر ميبردند. حال آنکه بعدها دادگاه راي اول خود راجع به دخالت سوريه در ترور رفيق حريري را پس گرفت و آن 4 فرمانده نيز آزاد شدند.
گفتني است بخش زيادي از هزينههاي اين دادگاه را آمريکا تامين کرده است. و طبق اعلام سيد حسن نصرالله ماموران حزبالله براي اثبات عدم کارايي اين دادگاه به آن نفوذ کردند و ماموران تحقيق آن را با چند هزار دلار خريداري کردند! و اين نکتهاي بود که سيد حسن نصرالله با استناد به آن در سخنراني عاشوراي امسال عنوان کرده. دادگاهي که با چند هزار دلار ميتوان اسناد و مدارک موجود را از آن خارج کرد چطور براي ادامه روند دادرسي در مورد پرونده رفيقحريري ميتواند مورد اعتماد باشد؟ و نکته جالبتر اينکه وقتي کيفرخواست اين دادگاه طبق اعلام دادستان به شکل مهر و موم شده به قاضي تحقيق ارائه شده بود، دو روز قبل از آن مطبوعات اسرائيلي بخشهاي مهمي از اين کيفرخواست را منتشر کرده بودند! و جالبتر اينکه با وجود اعلام محرمانه بودن کيفرخواست بلافاصله بعد از تحويل آن به قاضي تحقيق اوباما از متن اين کيفرخواست حمايت کرد!
اين مستندات به علاوه افشاگري چند ماه گذشته سيد حسن نصرالله مبني بر انجام عمليات مستمر هواپيماهاي شناسايي رژيم صهيونيستي براي کنترل مسير حرکت رفيقحريري شائبهاي در اينکه قاتل اصلي رفيقحريري چه کسي است باقي نميگذارد.
اما نکته اصلي اينجاست مخالفين حزبالله، مخصوصا جناح 14 مارس که عقبه آن متصل به آمريکا، عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي است.دادگاه حقيقتياب ترور حقيقي را بهانهاي قرار داده بودند تا حزبالله را در انزواي سياسي قرار دهند.
در اين بين حزبالله از طريق سوريه با عربستان وارد مذاکره شد تا روند کار را تغيير دهد اما درست زماني که مذاکرات سوريه و عربستان در حال نزديک شدن به نتيجه بود، سعد حريري به همه چيز پشت پا زد و به آمريکا سفر کرد. در چنين شرايطي جريان 8 مارس که متحد حزبالله است به نتيجه مسترکي رسيدند که دولت را با استعفاري 11 وزير از رسميت خارج کنند تا سعد حريري عملا نتواند به عنوان نخستوزير در آمريکا به کار خود ادامه دهد و در نتيجه با دست خالي به لبنان برگردد.
حالا نکته قابل توجه اين مساله است که اکنون دولت سعد حريري سقوط کرده و او ضمن اينکه به اهداف و آرزوهاي خود نرسيد، بلکه سهم خود در قدرت را نيز واگذار کرد و جالبتر اينکه حزبالله اعلام کرده ضمن ائتلاف با وليد جنبلاط و تعدادي از نمايندگان زهله قادر خواهد بود دولت را بدون حضور جناح 14 مارس تشکيل دهد. لذا همين تهديد سياسي حزبالله به حدي براي مخالفان گران تمام شد که سفير آمريکا در بيروت مجبور شد شخصا به ملاقات نمايندگان زهله برود تا بتواند از اتحاد آنان با حزبالله جلوگيري کند.
حالا ما شاهديم که همه چيز برعکس شده؛ يعني در حالي که قرار بود حزبالله به انزوا کشانده شود اين قدرت را پيدا کرده که دولت بدون حضور جناح 14 مارس تشکيل دهد و برعکس جناح 14 مارس به نمايندگي سعد حريري با از دست دادن متحدان سابق خود در حال رانده شدن به انزواست. شواهد اين مساله هم اقدام عربستان تنها دو روز پس از صدور کيفرخواست است که از وزير خارجه خودخواست بحث مذاکره را پايان يافته تلقي کند و از بازي خارج شود. لذا در صورت تحقق تشکيل دولت توسط حزبالله حلقه محاصره نيروهاي وابسته به آمريکا در لبنان تکميل ميشود و اين گروهها به انزواي کامل رانده خواهند شد.
* باتوجه به احتمال بالايي که در مورد موقعيت حزبالله براي تشکيل دولت وجود دارد به نظر شما گزينه مناسب براي جايگزيني سعد حريري چه کسي ميتواند باشد؟
- حزبالله در گام اول آقاي عمر کرامي را به عنوان گزينه جايگزين سعد حريري معرفي کرده است. اين شخص از گروههاي اهل سنت است که در گذشته همکاري خوبي با مقاومت اسلامي در لبنان داشته است و از چهرههاي خوشنام محسوب ميشود.
* پيش از اين شواهد نشان ميداد که آمريکاييها قصد داشتند در لبنان جنگ داخلي راه بيندازند. با اين سناريويي که شما پيش روي ما قرار داديد ظاهرا وضع آمريکا و متحدانش در لبنان اسفبارتر از گذشته خواهد شد. بنابراين به نظر ميرسد آنها دوباره به ناآرام کردن فضاي لبنان از طريق ايجاد جنگ روي بياورند. ارزيابي شما در اين مورد چيست؟
- بحث جنگ داخلي در لبنان يک پرونده بسته شده محسوب ميشود و نيروهاي مخالف حزبالله امروز به هيچ وجه ظرفيت ايجاد يک جنگ داخلي را ندارند.
دو سال پيش که جناح حريري در وضعيت بهتري قرار داشت سعي کرد يک جنگ داخلي در لبنان به راه بيندازد، اما تعداد محدودي از نيروهاي حزبالله بدون بهکارگيري سلاح موفق شدند تمام نيروهاي مسلح هوادار حريري را تنها در طول يک شب بازداشت و به ارتش لبنان تحويل دهند و اين يک افتضاح تاريخي براي هواداران مسلح حريري محسوب ميشد که حدود600 نفر از آنها توسط 10 الي 12 نفر از نيروهاي غير مسلح حزبالله بازداشت شدند.
* با احتمال کم براي بروز جنگ، در صورت انجام چه نتيجهاي از آن قابل پيشبيني است؟
- در صورت بروز جنگ داخلي بدون شک بازنده حتمي آن مخالفان حزبالله خواهند بود. حزبالله در ادوار مختلف ازجمله جنگ 33 روزه ثابت کرده از عهده اداره اوضاع در مقابل حريفهاي قلدرتري مثل اسرائيل بر ميآيد. پس با همه تبعاتي که جنگ ممکن است داشته باشد به سرعت توسط حزبالله مهار خواهد شد.
* حمايت از حزبالله لبنان در رده منافع ملي ماست. ايران در اين زمينه چه کاري ميتواند انجام دهد تا بيشترين بهرهبرداري را در اين زمينه کرده باشد؟
- رايزنيهايي که ايران ميتواند با قدرتهاي منطقه مثل ترکيه داشته باشد اوضاع را به نفع ما تغيير خواهد داد. در اين ميان باز کردن پاي بازيگران جديدي مثل قطر نيز موثر خواهد بود. چرا که يک حمايت همهجانبه از مقاومت اسلامي در لبنان اين پيام را به آمريکا و اسرائيل خواهد داد که در صورت خطاي استراتژيک، لبنان ميتواند در حکم يک باتلاق جديد براي آنها نقشآفريني کند.
چنانچه رايزنيها در اين زمينه آغاز شده است سرپرست وزارت خارجه با وزير خارجه ترکيه در حاشيه مذاکرات 1+5 ديدار کرده است و همين طور مقامات ترک در سوريه با همتايان قطري خود ديدارهايي داشتهاند که اين درحکم يک چتر حمايتي بينالمللي از مقاومت لبنان عمل خواهد کرد؛ ضمن اينکه توطئه اسرائيليها مبني بر اتهام به ايران در مورد سقوط دولت حريري را نيز با شکست مواجه خواهد کرد چرا که همه شاهد خواهند بود ايران در حمايت از مقاومت تنها نيست.
* و سخن پاياني؟
- در ادوار گذشته ما همواره شاهد اين مساله بودهايم که هر گاه آمريکاو اسرائيل خواستند عرصه سياسي را بر حزبالله لبنان تنگ کنند، اين گروه با نشان دادن ابتکار عمل توانست صحنه جديد و بازتري را براي فعاليت خود رقم بزند که به استحکام هر چه بيشتر موقعيتش انجاميد. بدون ترديد توطئه دادگاه رفيق حريري هم بهزودي تبديل به عرصه نويني از حيات سياسي حزبالله لبنان خواهد شد.
در ادامه آن مي بايست احكام بازداشت عليه تيم امنيتي و سياسي و حقوقي حريري لغو مي گرديد و پرونده شاهدان دروغين به دادگاه عادي ارجاع مي شد.
همچنين رخنه در سازمان اطلاعات لبنان كه بر اساس آن "وسام الحسن " نماينده حريري به عنوان مديركل اين سازمان منصوب مي شد که از ديگر اهداف حريري بود.
ضمن اينكه در اين شروط حريري ابقاي خود و همپيمانان مسيحياش به ويژه حزب الكتائب را نيز مد نظر داشت . همه اينها درحالي بود كه وي ادعا داشت موضع وي در رد دادگاه حريري و حكم اوليه آن ميتواند جلوي فتنه و بروز جنگ احتمالي داخلي را در لبنان بگيرد.
اما درست در آستانه ديدار قريب الوقوع سعد حريري با باراك اوباما كه گفته ميشد براي جلب حمايت مجدد واشنگتن از دادگاه بينالمللي رفيق حريري صورت ميگيرد؛ و پس از آنكه سهشنبه شب (11 ژانويه) عربستان و سوريه (در پي فشار آمريكا) اعلام كردند كه مذاكرات آنان براي حل مشكل لبنان شكست خورد، لبنان وارد مرحلهاي جديد از بحران شد و در پي آن وزراي مخالف دولت لبنان در مقر فراكسيون تغيير و اصلاح گردهم آمدند و پس از اين جلسه، استعفاي خود را رسما اعلام كردند و دولت لبنان از اكثريت خارج و از رسميت افتاد.
در اين رابطه جبران باسيل، فادي عبود، محمد جواد خليفه، علي الشامي، محمد فنيش، يوسف سعاده، ابراهيم دده يان، شربل نحاس، حسين الحاج حسن و علي عبدالله وزرايي بودند كه استعفا كردند و با اين استعفا دولت سعد الحريري را از اكثريت خارج كردند.
بسياري از كارشناسان معتقدند كه حريري با سفر به آمريكا براي ديدار با اوباما، در حقيقت به خواست آمريكا تمكين كرد تا دادگاه حريري همچنان به راه خود كه متهم كردن حزبالله لبنان به ترور حريري با هدف ايجاد فتنه و تفرقه در لبنان است، ادامه دهد.
همه اينها مسائلي بود كه يالثارات براي واكاوي آْن به گفت و گو با محمد صادق كوشكي كارشناس مسائل سياسي و خاورميانه پرداخت كه نتيجه آن را در ادامه مي خوانيد:
*آقاي كوشكي، تحليل شما از ابتكار عمل حزب الله براي ائتلاف با جريان 8 مارس در ساقط كردن دولت حريري چيست؟
باز کردن پروندهاي به نام ترور رفيقحريري با اين هدف انجام شد که حزبالله به عنوان متهم اصلي آن مطرح شود و پس از محاکمه در يک دادگاه بينالمللي به عنوان محکوم به افکار عمومي جهان معرفي شود. و زمينهاي فراهم شود تا دولت لبنان از دولتهاي خارجي براي حضور در لبنان و نابودي گروهي تروريستي(!) به نام حزبالله استمداد بطلبد.
لذا با اجراي همين سناريو بود که دولت سينيوره در سال 2005 زمينه اخراج سوريه از خاک لبنان را ايجاد کرد و 4 نفر از فرماندهان ارتش لبنان که نسبت به حمايت از مقاومت اسلامي در لبنان ديدگاه مساعدي داشتند نيز مدتها در زندان به سر ميبردند. حال آنکه بعدها دادگاه راي اول خود راجع به دخالت سوريه در ترور رفيق حريري را پس گرفت و آن 4 فرمانده نيز آزاد شدند.
گفتني است بخش زيادي از هزينههاي اين دادگاه را آمريکا تامين کرده است. و طبق اعلام سيد حسن نصرالله ماموران حزبالله براي اثبات عدم کارايي اين دادگاه به آن نفوذ کردند و ماموران تحقيق آن را با چند هزار دلار خريداري کردند! و اين نکتهاي بود که سيد حسن نصرالله با استناد به آن در سخنراني عاشوراي امسال عنوان کرده. دادگاهي که با چند هزار دلار ميتوان اسناد و مدارک موجود را از آن خارج کرد چطور براي ادامه روند دادرسي در مورد پرونده رفيقحريري ميتواند مورد اعتماد باشد؟ و نکته جالبتر اينکه وقتي کيفرخواست اين دادگاه طبق اعلام دادستان به شکل مهر و موم شده به قاضي تحقيق ارائه شده بود، دو روز قبل از آن مطبوعات اسرائيلي بخشهاي مهمي از اين کيفرخواست را منتشر کرده بودند! و جالبتر اينکه با وجود اعلام محرمانه بودن کيفرخواست بلافاصله بعد از تحويل آن به قاضي تحقيق اوباما از متن اين کيفرخواست حمايت کرد!
اين مستندات به علاوه افشاگري چند ماه گذشته سيد حسن نصرالله مبني بر انجام عمليات مستمر هواپيماهاي شناسايي رژيم صهيونيستي براي کنترل مسير حرکت رفيقحريري شائبهاي در اينکه قاتل اصلي رفيقحريري چه کسي است باقي نميگذارد.
اما نکته اصلي اينجاست مخالفين حزبالله، مخصوصا جناح 14 مارس که عقبه آن متصل به آمريکا، عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي است.دادگاه حقيقتياب ترور حقيقي را بهانهاي قرار داده بودند تا حزبالله را در انزواي سياسي قرار دهند.
در اين بين حزبالله از طريق سوريه با عربستان وارد مذاکره شد تا روند کار را تغيير دهد اما درست زماني که مذاکرات سوريه و عربستان در حال نزديک شدن به نتيجه بود، سعد حريري به همه چيز پشت پا زد و به آمريکا سفر کرد. در چنين شرايطي جريان 8 مارس که متحد حزبالله است به نتيجه مسترکي رسيدند که دولت را با استعفاري 11 وزير از رسميت خارج کنند تا سعد حريري عملا نتواند به عنوان نخستوزير در آمريکا به کار خود ادامه دهد و در نتيجه با دست خالي به لبنان برگردد.
حالا نکته قابل توجه اين مساله است که اکنون دولت سعد حريري سقوط کرده و او ضمن اينکه به اهداف و آرزوهاي خود نرسيد، بلکه سهم خود در قدرت را نيز واگذار کرد و جالبتر اينکه حزبالله اعلام کرده ضمن ائتلاف با وليد جنبلاط و تعدادي از نمايندگان زهله قادر خواهد بود دولت را بدون حضور جناح 14 مارس تشکيل دهد. لذا همين تهديد سياسي حزبالله به حدي براي مخالفان گران تمام شد که سفير آمريکا در بيروت مجبور شد شخصا به ملاقات نمايندگان زهله برود تا بتواند از اتحاد آنان با حزبالله جلوگيري کند.
حالا ما شاهديم که همه چيز برعکس شده؛ يعني در حالي که قرار بود حزبالله به انزوا کشانده شود اين قدرت را پيدا کرده که دولت بدون حضور جناح 14 مارس تشکيل دهد و برعکس جناح 14 مارس به نمايندگي سعد حريري با از دست دادن متحدان سابق خود در حال رانده شدن به انزواست. شواهد اين مساله هم اقدام عربستان تنها دو روز پس از صدور کيفرخواست است که از وزير خارجه خودخواست بحث مذاکره را پايان يافته تلقي کند و از بازي خارج شود. لذا در صورت تحقق تشکيل دولت توسط حزبالله حلقه محاصره نيروهاي وابسته به آمريکا در لبنان تکميل ميشود و اين گروهها به انزواي کامل رانده خواهند شد.
* باتوجه به احتمال بالايي که در مورد موقعيت حزبالله براي تشکيل دولت وجود دارد به نظر شما گزينه مناسب براي جايگزيني سعد حريري چه کسي ميتواند باشد؟
- حزبالله در گام اول آقاي عمر کرامي را به عنوان گزينه جايگزين سعد حريري معرفي کرده است. اين شخص از گروههاي اهل سنت است که در گذشته همکاري خوبي با مقاومت اسلامي در لبنان داشته است و از چهرههاي خوشنام محسوب ميشود.
* پيش از اين شواهد نشان ميداد که آمريکاييها قصد داشتند در لبنان جنگ داخلي راه بيندازند. با اين سناريويي که شما پيش روي ما قرار داديد ظاهرا وضع آمريکا و متحدانش در لبنان اسفبارتر از گذشته خواهد شد. بنابراين به نظر ميرسد آنها دوباره به ناآرام کردن فضاي لبنان از طريق ايجاد جنگ روي بياورند. ارزيابي شما در اين مورد چيست؟
- بحث جنگ داخلي در لبنان يک پرونده بسته شده محسوب ميشود و نيروهاي مخالف حزبالله امروز به هيچ وجه ظرفيت ايجاد يک جنگ داخلي را ندارند.
دو سال پيش که جناح حريري در وضعيت بهتري قرار داشت سعي کرد يک جنگ داخلي در لبنان به راه بيندازد، اما تعداد محدودي از نيروهاي حزبالله بدون بهکارگيري سلاح موفق شدند تمام نيروهاي مسلح هوادار حريري را تنها در طول يک شب بازداشت و به ارتش لبنان تحويل دهند و اين يک افتضاح تاريخي براي هواداران مسلح حريري محسوب ميشد که حدود600 نفر از آنها توسط 10 الي 12 نفر از نيروهاي غير مسلح حزبالله بازداشت شدند.
* با احتمال کم براي بروز جنگ، در صورت انجام چه نتيجهاي از آن قابل پيشبيني است؟
- در صورت بروز جنگ داخلي بدون شک بازنده حتمي آن مخالفان حزبالله خواهند بود. حزبالله در ادوار مختلف ازجمله جنگ 33 روزه ثابت کرده از عهده اداره اوضاع در مقابل حريفهاي قلدرتري مثل اسرائيل بر ميآيد. پس با همه تبعاتي که جنگ ممکن است داشته باشد به سرعت توسط حزبالله مهار خواهد شد.
* حمايت از حزبالله لبنان در رده منافع ملي ماست. ايران در اين زمينه چه کاري ميتواند انجام دهد تا بيشترين بهرهبرداري را در اين زمينه کرده باشد؟
- رايزنيهايي که ايران ميتواند با قدرتهاي منطقه مثل ترکيه داشته باشد اوضاع را به نفع ما تغيير خواهد داد. در اين ميان باز کردن پاي بازيگران جديدي مثل قطر نيز موثر خواهد بود. چرا که يک حمايت همهجانبه از مقاومت اسلامي در لبنان اين پيام را به آمريکا و اسرائيل خواهد داد که در صورت خطاي استراتژيک، لبنان ميتواند در حکم يک باتلاق جديد براي آنها نقشآفريني کند.
چنانچه رايزنيها در اين زمينه آغاز شده است سرپرست وزارت خارجه با وزير خارجه ترکيه در حاشيه مذاکرات 1+5 ديدار کرده است و همين طور مقامات ترک در سوريه با همتايان قطري خود ديدارهايي داشتهاند که اين درحکم يک چتر حمايتي بينالمللي از مقاومت لبنان عمل خواهد کرد؛ ضمن اينکه توطئه اسرائيليها مبني بر اتهام به ايران در مورد سقوط دولت حريري را نيز با شکست مواجه خواهد کرد چرا که همه شاهد خواهند بود ايران در حمايت از مقاومت تنها نيست.
* و سخن پاياني؟
- در ادوار گذشته ما همواره شاهد اين مساله بودهايم که هر گاه آمريکاو اسرائيل خواستند عرصه سياسي را بر حزبالله لبنان تنگ کنند، اين گروه با نشان دادن ابتکار عمل توانست صحنه جديد و بازتري را براي فعاليت خود رقم بزند که به استحکام هر چه بيشتر موقعيتش انجاميد. بدون ترديد توطئه دادگاه رفيق حريري هم بهزودي تبديل به عرصه نويني از حيات سياسي حزبالله لبنان خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر