۱۳۸۹ دی ۱۴, سه‌شنبه

صفارهرندي:ماموريت جريان نوظهورضد روحانيت جديد نيست


اشاره: اين مصاحبه كوتاه با آقاي صفار هرندي در حالي انجام شد كه ايشان معتقد بود در برنامه «ديروز ،امروز ،فردا« كه شب قبل از اين مصاحبه در آن حضور يافته بودند در ارتباط با موضوع اين گفتگو به اندازه كافي شرح داده‌اند و لذا بايد بيشتر به جاي حرف زدن كار كرد. اما تاكيد ما بر آينده‌نگري در قبال فتنه باعث شد تا ايشان وقت خود را در اختيار هفته‌نامه يالثارات الحسين قرار دهند. لذا آنچه مي‌خوانيد حاصل گفتگوي كوتاه عصر جمعه يالثارات با محمدحسين صفار هرندي در تبيين ابعاد فتنه است:
* آقاي هرندي! برخي کارشناسان معتقدند که اگر در فتنه 88 مردم حضور نداشتند، اکثر نخبگان و مسئولين کشور راي به تمکين در مقابل برخي يا همه خواسته‌هاي فتنه‌گران مي‌دادند؛ شما در اين رابطه چه نظري داريد؟
- اينکه در ماجراي 9 دي و ماجراهاي ماقبل آن مردم پيش‌روي ، نخبگان و مسئولين بودند مورد تاييد همه است. به گونه‌اي که سال 88 را مي‌توان سال مردم و سال بلوغ سياسي ملت ناميد. اين بلوغ در مقابل با کم آوردن برخي مسئولين و خواص و نخبگان همراه بود لذا نکته مهم اينجاست که اين بصيرت بايد ادامه پيدا کند و درسي براي بزرگان کشور باشد تا مقامات تشريفاتي که در مواقع عادي در کنار رهبري صف مي‌کشند و خود را نشان مي‌دهند، رمز عقب‌ماندگي خود از مردم را بياموزند.
يکي از دلايلي که بنده مي‌‌توانم آن را به عنوان مهمترين دليل در کنار عوامل چندگانه عقب‌ماندگي خواص از مردم عنوان کنم اين موضوع است که تعلقات خواص به برخي عوامل، خيلي بيشتر از تعلقات مردم به آن عوامل است. چنان که تعلق مردم به برخي دلبستگي‌هاي دنيا خيلي کمتر از بزرگان است و در اين راستا چون کم‌تعلق هستند خيلي راحت‌تر از بزرگان هم قادر به دل کندن از اين علاقمندي‌هاي دنيوي هستند و خود را به خدا و آيين خدا و اوليا و درگاه پروردگار مي‌سپارند و به همين دليل هم هست که مردم در دفاع از ولي امر خود پيشقدم مي‌شوند و براي نيامدن در اين ميدان مانع‌تراشي نمي‌کنند.
اما از طرف ديگر همان‌طور که اشاره شد خواص به دليل دلبستگي‌هاي متعدد دنيوي در مواقع ضروري و اضطرار دست و پاي خود را بسته مي‌بينند و به اصطلاح کم مي‌آورند. البته خواص استثنايي هم داشتند که در کنار مردم به حمايت بموقع از ولايت فقيه و ولي امر خود پرداختند. چنانچه با حضور خود مردم را هم در ادامه راه ثابت قدم‌تر نموده و به رهبري هم قوت قلب مي‌دادند.
لذا به طور خلاصه بر همه کساني که طي ساليان دراز در اثر قرار گرفتن در جايگاهي خاص کسب وجهه و اعتبار نموده‌اند واجب است که حق قرار گرفتن در اين رتبه خاص را به جا آورند و در مواقع مورد لزوم عملکرد مطلوب داشته باشند.

* حجت‌الاسلام‌والمسلمين صديقي در مراسم عزاداري اباعبدالله‌(ع) تعبير زيبايي به کار بردند. ايشان خطاب به مسئولين فرمودند، ممکن است شما امروز صادقانه بگوييد خوني که در رگ ماست، هديه به رهبر ماست، اما با زاويه پيدا کردن از مقام ولايت خود به خود به روزي برسيد که در مقابل اين جايگاه و رهبر خود ستيزه و جنگ علني کنيد. اين مساله را شما در مورد مسئولين فعلي چگونه تبيين و تفسير مي‌کنيد؟
- واقعيت مساله، اين است که استعداد افتادن در گرداب فتنه و فتنه‌انگيزي و ايستادن در مقابل حق، در همه انسانها وجود دارد. يعني عوامل سوق دهنده به سوي ايستادگي در مقابل حق در باطن همه، در کنار عوامل سوق دهنده به سوي حق وجود دارد. زماني که يک عامل بر عامل ديگر غلبه کند؛ جهت حرکت انسان عوض مي‌شود. کساني هم که در سال گذشته دست به فتنه‌گري زدند از اين قاعده مستنثي نبودند. عوامل سوق دهنده انسان به سوي باطل شامل يک طيف است که امکان دارد دلايلي چون ثروت و فرزند و جاه و مقام و حتي حسادت‌هاي دروني را شامل شود.
لذا ما هم بايد مراقب باشيم. مايي که امروز فتنه‌گران را لعن مي‌کنيم بايد مراقب باشيم تا در آينده جايگاه فعلي آنها را اشغال نکنيم. در اين مسير اول بايد به خداوند پناه برد زيرا بدون امداد الهي طي اين مسير ناممکن است و بعد هم بايد به تقويت بصيرت خود بپردازيم. بصيرتي که باعث مي‌شود روزي برخلاف شعارهايي که امروز در دفاع از حق داديم در برابر حق شمشير نکشيم و اردو نزنيم.
نکته مهم ديگر اين است که هر گاه انسان مسائل شخصي خود را بر مصالح الهي و يا مصالح ملي و اجتماعي ترجيح داد، نقطه و مبنايي براي سقوط خود ايجاد کرده است که اين مهم در مورد گذشتگان هم صادق است. يعني با خودمحوري سعي بر اين داشتند که همه چيز را با شاخص‌هاي شخصي خود بسنجند و سرانجام اين خودگرايي و خودبسندگي چيزي جز قد علم کردن در مقابل حکم الله نخواهد بود.

* آقاي هرندي! چند ماه قبل برخي از صاحب‌نظران نسبت به ظهور جرياني با پرچم دين هشدار دادند و عقيده داشتند فتنه بعدي از جانب اين جريان و با پرچم ديني آغاز خواهد شد. بعد آيت‌الله آملي لاريجاني با هشدار عمومي مجدد نسبت به اين جريان ضد روحانيت حساسيت‌ها را برانگيختند. به نظر شما اين مساله جاي هشدار و تبيين بيشتري دارد؟
- جريان مقابله با روحانيت متاسفانه از قبل وجود داشته و امروز هم وجود دارد ضمن اينکه اين جريان در گذشته منفور و محکوم بوده و امروز هم هست.
امام(ره) مي‌فرمودند اين جريان ضد روحانيت در ظاهر با مفاسدي که در برخي از روحاني‌نماها وجود دارد مخالفند اما حقيقت امر اين است که اين عده اساسا با روحاني سالم مخالفند.
در اين راستا به نظر مي‌رسد موج جديدي هم که در مخالفت با کيان روحانيت و مرجعيت به راه افتاده اهداف شيطنت‌آميزي را مدنظر قرار داده است و تعقيب مي‌کند لذا فارغ از اينکه چه کساني آن را هدايت مي‌کنند بايد گفت که يک جريان کاملا انحرافي است.
اما ملت روحانيت اصيل و مرجعيت برخاسته از اين روحانيت را که حضرت امام و مقام معظم رهبري هم برخاسته از همين قشر هستند، تنها راه شناخت دين و حقايق و معارف آن مي‌دانند.
حالا اگر مي‌بينيم که عده‌اي بنا بر اين امر گذاشته‌اند که دست ملت را از اين راههاي درست به منظور شناخت دين و معارف آن کوتاه کنند، بايد گفت که قاعدتا بايد ماموريتي را به عهده داشته باشند و البته اين ماموريت يک ماموريت تکراري است که قبل از اين هم عده کسان ديگري اين راه را طي کرده‌اند.
اين در حالي است که ما کتمان کننده حضور برخي روحاني‌نماها در جايگاه روحاني اصيل و ياحتي حضور برخي افراد مدعي مرجعيت در حالي که شايستگي چنين جايگاهي را ندارند، نيستيم. اما وقتي کسي با تماميت جريان مرجعيت درگير مي‌شود معلوم است که اهداف پليد ديگري را مدنظر قرار داده است. نبايد به او ميدان داده شود. اينها افرادي هستند که خود را وصل به کر قلمداد مي‌کنند و اعتقاد دارند که مستقيما به امام زمان(عج) متصل هستند و از ايشان دستور مي‌گيرند. اين عده با اعتقاد به اشراق باطني نيازي به شريعت احساس نمي‌کنند. اين مسايل در حالي است که اين عده هنوز تمام آنچه در چنته دارند را رو نکرده‌اند و هر از گاهي بخشي از انحرافات آنها عيان و آشکار مي‌شود.
لذا طبيعي است که بايد در قبال تحرکات آنها واکنش نشان داد و البته اين واکنش بايد متناسب با کنش آنها صورت بگيرد. چنانکه بنده معتقدم با برجسته کردن موضوع اين جريانات در حالي که موضوع اصلي جامعه مسايل ديگري است، عملا زمينه‌اي را ايجاد کرده‌ايم که اين افراد به دنبال آن هستند و اين زمينه هم چيزي نيست جز آنکه اين عده قصد دارند خود را به عنوان مساله اصلي کشور مطرح کنند.









هیچ نظری موجود نیست: