۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۰, یکشنبه

دغدغه



چند ادعا؛ چند پاسخ



اصولاً سخنان بى‏منطق خريدارى ندارند و معمولاً فقط مشمول بايگانى در صفحات تاريخ مى‏شوند اما وقتى اين سخنان از زبان شخصى كه زمانى مفتخر به همسرى يكى از پرافتخارترين سرداران تاريخ بوده است جارى مى‏شود. شنوندگان خود را به پاسخ‏دهى منطقى به آن سخنان بى‏منطق برمى‏انگيزد تا مبادا اين بى‏منطقى با توسل به نام شهيد وسيله‏اى براى معروف جلوه دادن منكر و منكر جلوه دادن معروف گردد!
سخنان اخير خانم يونسى (اميرى) يا (همسر سابق شهيد باكرى) در مسجد دستغيب زنجان از آن دسته فرمايشات بود كه مصداق بارز همان مقدمه ابتدايى است و حقيقتا براى هر شنونده‏اى جاى تأمل دارد! لذا با بازخوانى آن سخنان و ذكر پاسخ، قضاوت را به عهده خوانندگان محترم مى‏گذاريم.
«ايشان در ابتدا فرمودند بنده 30 سال زندگى بحرانى داشته‏ام و دلم مى‏خواهد چند سال آخر عمرم را بدون بحران طى كنم! از مردم عزيز كشورمان مى‏خواهم به كسى رأى دهند كه بحران‏زا نباشد!»
خانم يونسى (اميرى) 30 سال گذشته‏اى كه شما از آن ياد مى‏كنيد عمرى بوده كه براى همه ملت ايران طى شده و اگر بحرانى در كار بوده همه مردم دوش به دوش هم آن را تحمل كرده‏اند و از تحمل آن نيز هيچ شكوه‏اى ندارند چرا كه براى حفظ و سربلندى نظام اسلامى بوده است. ضمنا بانو يونسى اگر خود را تافته جدا بافته ندانند دليلى براى شكوه از بحران وجود ندارد! چه آنكه دوستان مشاهده كننده منزل مسكونى شما در شمال شهر تهران اثرى از بحران در آن نديده‏اند! ذكر اين نكته نيز ضرورى است كه مردم حضور در پاى صندوق رأى و انتخاب اصلح را وظيفه دينى خويش مى‏دانند نه وسيله راحتى شما از كابوس بحران تخيلى!
در جاى ديگر ايشان ذكر كرده‏اند: «برخلاف نظر عده‏اى، آزادى كه در دوره خاتمى به مردم داده شده باعث بى‏حجابى مردم نشد بلكه تربيت 7 سال اول كودك كه در جنگ بود اشتباه بود! و از آنجا كه تربيت كودك در 7 سال اول زندگى صورت مى‏گيرد ما اشتباه كرديم و بايد اشتباه خود را جبران مى‏كرديم! حال آنكه آقاى خاتمى و دولت اصلاحات اخلاق را به جامعه باز گرداند!» شدت تناقض‏گويى اوليا مخدره به حدى است كه انسان را دچار سرگيجه مى‏كند! بايد از ايشان پرسيد آيا كودكان رشد يافته در سال‏هاى جنگ چيزى غير از فرهنگ شهادت و ايثار و همبستگى جمعى آموخته بودند؟ آيا تربيت فرزندان با روحيه شهادت‏طلبى و مجاهدت به عنوان يك اشتباه مفروض است كه همپيمانان اصلاح‏طلب شما به خاطر جبران آن به اشاعه فرهنگ ولنگارى و به زعم شما آزادى پرداختند؟ آيا فرزند شهيد باكرى را نيز به خاطر اشتباه ادعايى خود به پيروى از فرهنگ توليد دوران اصلاحات وادار كرديد؟
سومين نكته نقض پس از ادعاى اداره كشور در خشكسالى به وسيله نفت 7 دلارى توسط دولت خاتمى اينگونه بيان شد: «يقينا آقاى خاتمى كه يك روحانى است كار خلاف شرع انجام نمى‏دهد!» البته ادعاى ايشان درباره اداره كشور توسط خاتمى و دولتش در خشكسالى و به وسيله نفت 7 دلارى قابل قبول است اما چگونگى اداره كشور در آن دوران جاى هزار سوال و اما و اگر است! ضمن آنكه يقين ايشان در مورد عدم ارتكاب خاتمى به خلاف شرع آن هم چون يك روحانى است كاملاً جاى سوال و ترديد است! چرا كه اول اين سوال را به ذهن متبادر مى‏كند كه آيا يك روحانى معصوم محسوب مى‏شود؟ و يا اينكه آيا بازبينى تصاوير مصافحه ايشان با زنان اجنبى در چند كشور خارجى يقين خانم يونسى (اميرى) را به شك تبديل نخواهد كرد؟!
اما در برداشت چهارم بانو يونسى (اميرى) فرمودند: «بنده از روز اول مخالف آقاى احمدى‏نژاد بوده‏ام! ضمنا من معلم رياضى و هندسه هستم و در دانشگاه اندكى اقتصاد خوانده‏ام! لذا با اين اطلاعات اندك درك نمى‏كنم كه يك رئيس‏جمهور در عرض يك مدت كوتاه نرخ بهره را تك رقمى كند.»
البته بهتر بود اين بانوى محترم از لفظ منتقد به جاى مخالف بهره مى‏بردند چرا كه مخالفت با رئيس‏جمهور منتخب مردم قطعا وجهه مناسبى از ايشان و جناح متبوعشان در نظر مردم ايجاد نمى‏كند! ضمنا عدم قدرت درك ايشان از چگونگى كاهش نرخ بهره در يك مدت كوتاه و آن هم به شكل تك‏رقمى قطعا به همان اعتراف ايشان به فقر دانش اقتصاد برمى‏گردد ضمن آنكه پس از طى يك دوره چهارساله احتمالاً محقق شدن اين وعده به دوره بعدى موكول خواهد شد كه دوره كوتاهى محسوب نمى‏شود!
«در بخش پايانى با ذكر اين مسأله كه ظاهر ساده آقاى احمدى‏نژاد براى كشور برنامه نمى‏شود! فرمودند: من و پسرم آقاى موسوى را از زمان جنگ مى‏شناسيم، موسوى يك مسلمان واقعى است! و بنده با مقايسه عملكرد آدم‏ها به راحتى مى‏توانم ريا را از اخلاص تشخيص دهم!»
احتمالاً درك خانم يونسى (اميرى) از استدلال متفاوت از درك بقيه جامعه از اين واژه است چرا كه ايشان ضمن مرتبط دانستن ظاهر ساده و بى‏برنامگى آقاى احمدى‏نژاد. با يك استدلال قياسى از كل به جزء رسيده‏اند و يا با يك استدلال استقرايى اين حقيقت را يافته‏اند كه آقاى موسوى يك مسلمان واقعى است! ضمنا اين امكان هم وجود دارد كه ايشان و پسرشان به عالم غيب دسترسى داشته و صاحب چشم برزخى هستند! البته يادآورى اين نكته هم خالى از لطف نيست كه اگر ريا به راحتى قابل تشخيص بود كه ريا ناميده نمى‏شد!
در پايان اين شبهات و پاسخ به آن بايد به كانديداهاى رياست جمهورى جناح اصلاح‏طلب اين هشدار را داد تا كسانى را براى ايجاد وجهه مقبول انتخاب كنند. كه با دليل و منطق و بدور از بى‏انصافى به ذكر برنامه‏هاى آنان و نقد برنامه‏هاى دولت فعلى بپردازند چرا با توجه به هوشيارى ملت شهيدپرور ايران امكان فريب آنان به صرف يدك كشيدن نام يك شهيد بزرگوار وجود ندارد!

هیچ نظری موجود نیست: