بركناري وزير امورخارجه ايران در حين ماموريت در حالي انجام شد كه پس از اعلام اين خبر رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي در پاسخ به يكي از سايتهاي خبري كه در اين رابطه با او تماس گرفته بود گفت: «مجلس در جريان نبوده و همين الان از طريق همين مصاحبه از اين موضوع اطلاع پيدا کرده است.»
او در ادامه از خبرنگار پرسيد: «مگر آقاي متکي در حال حاضر در سفر نيستند، يعني در شرايطي که ايشان به ماموريت فرستاده شدند، حکم برکناري صادر شده است؟»
اما اظهار تعجب رئيس كميسيون امنيت ملي مجلس از اين رويداد پايان ماجرا نبود؛ چرا كه اين خبر موجي از تحليلها و گمانهزنيهاي داخلي و خارجي را برانگيخت و رسانههاي غربي هر کدام بر اساس ديدگاه خود با اشاره به برکناري وزير خارجه ايران اين اقدام را «ناگهاني و شوکبرانگيز» ارزيابي کردند.
نيويورک تايمز به برکناري متکي در اثناي سفر وي به سنگال توجه کرده و نوشت: اين اقدام تکان دهنده موجب شگفتي برخي محافل در غرب شده است.
بعد از آنكه منوچهر متكي در راستاي مذاکرات ژنو گفته بود: «مواضع خانم کلينتون با واقعيتهاي حاکم بر روند و نتايج به دست آمده از مذاکرات ژنو مغايرت دارد و رويههايي همچون مسير دوگانه، مدلهاي رنگباختهاي بوده که فاقد کارآمدي است. ما توصيه ميکنيم خانم کلينتون واقعبيني را پيشه و از تکرار شعارهاي بينتيجه دوره بوش اجتناب کند. «برخي محافل چنين عنوان كردند كه بركناري متكي بر اثر فشارهاي گروه حامي مذاكره با آمريكا در ايران رخ داده تا به واسطه آن چراغ سبزي به طرف مقابل داده شده باشد.
خبرگزاري فرانسه در اين راستا برکناري متکي را در حالي که ايران در حال مذاکره با گروه 1+5 در مورد موضوع هستهاي خود است اقدامي شوکبرانگيز و قابل تامل ارزيابي کرد. و آن را بيارتباط با اظهارات اخير متکي در واکنش به سخنان کلينتون ندانست.
شبکه خبري العربيه نيز مدعي شد که صدور حکم برکناري متکي بيارتباط با مذاکرات اخير ايران و گروه 1+5 در ژنو نبوده است.
اين تنها بخشي از تحليلهاي اشاعه داده شده بود. چنانكه برخي ديگر اين بركناري غير ديپلماتيك را به اختلاف وزير سابق با نمايندههاي ويژه رئيسجمهور نسبت دادند.
آقاي احمدينژاد در تابستان ۸۹، اسفنديار رحيم مشايي را به عنوان نماينده ويژه رئيسجمهور در امور خاورميانه، حميد بقايي را نماينده ويژه در امور آسيا، مهدي آخوندزاده را به عنوان نماينده ويژه در امور درياي خزر و ابوالفضل زهرهوند را بعنوان نماينده ويژه در امور افغانستان منصوب کرد.
اين درحالي بود كه در بحبوحه اين وقايع، متکي در شهريور ۸۹، و پس از اظهارات تنشآفرين بقايي، از مسئولان خواست تا «با ناپخته سخن گفتن»، هزينه کشور در سياست خارجي را بالا نبرند. متکي تاکيد کرده بود تضعيف دستگاه سياست خارجي «در شرايط کنوني آن هم توسط برخي از اعضاي دولت مصداق، بارز بر شاخه نشستن و بن بريدن است.» پس از اين122 نماينده مجلس نيز به حمايت از او برآمدند و به رئيسجمهور تذکر دادند که از انتخاب نمايندگان ويژه در مناطق مختلف جهان پرهيز کند.
بازار تحليل دوم زماني داغتر شد كه تنها يك روز پس از بركناري منوچهر متكي، اسفنديار رحيم مشايي دست به يك پركاري ديپلماتيك زد و طي دو ديدار با سفراي سوئيس و قرقيزستان ملاقات كرد. اين درحالي بود كه وي سه روز قبل از آن نيز با پادشاه اردن ديدار كرده بود.
رئيس دفتر و مشاور رئيس دولت، طي ديدار خود با ليويالوي آگوستي(سفير سوئيس و حافظ منافع آمريکا در ايران) گفته بود: «جمهوري اسلامي آمادگي دارد تا همکاريهاي دوجانبه و چندجانبه خود را با سوئيس تقويت کند.»
همه اينها در حالي بود كه فراخوان سفير سنگال از تهران نيز مزيد برعلت شد تا برخي تحليلگران بدشان نيايد اين فراخوان را به بركناري متكي حين ماموريت در اين كشور نسبت دهند. اين خبر در حالي به سرعت منتشر شد كه سنگال سفير خود در ايران را در ارتباط با کشف محموله سلاح فراخواند.
اين فراخوان به کانتينر حاوي سلاحي مربوط ميشد كه نيجريه درسيزدهم اکتبر در بندر لاگوس کشف کرده و ادعا ميكرد که از ايران آمده است و سفر آقاي متکي به سنگال نيز اتفاقا از جمله براي توضيح درباره محموله سلاح کشف شده انجام شده بود.
كنار هم قرار دادن ماهرانه موضوع فراخوان سفير سنگال از ايران و بركناري منوچهر متكي در حالي بود كه در بيانيه وزارت خارجه سنگال آمده است: «با توجه به اصل نياز به صلح و امنيت که بايد معيار اصلي در روابط ميان کشورها باشد، و نارضايتي از توضيحات طرف ايراني در اين ماجرا، سنگال تصميم گرفته است که سفير خود در ايران را از امروز براي مشاوره فراخواند.»
مسلما بررسي اين اتهام نادرست و مشكوك به ايران بايد در جايگاه ديگري مورد بررسي قرار گيرد. اما آنچه مسلم است تنها يك اقدام نابجا توسط دستگاه اجرايي باعث شد تا اين همه اتهام به صورت يك جا و پر حجم جمهوري اسلامي ايران را مورد هدف خود قرار دهد و خوراك خبري خوبي در ميانمدت براي رسانههاي بيگانه تهيه ببيند.
لذا در اين راستا هفتهنامه يالثارات به گفتگو با فاطمه آليا رئيس پارلماني ايران و سنگال پرداخت كه عضو كميسيون امنيت ملي نيز هست.
ناگفته نماند پس از اين گفتگو منوچهر متكي در مصاحبه با رسانهها و البته به طور غير مستقيم بخش اعظمي از گفتههاي خانم آليا را تكذيب نمود.
او در موردادعاهاي مطرح شده مبني بر آگاهي قبلي وي در تعيين سرپرست وزارت امور خارجه، بر ضرورت رعايت صداقت در گفتار به ويژه از سوي مسئولين تاکيد کرد.
وي با اشاره به ديدار خود با احمدي نژاد در شب سفر به چند کشور و تبادل نظر با وي درباره موضوع اين سفرها، اظهار داشت هرگز در جريان تعيين فردي به فاصله 24 ساعت بعد از عزيمت به ماموريت و مضحک تر از آن تعيين روز توديع و معارفه قرار نگرفته است.
منوچهر متکي اين نحوه برخورد در برکناري يک وزير در حين انجام ماموريت را غير اسلامي، خارج از عرف سياسي و ديپلماتيک و توهين آميز خواند.
بر اين اساس آنچه ميخوانيد حاصل پرسش و پاسخ يالثارات در باره موضوع بركناري نابهنگام وزير امورخارجه و تبعات آن قبل از اظهارات منوچهر متكي است:
فاطمه آليا عضو کميسيون امنيت ملي مجلس و رئيس گروه پارلماني دوستي ايران و سنگال
﷼ خانم آليا! لطفا به عنوان عضوي از کميسيون امنيت ملي و آشنا به مسايل ديپلماتيک نظر خود را راجع به برکناري غير متعارف وزير امورخارجه در حين ماموريت بفرماييد.
- موضوع ايجاد تحول در وزارت خارجه و به تبع آن تغيير وزير بحث جديدي در دولت نبود. کما اينکه کساني که مسايل سياسي را دنبال ميکنند در جريان هستند در آغاز انتخاب کابينه دولت دهم هم بحث بر سر اين بود که فرد ديگري غير از جناب آقاي متکي سکاندار اين وزارتخانه باشند.
﷼ چرا اين اتفاق نيفتاد؟
- باتوجه به ملاحظاتي که جمهوري اسلامي ايران در صحنه بينالملل داشت، دولت به اين جمعبندي رسيد که فعلا شخص جديدي براي تصدي وزارت خارجه به مجلس معرفي نشود. کمااينکه آقاي متکي هم در حد خودشان با ارائه خدمت خالصانه به انجام وظيفه مشغول بودند. اما خب با اين جود بحث تحول در وزارت امور خارجه ادامه پيدا کرد. حتي دو ماه پيش يکي از معاونين ايشان(آقاي متکي) در يکي از جلساتي که بنده حضور داشتم اعلام کردند که بنابر اين شده تا شخص ديگري به جاي آقاي متکي مسئوليت وزارت خارجه را به عهده بگيرند. اما متاسفانه شاهد بوديم که عدهاي با ايجاد فضاسازي سعي کردند اين مسئله را غيرعادي جلوه دهند. در حالي که آقاي احمدينژاد بارها گفتهاند که تغييرات در کابينه يک مسئله عادي است و تعويض يک نفر به معني عدم کارايي وي نيست؛ بلکه به مفهوم جايگزيني ايشان با يک شخص تازهنفس است.
﷼ بنده سوال اول را دوباره تکرار ميکنم! بحث ما بر سر تغيير وزير نيست، بلکه بر سر تعويض ايشان در هنگام ماموريت است. کارشناسان آشنا به مسائل ديپلماتيک به هيچ وجه اين شيوه عملکرد آن هم در مورد يک وزير را مطلوب نميدانند. حتي بعضا معتقدند اين رفتار ديپلماتيک حامل پيامهايي براي جهان خارج است و روي هم رفته عزتمداري نظام اسلامي را زير سوال ميبرد!
- همانطور که اشاره کردم، موضوع برکناري آقاي متکي حرف تازهاي نبود؛ بلکه خود ايشان هم قبل از سفر به سنگال از اين تصميم اطلاع داشتند. اما اينکه چرا در حين ماموريت برکنار شدند، شايد يک سوال اساسي باشد. که بايد از دفتر رئيسجمهور اين مسئله را سوال کردکه ارسال متن برکناري آقاي متکي توسط کدام يک از مسئولين در دفتر ايشان انجام شده است؟
اين سوالي است که ما هنوز پاسخ آن را دريافت نکردهايم! کمااينکه ميشد صبر کرد تا ايشان از ماموريت برگردند. لذا الان در موضوع برکناري آقاي متکي همين سوال حاشيهاي باقي مانده است.
﷼ اينکه شما ميگوييد هنوز مشخص نيست چه کسي در نهاد رياست جمهوري اين کار را کرده به اين مفهوم است که دفتر رياست جمهوري سرخود و بدون هماهنگي با رئيسجمهور اقدام به انتشار متن نامه برکناري آقاي متکي کرده است؛ اما به نظر نميآيد اين طور باشد.
- اين مسئله مسبوق به سابقه است، نه در اين دولت بلکه در دولتهاي قبلي هم اتفاق افتاده که امور اداري و پيگيري جريانات توسط دوايري انجام شده که ناهماهنگ عمل کردهاند و البته اين مسئله مورد سوال است؛ چرا که يک مسئله که همه و حتي وزير سابق هم در جريان آن بوده است به گونهاي عنوان شد که باعث جريانسازي سوء شد.
*به نظر ميرسد کميسيون امنيت ملي بايد اين مسئله را به طور جدي پيگيري کند! چون اگر همانطور که گفتيد اين مسئله ناشي از يک ناهماهنگي بوده باشد. به عقيده کارشناسان حاصل آن چيزي جز آبروريزي نظام در سطح بينالملل و ايجاد پرسشي بدون جواب نبود! حتي شايعه شد رئيسجمهور سنگال اين رويداد را يک توهين ديپلماتيک فرض کرده و به خاطر آن سفير خود در ايران را احضار کرده است.
- بحث احضار سفير يک موضوع جداست. و اين يک پروژه ديگر است که دستگاههاي جاسوسي دنبال ميکنند. و اصل ماجرا مربوط به يک خبرسازي کذب در مورد يک محموله اسلحه است که دشمنان خارجي نظام آن را به عنوان حربهاي براي تخريب روابط ايران و کشورهاي آفريقايي مورد استفاده قرار دادند. بنده اين مطلب را به عنوان رئيس پارلماني ايران و سنگال خدمت شما عرض ميکنم و روي آن اشراف کامل دارم. که مسئله احضار سفير سنگال اصلاً ربطي به برکناري آقاي متکي نداشت و دليل آن صرفاً همان مسايل مجعولي که عرض کردم بود. ضمن اينکه بنده از طريق همتاي خودم در کشور سنگال در حال پيگيري اين ماجرا هستم. در اين رابطه بايد گفت عدهاي فرصتطلب اين دو مطلب را کنار هم قرار دادند تا از آن بهرهبرداري کنند. در حالي که اختلافافکني در روابط ايران و کشورهاي آفريقايي مدتهاست که ادامه دارد.
*خانم آليا اين برکناري بيموقع حرف و حديثهاي زيادي ايجاد کرده مثلاً گفته ميشود بعد از پاسخ تند منوچهر متکي به هيلاري کلينتون جرياني که در داخل به دنبال مذاکره با آمريکاست براي نشان دادن چراغ سبز به اين کشور موجبات برکناري غيرمتعارف وزير خارجه را فراهم آورده تا دل طرف مقابل را به دست آورد! شما چه نظري داريد؟
- ببينيد همانطور که گفتم مسئولين نظام و همينطور آقاي متکي در جريان اين برکناري بودهاند ضمن اينکه سابقه اين برکناري به ابتداي دولت دهم برميگردد. اما برخي جريانهاي سياسي داخل قصد دارند وقايع را به نوعي تحليل کنند که جريانات و رخدادهاي داخل کشور را غيرمتعادل جلوه بدهند.
يکي از اين تحليلها پيش کشيدن بحث پيگيري مذاکره با آمريکا توسط آقاي احمدينژاد است. اين حرف و حديثها در حالي پيش کشيده ميشود که آقاي رئيسجمهور از مقام معظم رهبري تبعيت کامل دارند و سواي از اين مسئله تمام سياستهاي کلي نظام از جمله سياست خارجي را مقام معظم رهبري تعيين ميکنند و خارج از چارچوبهاي تعيين شده توسط ايشان هيچ کس قدرت تصميمگيري ندارد. البته رئيسجمهور هم در حال حاضر در همين چارچوب عمل ميکنند. لذا مطلبي هم که شما گفتيد در ادامه همين سناريوست و ميخواهند اينگونه القا کنند که دولت قصد مذاکره با آمريکا را دارد و در اين راه حتي وزير کابينه خود را هم قرباني ميکند.
﷼ يکي ديگر از تحليلهايي که پيرامون برکناري آقاي متکي عنوان شد اين بود که دليل برکناري ايشان مخالفت وي با عملکرد شوراي ايرانيان خارج از کشور و نمايندگان ويژه رئيسجمهور بوده است! ضمن اينکه بنده از زاويه ديگري در اين مورد از شما سوال دارم! هيئت دولت در ديدار با مقام معظم رهبري موظف به پرهيز از موازيکاري شد و در پي آن و وجود فشارها، حکم نمايندگان ويژه رئيسجمهور به مشاور کاهش سطح يافت اما يک روز بعد از برکناري آقاي متکي شاهد ديدار آقاي مشايي با سفير سوئيس و قيرقيزستان بوديم ضمن اينکه قبل از آن هم ايشان ملاقاتي با پادشاه اردن انجام داده بودند. خب، اين مسايل ضمن قوت دادن به شايعات اين سوال را هم مطرح ميکند که اگر اسم عملکرد مسئول دفتر رئيسجمهور، موازي کاري با دستگاه ديپلماسي کشور نيست، پس چيست؟
- اينکه آقاي رئيسجمهور در برخي موضوعات مثل رژيم حقوقي درياي خزر و يا ترکيه مشاور ويژه انتخاب ميکنند به اين دليل است که انتظارات آقاي رئيسجمهور از وزارت خارجه به طور کامل برآورده نميشد. در همين راستا هم ايشان به دنبال تحول در بدنه وزارت خارجه و سفارتخانههاي ايران هستند.
حتي بنده و همکاران محترم کميسيون امنيت ملي که در برخي اجلاسهاي خارجي شرکت ميکنيم، عملکرد برخي سفراي جمهوري اسلامي ايرن را در حد مطلوب و در تراز با انقلاب اسلامي نميدانيم. اما آقاي متکي با وجود هه تلاشهايي که داشتند موفق به تحول مدنظر بدنه وزارت خارجه و سفارتخانههاي ايران نشدند و به همين دليل هم رئيسجمهور در برخي امور به حضور مشاوريني در کنار خود احساس نياز کردند. و همان طور که ميدانيد آقاي احمدينژاد يکي از فعالان عرصه ديپلماسي در جهان هستند که باعث ارتقاي جايگاه ايران شدهاند و اين مسئله رضايت مقام معظم رهبري را هم جلب کرده است. چنانکه حضور ايران در معادلات بينالمللي به وضوح احساس ميشود و اين حضور در حوزههايي از آفريقا و آمريکاي لاتين به وضوح نمود داشته است. اما در مورد ملاقاتهاي آقاي مشايي بنده خبري از کيفيت آن ندارم و فقط ميدانم اختياري که آقاي رئيسجمهور به مسئول دفتر خود در مسايل خارجي دادهاند، فقط در جهت رتق و فتق امور ايرانيان خارج از کشور است.
و اگر ملاقاتي هم با کسي صورت ميگيرد، بايد در چارچوب اختيارات واگذار شده در جهت رفع مشکلات ايرانيان خارج از کشور باشد.
و يک نکته ديگر هم مطرح است و آن اينکه ممکن است آقاي رئيسجمهور براي يک ماموريت خاص به ايشان دستور ويژهاي داده باشند. اين مسئله در سفرهاي استاني و ساير وزرا هم صدق ميکند و ايشان طي اين سفرها به هر يک از وزرا دستور ويژهاي ميدهند که در حوزه کاري وي قرار ندارد. اما به غير از اين دستورات موردي همانطور که گفتم اختيارات آقاي مشايي در حد رسيدگي به مشکلات ايرانيان خارج از کشور است.
﷼ اما به نظر ميرسد اين دستورهاي ويژه براي آقاي مشايي کمي بيشتر از حد معمول اتفاق ميافتد و تقريبا يک روال است، چند ملاقات ديپلماتيک با اختلاف زماني کوتاه نيز مويد همين سخن است.
- اين مسئله جزء موضوعاتي است که مربوط به خود رئيسجمهور است و ايشان هم معمولا وقتي در قبال آن با سوال خبرنگاران مواجه ميشوند به آن پاسخ ميدهند. براين اساس بنده اطلاع چنداني از اين مسئله ندارم که چرا ايشان براي برخي موضوعات داخلي و خارجي اشخاص ويژهاي را اعزام ميکنند و اين فقط در مورد آقاي مشايي نيست مثلا ممکن است براي موردي آقاي ثمرههاشمي اعزام و يا حتي من يادم هست در ارتباط با موضوعي وزير تعاون به ماموريت اعزام شد و اين بيشتر بستگي به نوع مذاکرات و اهدافي که دنبال ميشود دارد.
﷼ خانم آليا! شما عضو کميسيون امنيت ملي هستيد و ميدانيد که عرصه ديپلماتيک نياز به حضور افراد متخصص دارد. شما گفتيد در سفرهاي خارجي به اين مسئله پي بردهايد که برخي سفرا عملکردي در شان انقلاب اسلامي ندارند. حال چطور ممکن است يک شخص با مدرک کارشناسي کامپيوتر با مسئوليتي در حد يک مسئول دفتر و به قول شما حداکثر رسيدگي به مشکلات ايرانيان خارج از کشور بتواند در حد يک ديپلمات کارکشته عمل کند؟ چنانچه در اين مورد ما اظهارات ناپخته آقاي بقايي، رئيس سازمان ميراث فرهنگي گردشگري و مشاور رئيسجمهور در امور آسيا در مورد کشتار ارامنه را داشتيم که مشکلاتي بين جمهوري اسلامي ايران و ترکيه ايجاد کرد.
- بله، معتقدم آن اظهارات اشکال داشت...
﷼ بنده اين مطلب را فقط به عنوان مصداق عرض کردم و بحثي روي آن ندارم مسئله اين است که از اين نمونه ممکن است زياد اتفاق بيفتد. اين در حالي است که دولت در صورت بروز چنين مشکلاتي هيچ دفاعي در قبال خرابکاري آقايان ندارد چون در انتصاب اشخاصي غيرمتخصص مقصر است.
- ما بايد خروجي کار را در نظر بگيريم. چنانچه در بخش سياست خارجي عملکرد رئيسجمهور هم مورد قبول مردم است و هم مسئولين و هم مقام معظم رهبري. ما نميتوانيم عنوان کنيم که يک شخص در همه مسير خدمتش بايد بدون اشکال باشد. در اين راستا ما شاهديم خروجي عملکرد دولت ايران به عنوان يک بازيگر بينالمللي باعث عزتمندي نظام جمهوري اسلامي بوده است. لذا با توجه به همه نقدهايي که در مورد عملکرد در سياست خارجي با آنها مواجهيم، ما با يک سلسله عمليات مواجهيم و نه يک عملکرد واحد در يک بخش مع خروجي اين سلسله عملياتها در سياست خارجي باعث عزتمندي نظام جمهوري اسلامي بوده است.
* بنده سوالي ندارم اگر مطلبي مغفول مانده بفرماييد.
- مسايل بينالمللي از حساسيت ويژهاي برخوردار است. در اين راستا شاهديم که آقاي احمدينژاد مسئله هستهاي را همانطور که مدنظر مقام معظم رهبري بوده است هدايت کرده است چنانکه حضرت آقا در يکي از ديدارها فرمودند: «من اين مسايل را از دولتهاي پيشين هم ميخواستم اما نتايج طبق انتظا نبود.» خب اين موفقيت در تأمين منويات رهبري مستلزم مديريت اجرايي موفق آقاي احمدينژاد بوده است. و اين نبايد ناديده گرفته شود. بنده در ملاقاتهاي ديپلماتيکي که با مسئولين چند کشور ديگر داشتم، آنها صراحتاً به اين مسئله اذعان داشتند که آقاي احمدينژاد تنها طرف مبارزه با آمريکاست. لذا بايد گفت ما در سياست خارجي از آقاي احمدينژاد رضايت داريم و در اين مورد خاص هم که مورد مصاحبه مد نظر ماست من تنها نقدي که وارد ميدانم عدم هماهنگي در دستگاه اداري در اعلام رسانهاي حکم آقاي متکي است که بايد در مورد آن سوال شود.
او در ادامه از خبرنگار پرسيد: «مگر آقاي متکي در حال حاضر در سفر نيستند، يعني در شرايطي که ايشان به ماموريت فرستاده شدند، حکم برکناري صادر شده است؟»
اما اظهار تعجب رئيس كميسيون امنيت ملي مجلس از اين رويداد پايان ماجرا نبود؛ چرا كه اين خبر موجي از تحليلها و گمانهزنيهاي داخلي و خارجي را برانگيخت و رسانههاي غربي هر کدام بر اساس ديدگاه خود با اشاره به برکناري وزير خارجه ايران اين اقدام را «ناگهاني و شوکبرانگيز» ارزيابي کردند.
نيويورک تايمز به برکناري متکي در اثناي سفر وي به سنگال توجه کرده و نوشت: اين اقدام تکان دهنده موجب شگفتي برخي محافل در غرب شده است.
بعد از آنكه منوچهر متكي در راستاي مذاکرات ژنو گفته بود: «مواضع خانم کلينتون با واقعيتهاي حاکم بر روند و نتايج به دست آمده از مذاکرات ژنو مغايرت دارد و رويههايي همچون مسير دوگانه، مدلهاي رنگباختهاي بوده که فاقد کارآمدي است. ما توصيه ميکنيم خانم کلينتون واقعبيني را پيشه و از تکرار شعارهاي بينتيجه دوره بوش اجتناب کند. «برخي محافل چنين عنوان كردند كه بركناري متكي بر اثر فشارهاي گروه حامي مذاكره با آمريكا در ايران رخ داده تا به واسطه آن چراغ سبزي به طرف مقابل داده شده باشد.
خبرگزاري فرانسه در اين راستا برکناري متکي را در حالي که ايران در حال مذاکره با گروه 1+5 در مورد موضوع هستهاي خود است اقدامي شوکبرانگيز و قابل تامل ارزيابي کرد. و آن را بيارتباط با اظهارات اخير متکي در واکنش به سخنان کلينتون ندانست.
شبکه خبري العربيه نيز مدعي شد که صدور حکم برکناري متکي بيارتباط با مذاکرات اخير ايران و گروه 1+5 در ژنو نبوده است.
اين تنها بخشي از تحليلهاي اشاعه داده شده بود. چنانكه برخي ديگر اين بركناري غير ديپلماتيك را به اختلاف وزير سابق با نمايندههاي ويژه رئيسجمهور نسبت دادند.
آقاي احمدينژاد در تابستان ۸۹، اسفنديار رحيم مشايي را به عنوان نماينده ويژه رئيسجمهور در امور خاورميانه، حميد بقايي را نماينده ويژه در امور آسيا، مهدي آخوندزاده را به عنوان نماينده ويژه در امور درياي خزر و ابوالفضل زهرهوند را بعنوان نماينده ويژه در امور افغانستان منصوب کرد.
اين درحالي بود كه در بحبوحه اين وقايع، متکي در شهريور ۸۹، و پس از اظهارات تنشآفرين بقايي، از مسئولان خواست تا «با ناپخته سخن گفتن»، هزينه کشور در سياست خارجي را بالا نبرند. متکي تاکيد کرده بود تضعيف دستگاه سياست خارجي «در شرايط کنوني آن هم توسط برخي از اعضاي دولت مصداق، بارز بر شاخه نشستن و بن بريدن است.» پس از اين122 نماينده مجلس نيز به حمايت از او برآمدند و به رئيسجمهور تذکر دادند که از انتخاب نمايندگان ويژه در مناطق مختلف جهان پرهيز کند.
بازار تحليل دوم زماني داغتر شد كه تنها يك روز پس از بركناري منوچهر متكي، اسفنديار رحيم مشايي دست به يك پركاري ديپلماتيك زد و طي دو ديدار با سفراي سوئيس و قرقيزستان ملاقات كرد. اين درحالي بود كه وي سه روز قبل از آن نيز با پادشاه اردن ديدار كرده بود.
رئيس دفتر و مشاور رئيس دولت، طي ديدار خود با ليويالوي آگوستي(سفير سوئيس و حافظ منافع آمريکا در ايران) گفته بود: «جمهوري اسلامي آمادگي دارد تا همکاريهاي دوجانبه و چندجانبه خود را با سوئيس تقويت کند.»
همه اينها در حالي بود كه فراخوان سفير سنگال از تهران نيز مزيد برعلت شد تا برخي تحليلگران بدشان نيايد اين فراخوان را به بركناري متكي حين ماموريت در اين كشور نسبت دهند. اين خبر در حالي به سرعت منتشر شد كه سنگال سفير خود در ايران را در ارتباط با کشف محموله سلاح فراخواند.
اين فراخوان به کانتينر حاوي سلاحي مربوط ميشد كه نيجريه درسيزدهم اکتبر در بندر لاگوس کشف کرده و ادعا ميكرد که از ايران آمده است و سفر آقاي متکي به سنگال نيز اتفاقا از جمله براي توضيح درباره محموله سلاح کشف شده انجام شده بود.
كنار هم قرار دادن ماهرانه موضوع فراخوان سفير سنگال از ايران و بركناري منوچهر متكي در حالي بود كه در بيانيه وزارت خارجه سنگال آمده است: «با توجه به اصل نياز به صلح و امنيت که بايد معيار اصلي در روابط ميان کشورها باشد، و نارضايتي از توضيحات طرف ايراني در اين ماجرا، سنگال تصميم گرفته است که سفير خود در ايران را از امروز براي مشاوره فراخواند.»
مسلما بررسي اين اتهام نادرست و مشكوك به ايران بايد در جايگاه ديگري مورد بررسي قرار گيرد. اما آنچه مسلم است تنها يك اقدام نابجا توسط دستگاه اجرايي باعث شد تا اين همه اتهام به صورت يك جا و پر حجم جمهوري اسلامي ايران را مورد هدف خود قرار دهد و خوراك خبري خوبي در ميانمدت براي رسانههاي بيگانه تهيه ببيند.
لذا در اين راستا هفتهنامه يالثارات به گفتگو با فاطمه آليا رئيس پارلماني ايران و سنگال پرداخت كه عضو كميسيون امنيت ملي نيز هست.
ناگفته نماند پس از اين گفتگو منوچهر متكي در مصاحبه با رسانهها و البته به طور غير مستقيم بخش اعظمي از گفتههاي خانم آليا را تكذيب نمود.
او در موردادعاهاي مطرح شده مبني بر آگاهي قبلي وي در تعيين سرپرست وزارت امور خارجه، بر ضرورت رعايت صداقت در گفتار به ويژه از سوي مسئولين تاکيد کرد.
وي با اشاره به ديدار خود با احمدي نژاد در شب سفر به چند کشور و تبادل نظر با وي درباره موضوع اين سفرها، اظهار داشت هرگز در جريان تعيين فردي به فاصله 24 ساعت بعد از عزيمت به ماموريت و مضحک تر از آن تعيين روز توديع و معارفه قرار نگرفته است.
منوچهر متکي اين نحوه برخورد در برکناري يک وزير در حين انجام ماموريت را غير اسلامي، خارج از عرف سياسي و ديپلماتيک و توهين آميز خواند.
بر اين اساس آنچه ميخوانيد حاصل پرسش و پاسخ يالثارات در باره موضوع بركناري نابهنگام وزير امورخارجه و تبعات آن قبل از اظهارات منوچهر متكي است:
فاطمه آليا عضو کميسيون امنيت ملي مجلس و رئيس گروه پارلماني دوستي ايران و سنگال
﷼ خانم آليا! لطفا به عنوان عضوي از کميسيون امنيت ملي و آشنا به مسايل ديپلماتيک نظر خود را راجع به برکناري غير متعارف وزير امورخارجه در حين ماموريت بفرماييد.
- موضوع ايجاد تحول در وزارت خارجه و به تبع آن تغيير وزير بحث جديدي در دولت نبود. کما اينکه کساني که مسايل سياسي را دنبال ميکنند در جريان هستند در آغاز انتخاب کابينه دولت دهم هم بحث بر سر اين بود که فرد ديگري غير از جناب آقاي متکي سکاندار اين وزارتخانه باشند.
﷼ چرا اين اتفاق نيفتاد؟
- باتوجه به ملاحظاتي که جمهوري اسلامي ايران در صحنه بينالملل داشت، دولت به اين جمعبندي رسيد که فعلا شخص جديدي براي تصدي وزارت خارجه به مجلس معرفي نشود. کمااينکه آقاي متکي هم در حد خودشان با ارائه خدمت خالصانه به انجام وظيفه مشغول بودند. اما خب با اين جود بحث تحول در وزارت امور خارجه ادامه پيدا کرد. حتي دو ماه پيش يکي از معاونين ايشان(آقاي متکي) در يکي از جلساتي که بنده حضور داشتم اعلام کردند که بنابر اين شده تا شخص ديگري به جاي آقاي متکي مسئوليت وزارت خارجه را به عهده بگيرند. اما متاسفانه شاهد بوديم که عدهاي با ايجاد فضاسازي سعي کردند اين مسئله را غيرعادي جلوه دهند. در حالي که آقاي احمدينژاد بارها گفتهاند که تغييرات در کابينه يک مسئله عادي است و تعويض يک نفر به معني عدم کارايي وي نيست؛ بلکه به مفهوم جايگزيني ايشان با يک شخص تازهنفس است.
﷼ بنده سوال اول را دوباره تکرار ميکنم! بحث ما بر سر تغيير وزير نيست، بلکه بر سر تعويض ايشان در هنگام ماموريت است. کارشناسان آشنا به مسائل ديپلماتيک به هيچ وجه اين شيوه عملکرد آن هم در مورد يک وزير را مطلوب نميدانند. حتي بعضا معتقدند اين رفتار ديپلماتيک حامل پيامهايي براي جهان خارج است و روي هم رفته عزتمداري نظام اسلامي را زير سوال ميبرد!
- همانطور که اشاره کردم، موضوع برکناري آقاي متکي حرف تازهاي نبود؛ بلکه خود ايشان هم قبل از سفر به سنگال از اين تصميم اطلاع داشتند. اما اينکه چرا در حين ماموريت برکنار شدند، شايد يک سوال اساسي باشد. که بايد از دفتر رئيسجمهور اين مسئله را سوال کردکه ارسال متن برکناري آقاي متکي توسط کدام يک از مسئولين در دفتر ايشان انجام شده است؟
اين سوالي است که ما هنوز پاسخ آن را دريافت نکردهايم! کمااينکه ميشد صبر کرد تا ايشان از ماموريت برگردند. لذا الان در موضوع برکناري آقاي متکي همين سوال حاشيهاي باقي مانده است.
﷼ اينکه شما ميگوييد هنوز مشخص نيست چه کسي در نهاد رياست جمهوري اين کار را کرده به اين مفهوم است که دفتر رياست جمهوري سرخود و بدون هماهنگي با رئيسجمهور اقدام به انتشار متن نامه برکناري آقاي متکي کرده است؛ اما به نظر نميآيد اين طور باشد.
- اين مسئله مسبوق به سابقه است، نه در اين دولت بلکه در دولتهاي قبلي هم اتفاق افتاده که امور اداري و پيگيري جريانات توسط دوايري انجام شده که ناهماهنگ عمل کردهاند و البته اين مسئله مورد سوال است؛ چرا که يک مسئله که همه و حتي وزير سابق هم در جريان آن بوده است به گونهاي عنوان شد که باعث جريانسازي سوء شد.
*به نظر ميرسد کميسيون امنيت ملي بايد اين مسئله را به طور جدي پيگيري کند! چون اگر همانطور که گفتيد اين مسئله ناشي از يک ناهماهنگي بوده باشد. به عقيده کارشناسان حاصل آن چيزي جز آبروريزي نظام در سطح بينالملل و ايجاد پرسشي بدون جواب نبود! حتي شايعه شد رئيسجمهور سنگال اين رويداد را يک توهين ديپلماتيک فرض کرده و به خاطر آن سفير خود در ايران را احضار کرده است.
- بحث احضار سفير يک موضوع جداست. و اين يک پروژه ديگر است که دستگاههاي جاسوسي دنبال ميکنند. و اصل ماجرا مربوط به يک خبرسازي کذب در مورد يک محموله اسلحه است که دشمنان خارجي نظام آن را به عنوان حربهاي براي تخريب روابط ايران و کشورهاي آفريقايي مورد استفاده قرار دادند. بنده اين مطلب را به عنوان رئيس پارلماني ايران و سنگال خدمت شما عرض ميکنم و روي آن اشراف کامل دارم. که مسئله احضار سفير سنگال اصلاً ربطي به برکناري آقاي متکي نداشت و دليل آن صرفاً همان مسايل مجعولي که عرض کردم بود. ضمن اينکه بنده از طريق همتاي خودم در کشور سنگال در حال پيگيري اين ماجرا هستم. در اين رابطه بايد گفت عدهاي فرصتطلب اين دو مطلب را کنار هم قرار دادند تا از آن بهرهبرداري کنند. در حالي که اختلافافکني در روابط ايران و کشورهاي آفريقايي مدتهاست که ادامه دارد.
*خانم آليا اين برکناري بيموقع حرف و حديثهاي زيادي ايجاد کرده مثلاً گفته ميشود بعد از پاسخ تند منوچهر متکي به هيلاري کلينتون جرياني که در داخل به دنبال مذاکره با آمريکاست براي نشان دادن چراغ سبز به اين کشور موجبات برکناري غيرمتعارف وزير خارجه را فراهم آورده تا دل طرف مقابل را به دست آورد! شما چه نظري داريد؟
- ببينيد همانطور که گفتم مسئولين نظام و همينطور آقاي متکي در جريان اين برکناري بودهاند ضمن اينکه سابقه اين برکناري به ابتداي دولت دهم برميگردد. اما برخي جريانهاي سياسي داخل قصد دارند وقايع را به نوعي تحليل کنند که جريانات و رخدادهاي داخل کشور را غيرمتعادل جلوه بدهند.
يکي از اين تحليلها پيش کشيدن بحث پيگيري مذاکره با آمريکا توسط آقاي احمدينژاد است. اين حرف و حديثها در حالي پيش کشيده ميشود که آقاي رئيسجمهور از مقام معظم رهبري تبعيت کامل دارند و سواي از اين مسئله تمام سياستهاي کلي نظام از جمله سياست خارجي را مقام معظم رهبري تعيين ميکنند و خارج از چارچوبهاي تعيين شده توسط ايشان هيچ کس قدرت تصميمگيري ندارد. البته رئيسجمهور هم در حال حاضر در همين چارچوب عمل ميکنند. لذا مطلبي هم که شما گفتيد در ادامه همين سناريوست و ميخواهند اينگونه القا کنند که دولت قصد مذاکره با آمريکا را دارد و در اين راه حتي وزير کابينه خود را هم قرباني ميکند.
﷼ يکي ديگر از تحليلهايي که پيرامون برکناري آقاي متکي عنوان شد اين بود که دليل برکناري ايشان مخالفت وي با عملکرد شوراي ايرانيان خارج از کشور و نمايندگان ويژه رئيسجمهور بوده است! ضمن اينکه بنده از زاويه ديگري در اين مورد از شما سوال دارم! هيئت دولت در ديدار با مقام معظم رهبري موظف به پرهيز از موازيکاري شد و در پي آن و وجود فشارها، حکم نمايندگان ويژه رئيسجمهور به مشاور کاهش سطح يافت اما يک روز بعد از برکناري آقاي متکي شاهد ديدار آقاي مشايي با سفير سوئيس و قيرقيزستان بوديم ضمن اينکه قبل از آن هم ايشان ملاقاتي با پادشاه اردن انجام داده بودند. خب، اين مسايل ضمن قوت دادن به شايعات اين سوال را هم مطرح ميکند که اگر اسم عملکرد مسئول دفتر رئيسجمهور، موازي کاري با دستگاه ديپلماسي کشور نيست، پس چيست؟
- اينکه آقاي رئيسجمهور در برخي موضوعات مثل رژيم حقوقي درياي خزر و يا ترکيه مشاور ويژه انتخاب ميکنند به اين دليل است که انتظارات آقاي رئيسجمهور از وزارت خارجه به طور کامل برآورده نميشد. در همين راستا هم ايشان به دنبال تحول در بدنه وزارت خارجه و سفارتخانههاي ايران هستند.
حتي بنده و همکاران محترم کميسيون امنيت ملي که در برخي اجلاسهاي خارجي شرکت ميکنيم، عملکرد برخي سفراي جمهوري اسلامي ايرن را در حد مطلوب و در تراز با انقلاب اسلامي نميدانيم. اما آقاي متکي با وجود هه تلاشهايي که داشتند موفق به تحول مدنظر بدنه وزارت خارجه و سفارتخانههاي ايران نشدند و به همين دليل هم رئيسجمهور در برخي امور به حضور مشاوريني در کنار خود احساس نياز کردند. و همان طور که ميدانيد آقاي احمدينژاد يکي از فعالان عرصه ديپلماسي در جهان هستند که باعث ارتقاي جايگاه ايران شدهاند و اين مسئله رضايت مقام معظم رهبري را هم جلب کرده است. چنانکه حضور ايران در معادلات بينالمللي به وضوح احساس ميشود و اين حضور در حوزههايي از آفريقا و آمريکاي لاتين به وضوح نمود داشته است. اما در مورد ملاقاتهاي آقاي مشايي بنده خبري از کيفيت آن ندارم و فقط ميدانم اختياري که آقاي رئيسجمهور به مسئول دفتر خود در مسايل خارجي دادهاند، فقط در جهت رتق و فتق امور ايرانيان خارج از کشور است.
و اگر ملاقاتي هم با کسي صورت ميگيرد، بايد در چارچوب اختيارات واگذار شده در جهت رفع مشکلات ايرانيان خارج از کشور باشد.
و يک نکته ديگر هم مطرح است و آن اينکه ممکن است آقاي رئيسجمهور براي يک ماموريت خاص به ايشان دستور ويژهاي داده باشند. اين مسئله در سفرهاي استاني و ساير وزرا هم صدق ميکند و ايشان طي اين سفرها به هر يک از وزرا دستور ويژهاي ميدهند که در حوزه کاري وي قرار ندارد. اما به غير از اين دستورات موردي همانطور که گفتم اختيارات آقاي مشايي در حد رسيدگي به مشکلات ايرانيان خارج از کشور است.
﷼ اما به نظر ميرسد اين دستورهاي ويژه براي آقاي مشايي کمي بيشتر از حد معمول اتفاق ميافتد و تقريبا يک روال است، چند ملاقات ديپلماتيک با اختلاف زماني کوتاه نيز مويد همين سخن است.
- اين مسئله جزء موضوعاتي است که مربوط به خود رئيسجمهور است و ايشان هم معمولا وقتي در قبال آن با سوال خبرنگاران مواجه ميشوند به آن پاسخ ميدهند. براين اساس بنده اطلاع چنداني از اين مسئله ندارم که چرا ايشان براي برخي موضوعات داخلي و خارجي اشخاص ويژهاي را اعزام ميکنند و اين فقط در مورد آقاي مشايي نيست مثلا ممکن است براي موردي آقاي ثمرههاشمي اعزام و يا حتي من يادم هست در ارتباط با موضوعي وزير تعاون به ماموريت اعزام شد و اين بيشتر بستگي به نوع مذاکرات و اهدافي که دنبال ميشود دارد.
﷼ خانم آليا! شما عضو کميسيون امنيت ملي هستيد و ميدانيد که عرصه ديپلماتيک نياز به حضور افراد متخصص دارد. شما گفتيد در سفرهاي خارجي به اين مسئله پي بردهايد که برخي سفرا عملکردي در شان انقلاب اسلامي ندارند. حال چطور ممکن است يک شخص با مدرک کارشناسي کامپيوتر با مسئوليتي در حد يک مسئول دفتر و به قول شما حداکثر رسيدگي به مشکلات ايرانيان خارج از کشور بتواند در حد يک ديپلمات کارکشته عمل کند؟ چنانچه در اين مورد ما اظهارات ناپخته آقاي بقايي، رئيس سازمان ميراث فرهنگي گردشگري و مشاور رئيسجمهور در امور آسيا در مورد کشتار ارامنه را داشتيم که مشکلاتي بين جمهوري اسلامي ايران و ترکيه ايجاد کرد.
- بله، معتقدم آن اظهارات اشکال داشت...
﷼ بنده اين مطلب را فقط به عنوان مصداق عرض کردم و بحثي روي آن ندارم مسئله اين است که از اين نمونه ممکن است زياد اتفاق بيفتد. اين در حالي است که دولت در صورت بروز چنين مشکلاتي هيچ دفاعي در قبال خرابکاري آقايان ندارد چون در انتصاب اشخاصي غيرمتخصص مقصر است.
- ما بايد خروجي کار را در نظر بگيريم. چنانچه در بخش سياست خارجي عملکرد رئيسجمهور هم مورد قبول مردم است و هم مسئولين و هم مقام معظم رهبري. ما نميتوانيم عنوان کنيم که يک شخص در همه مسير خدمتش بايد بدون اشکال باشد. در اين راستا ما شاهديم خروجي عملکرد دولت ايران به عنوان يک بازيگر بينالمللي باعث عزتمندي نظام جمهوري اسلامي بوده است. لذا با توجه به همه نقدهايي که در مورد عملکرد در سياست خارجي با آنها مواجهيم، ما با يک سلسله عمليات مواجهيم و نه يک عملکرد واحد در يک بخش مع خروجي اين سلسله عملياتها در سياست خارجي باعث عزتمندي نظام جمهوري اسلامي بوده است.
* بنده سوالي ندارم اگر مطلبي مغفول مانده بفرماييد.
- مسايل بينالمللي از حساسيت ويژهاي برخوردار است. در اين راستا شاهديم که آقاي احمدينژاد مسئله هستهاي را همانطور که مدنظر مقام معظم رهبري بوده است هدايت کرده است چنانکه حضرت آقا در يکي از ديدارها فرمودند: «من اين مسايل را از دولتهاي پيشين هم ميخواستم اما نتايج طبق انتظا نبود.» خب اين موفقيت در تأمين منويات رهبري مستلزم مديريت اجرايي موفق آقاي احمدينژاد بوده است. و اين نبايد ناديده گرفته شود. بنده در ملاقاتهاي ديپلماتيکي که با مسئولين چند کشور ديگر داشتم، آنها صراحتاً به اين مسئله اذعان داشتند که آقاي احمدينژاد تنها طرف مبارزه با آمريکاست. لذا بايد گفت ما در سياست خارجي از آقاي احمدينژاد رضايت داريم و در اين مورد خاص هم که مورد مصاحبه مد نظر ماست من تنها نقدي که وارد ميدانم عدم هماهنگي در دستگاه اداري در اعلام رسانهاي حکم آقاي متکي است که بايد در مورد آن سوال شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر