اشاره: همانطور كه در پست گذشته مطالعه كرديد هفته نامه يالثارات گفتگويي با آقاي افشار معاون فرهنگي وزارت كشور و مسئول اجراي قانون گسترش عفاف و حجاب انجام داد و همانگونه كه هفته گذشته هم اشاره شد ابهاماتي در طول اين گفتگو بوجود آمد كه بي پاسخ ماند لذا برآن شديم تا براي رفع هرگونه شبهه سوالات خود را با كارشناسان مسائل فرهنگي در ميان گذاشته و پاسخ آن را دراختيار خوانندگان قرار دهيم.
بر اين اساس گفتگويي با ابراهیم فیاض عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،دكتر محمد صادق كوشكي محقق و استاد دانشگاه و همين طور محمد تقي رهبر عضو فراكسيون رو حانيون مجلس انجام داديم كه حاصل آن را در ذيل مي خوانيد:
* آقاي فياض!هفته نامه يالثارات، گفت و گويي با معاونت فرهنگي وزارت کشور انجام داد و از ايشان در مورد کم و کيف آماري که چند وقت پيش راجع به رشد 9 درصدي حجاب ارائه دادند سوال کرد، ضمن اينکه ما هم آمار ارائه شده توسط خانم شرفالدين مدير کل امور بانوان و خانواده نهاد رياست جمهوري و همينطور سازمان ملي جوانان را به ايشان ارائه و عنوان کرديم که نتايج دو تحقيق فوقالذکر در تعارض با نتيجه اعلام شده توسط وزارت کشور استو البته ايشان اين استدلال را نپذيرفت. شما در اين رابطه چه نظري داريد؟
- ببينيد، ما بايد ببينيم اين آمار با چه شاخصهايي تهيه شده تا آنجا که من اطلاع دارم آماري که دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي به وزارت کشور ارائه داده به اين نکته اشاره دارد که با پيروزي اصولگرايان در انتخابات فضايي در جامعه حاکم شده که در نتيجه آن وضع حجاب بهبود يافته است و در مقابل مخالفين سياسي اصولگراها مثل جنبش سبز بر وضع بيحجابي خودشان افزودهاند.
* اما به نظر ميآيد آنچه شما ميگوييد همخواني داشته باشد مشاهده ما ميگويد بيحجابي در کنار آن کم شدن حساسيت بدنه متدين جامعه نسبت به اين پديده در حال افزايش عمومي و تبديل شدن به يک ايپدمي است. به طوري که الان صرف نظر از ميزان تمکن مالي شهروندان تقريبا وضعيتهاي پوشش نابهنجار درهمه سطح شهر به يک ميزان قابل مشاهده است مثلا من همان تيپ آدمهايي را که در بخشهاي شمالي خيابان وليعصر(عج) ميبينم در کنار حرم حضرت عبدالعظيم(ع) هم مشاهده ميکنم.
- شما بايد براي کسب اطلاعات بيشتر سراغ دکتر منصور واعظي مسئول مستقيم اين پژوهش برويد. بنده تئوريسن هستم و بحث تئوريک ميکنم.
*آقاي كوشكي شما در مورد آمار ارائه شده توسط دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي چه نظري داريد؟
- بايد براي بررسي استانداردهاي چنين روش آمارگيري با کمي تامل برخورد کرد. اول اينکه حجاب يک پديده فقهي است، ودقيقا داراي تعريف است.
و تعاريف فقهي هم بايد جامع و مانع باشد و برداشت از آن هم به گونهاي باشد که براي عمومي کسان و فاقد پيچيدگي باشد و لذا فقه شيعه هم داراي چنين ويژگيهايي و آنچه در علم حقوق ماست منطبق با فقه شيعه است. براين اساس وقتي ما براي تعيين حد و مرز حجاب به فقها مراجعه ميکنيم، با يک وحدت نظر در رابطه با حد و مرز آن مواجه ميشويم و حدي که همه فقهاي شيعه براي حجاب زنان در نظر گرفتهاند وجوب پوشاندن همه بدن بهغير از وجه و کفتين است.يعني گردي صورت و دو دست از مچ به پايين و اگر کسي به غير از اين استاندارد تعيين شده شيوه ديگري را مدنظر قرار داد حجاب را رعايت نکرده است. در عين حال برخي احکام دين هستند که يا کامل رعايت ميشوند و يا نميشوند و حد وسطي دارند.
مثلا اگر کسي يک دقيقه بعد از اذان صبح يا يک دقيقه مانده به اذان مغرب روزهخواري کند و ادعا کند که باقيمانده روز را آب و غذا نخورده نميتوان به لحاظ شرعي پذيرفت که اين شخص روزهدار بوده است. يا اينکه ادعا کند من در چهار رکعت نمازي که خواندهام فقط يک کلمه فارسي را عمدا اضافه کردهام و نه بيشتر! پس نمازم صحيح است.
لذا حجاب هم از اين دست احکام است که حد وسطي براي آن وجود ندارد. يعني يا بايد حد شرعي آن رعايت شود. افزودن بر اين بايد گفت به غير از حدي که علماي متفقالقول بر آن تاکيد دارند.عدمت برج و رفتاري که باعث جلب توجه نامحرم شود نيز در قالب حد حجاب جاي ميگيرد. يعني پوشيدن لباسي که برجستگيهاي بدن را نمايان سازد در زمره عدم رعايت حد حجاب قرار ميگيرد. حتي پوشيدن لباسي که رنگهاي استفاده شده در آن باعث جلب توجه ميشود از مصاديق بيحجابي است.
در نتيجه بايد گفت حجاب فقهي حد و مرز مشخصي دارد که صرفا توسط فقها تعيين ميشود و هيچ کس ديگري هم حق ورود به اين حوزه و تغيير اين معيار و استانداردها را ندارد. افزودن بر اين در حکومت اسلامي نظر ولي فقيه ملاک و معيار است و ايشان نيز همين حد تعيين شده را تاييد کردهاند.
*جناب رهبر لطفا شما هم نظر خود را بفرماييد؟
- آماري که دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي ارائه داده به ردهبندي بيحجابها پرداخته است و نتيجه آن هم ميتواند حداکثر بهبود وضعيت بيحجابي باشد نه اينکه بگويم وضعيت حجاب بهتر شده و لذا حجاب اسلامي شامل ردهبندي نميشود و حد آن مشخص است. آماري که شما به آن اشاره کرديد، بيشتر بازي با اعداد به نظر ميرسد. هر چند که کار کارشناسي براي تهيه اين پژوهش انجام شده باشد اما در عمل آنچه ما از جامعه ميبينيم نامطلوب است. دو روز گذشته بنده در اصفهان در يک جلسه هنري که نام آن محفوظ ميباشد، شرکت داشتم. بنده بعد از يک ربع ساعت با شرمندگي از وضعيت مدعوين از سالن خارج شدماين در حالي بود که اين جلسه هنري باسازمان تبليغات اسلامي در ارتباط است و آن هم از زيرمجموعههاي نهاد مقام معظم رهبري است.
متاسفانه بنده شاهد يک نوع بيتفاوتي هستم که نسبت به مساله بيحجابي دارد بر جامعه حاکم ميشود. مگرما چه کار خاصي انجام دادهايم که انتظار داريم وضع حجاب بهبود يافته باشد؟ تنها دوراني که من به خاطر دارم وضعيت حجاب اندکي رو به بهبود گذاشت وقتي بود که گشتهاي ارشاد نيروي انتظامي وارد عمل شدند. ولي متاسفانه آن هم به خاطر ايستادگي دولت در مقابل آن متوقف شد. الان اگر شما به يکي از ادارات دولتي که موظف به اجراي قانون گسترش عفاف و حجاب هستند سري بزنيد، کمتر جايي پيدا ميکنيد ه اصلا از وجود اين قانون خبر باشند. اين بيتفاوتي نسبت به مساله حجاب در دولت اصولگرا مايه تاسف است. ما در صداقت آقاي افشار شکي نداريم؛ اما اگر در کنار کار فرهنگي نهي از منکر وجود نداشته باشد، زحمات فرهنگي اين بزرگواران که پاسخ آن در درازمدت معلوم ميشود لوث خواهد شد
*آقاي فياض لطفا مورد فوق الذكر را از لحاظ تئوريک را براي خوانندگان يالثارات شرح دهيد.
- من ميگويم بعد از پيروزي اصولگرايان فرهنگ مذهبي کشور رشد يافته است. مثلا شما در مسابقات آسيايي شاهد بوديد که ورزشکاران بعد از پيروزي زمين را سجده ميکردند و يا دعا ميخواندند و اين نشان دهنده ظهور و بروز معنويات است. اما از طرف ديگر کساني هم هستند خلاف اين عمل ميکنند.
*اين مثالي که شما زديد چگونه در يک قالب تئوريک قرار ميگيرد؟
- خيلي واضح است.اين مساله را حضرت اميرالمومنين علي(ع) هم ميفرمايند که مقتضاي زمان با سلطان تغيير ميکند. و اين وفق حال زمان ماست چنانچه رئيس قوه قضائيه هم اشاره کردند که با انتخاب آقاي احمدينژاد گفتمانها تغيير يافته است و لذا آنچه را که شما امروز تحت عنوان پديده بيحجابي ميبينيد حاصل دوران قبل از پيروزي اصولگراهاست و بايد سالها بازسازي انجام شود تا به وضعيت مطلوب دست پيدا کنيم.
*دكتر كوشكي! در مورد تئوريپردازي آقاي فياض چه نظري داريد؟ ضمن اينكه اين نظر آقاي افشار هم بود!
- همان طور كه گفته شداين تئوري برگرفته از کلام مبارک اميرالمومنين(ع) است که ميفرمايند: مردم هر زمان به حاکمان خود شبيهترند تا به پدرانشان. حال حال ما ميخواهيم بدانيم اين تئوري در مورد دولتهاي نهم و دهم صادق است يا خير؟ براي اثبات اين نظريه بايد ببينيم که مسئولين امر در اين دو دولت به ارتقاي سطح حجاب و عفاف اهتمام داشتهاند يا خير؟ اگر داشتهاند پس ميتوان پذيرفت که اين تئوري در مورد دولتهاي اصولگراي نهم ودهم صادق است.
حال سوال اين است که آيا دولت نهم در طول 4 سال سابقه خدمت خود و دولت دهم در طول 2 سال خدمتش گامي در جهت احياي عفاف و حجاب برداشته است؟اگر برداشته است نام بياورند! ما که اثري از چنين فعاليتي نديديم
* البته آقاي افشار هم هيچ جمعبندي و يا آمار خاصي از عملکرد دولتهاي نهم و دهم در خصوص عفاف و حجاب و فرهنگ اسلامي نداشتهاند که ما ارائه بدهند.
- بسيار خوب، پس نتيجه ميگيريم اين ادعا زماني صحت دارد که ما شاهد گام مثبتي از سوي دولت باشيم که نيستيم. اما نکته دوم اين است که دولتهاي نهم و دهم در عين حال که حجاب شرعي را قبول دارند اما در عمل دست به ترويج بيحجابي زدهاند. من براي اثبات نظرم مثالهايي براي شما ميآورم اگر ما نگاهي به تئاترهاي اکران شده در طول عمر دولتهاي آقاي احمدينژاد بيندازيم، متوجه ميشويم که بيش از نود درصد اين نمايشها مروج بيحجابي هستند حال آنکه در اين مدت مستحق دريافت جوايز فراواني هم شدهاند. يک نمونه محدود آن تئائ اتلّو بود که در سال جاري و در ماه رمضان اجرا شد و برگزيده تئاتر فجر سال 88 هم بود اما به خاطر شدت بيحجابي و رواج روابط غير شرعي که در روي صحنه اتفاق ميافتاد. دادستان تهران دستور جلب بازيگران و عوامل اين تئاتر را صادر کرد! البته نمونه اين موارد بسيار زياد است. ما در اين زمينه از مسئولين وزارت ارشاد دعوت ميکنيم تصاوير تئاترهايي را که خودشان قبول دارند براي قضاوت ارائه دهند.
از ديگر موارد نشر و تبليغ بيحجابي فيلمهايي است که در دوره رياست جمهوري آقاي احمدينژاد از وزارت ارشاد ساخته شدند و مجوز ارشاد گرفتند! حال آنکه شرح حال لمپنيسم و روابط نامشروع زن و مرد رايج در اين فيلمها برکسي پوشيده نيست و اين در حالي است که بسياري از اين فيلمها حتي جايزه هم دريافت کردهاند.
بعضي وقتها کارها مفتضحانه خود جلو ميرود. مثلا دريکي از همين جشنوارهها خانمي به نام مريم زندي که کارگردان فيلمهايي از همين دست است موقع دريافت جايزه از دست وزير تقريبا روسير بر سر نداشت!
چرا راه دور ميرويم؟ در همين مسابقات آسيايي آيا حضور زنان تيم قايقراني با آن وضع پوشش ترويج حجاب اسلامي محسوب ميشود؟ و يا تشکيل و اعزام تيمهايي مثل فوتبال و کبدي زنان به مسابقات در حالي که ذات اين ورزشها مستلزم انجام فعاليتهاي دون شان يک زن مسلمان در انزار عموم است و يا مثلا وزارت ارشاد دولتي که به يک زن به نام شيدا مجوز تکخواني و توزيع آلبوم ميدهد چطور ميتواند مدعي ارزشگرايي باشد؟
*آقاي رهبرلطفا در مورد تئوري مورد بحث نظر خود رابيان كنيد؟
- اگر پشتيباني از نيروي انتظامي نباشد، نميتوان اين انتظار را از آنان داشت که يکتنه جلوي اين همه منکرات را بگيرند کما اينکه ديديم در جلوي سفارت فرانسه 120. زن و مرد مست در خيابان بودند و با نيروي انتظامي هم درگير شدند و فحاشي کردند.
ما گزارش سفارت فرانسه و کشف حجاب چينيها در نمايشگاه صنايع خودرو را با يک نامه ضميمه کرديم و خدمت آقاي رئيس جمهور فرستاديم و سوال کرديم که کار فرهنگي کجا صورت ميگيرد که ما شاهد اين وضعيت وخيم در مکانهاي مختلف هستيم؟ ما از ايشان خواستيم به نيروهاي تحت امر خود تذکر بذدهند.
دو هفته گذشته دو تن از فرماندهان عالي رتبه نيروي انتظامي که من از شما ميخواهم نام آنان را فاش نکنيد با ما ملاقات داشتند. به ما گفتند که به نيروي انتظامي دستور داده شده است که نه وارد اين موضوع شود و نه تذکر بدهد، بلکه اين نيرو را موظف کردهاند خيلي با احتياط اشخاص با وضع پوشش بسيار بد را تعقيب کنند و در مکانهاي خلوت به آنها تذکر بدهند.
اينجا الان يک سوال مطرح است مگر نيروي انتظامي چند نفر نيرو در اختيار دارد که نفر به نفر دنبال اشخاص بد پوشش اعزام کند. تا به آنها تذکر بدهند. و اين يعني در عمل به نيروي انتظامي گفتهاند که شما هيچ کاري نکنيد و اين فرقي با تعطيلي کار ندارد. اگر مردم در جامعه امر و نهي مأمورين را نبينند اين استنباط ايجاد ميشود که ميدان عمل براي فاسقين باز گذاشته شده است. اين در حالي است که به فرموده حضرت آقا وظيفه نيروي انتظامي حفظ ارزشهاي اسلامي است و بيحجابي هم يک جرم مشهود است و مجازات دارد.
نماينده مقام معظم رهبري در دانشگاهها به مجلس آمدند و ما در فراکسيون دانشگاهيان با ايشان مذاکره کرديم. ايشان عنوان کردند که ما کار فرهنگي ميکنيم ولي جوابگو نيست و همکاريها هم ضعيف است من در خبرنامههايي که براي ما ميآيد خبرهاي بدي از اهمال مسئولين ميخوانيم. چند روز پيش در خبرنامه جامعه مدرسين درج شده بود که گويا در جشنواره دفاع مقدس يک خانم با وضع حجاب بسيار بد از دست وزير جايزه دريافت کرده است. من احساس ميکنم. مسئولين در مورد حجاب خانواده خود حساسيت دارند در حالي که اين حساسيت را در مورد جامعه ندارند. و يا اگر هم دارند برنامهاي براي آن ندارند. و يا اينکه غافلند و ارزيابي از عملکرد اشخاصي که در مصادر امور گذاشتهاند ندارند. آن عده هم با ارائه يک سري بيلانهاي کاري آنان را گمراه ميکنند.
*آقاي فياض به نظر شما چه کار بايد کرد که به قول شما اين عدهاي که مخالف شرايط سياسي حاکم هستند و اقدام به کشف حجاب ميکنند يا دست به اين کار نزنند و يا مجبورشوند از اين عمل خلاف شرع دست بردارند؟
- ما بايد براي اين عده خودآگاهي ايجاد کنيم. ما معتقديم حجاب يک امر فطري است و برهنگي يک نوع بياحترامي محسوب ميشود وکسي آن را نميپسندد. تاريخ بشر ثابت کرده انسان هر چقدر به سمت حيوانيت پيش رفته برهنهتر شده است.جغرافياي جهاني هم اين مطلب را تاييد ميکند. شما به هر جاي دنيا که برويد حجاب دارند. من خودم جايي از دنيا را نديدهام که حجاب را حفظ نکنند. مثلا ممکن است يک زن موي سرش بيرون باشد؛ ولي سعي ميکند برجستگيهاي بدنش را بپوشاند. مگر اينکه از لحاظ رواني مشکل داشته باشد و يا اينکه روسپي باشد. من اين مساله را در خيلي جاهاي دنيا مثل آلمان و تايلند ديدهام. که مردم از شخص بدپوشش دوري ميکنند. حتي در سفر تايلند يک خانم حجبه همراه مابود و يک بودايي به او گفت: کاش دختر من هم مثل شما باحجاب بود.
*پس چراعدهاي حجاب را رعايت نميکنند؟
- به غير دلايل سياسي، در موارد ديگر بايد گفت ما با دو دسته از زنان بدحجاب طرف هستيم. يک عده زناني هستند که متاهلند و يا حتي مردان متاهل هم در اين دسته قرار ميگيرند. يکي از معضلات اين دسته نارضايتيهاي جنسي دو طرف از يکديگر است. که نتيجه آن بروز بدحجابي در سطح جامعه است يعني اين عده سعي در جبران نارضايتي خود هستند. اخيرا يک پاياننامه دانشگاه الزهرا(س) به دست من رسيد.در اين پاياننامه متاسفانه 99 درصد زنان مصاحبه شونده از رابطه جنسي خود ناراحت بودند و جالب اينجاست در تمامي اين جامعه آماري، شوهران اين زنان از وضعيت حجاب و پوشش همسرانشان ناراضي بودند.
اما دسته دوم دختراني هستند که ازدواج آنها به تعويق افتاده و به وسيله بدپوششي سعي در جلب توجه جنس مخالف را دارند و لذا توضيحي که بنده دادم در قالب ساختار اجتماعي است و ما در صورتي که بتوانيم مشکل ازدواج و آموزشهاي جنسي را حل کنيم، معضل بدحجابي خود به خود بهبود مييابد. به قول شهيد مطهري اگر ما مسائلي را که مربوط به داخل حريم خانواده است در همان محيط حل کنيم، اين مساله به بيرون از خانه ظهور و بروز پيدا نخواهد کرد.
* اما شما گفتيد عدهاي که کشف حجاب ميکنند وضعيت حجابشان را بدتر کردهاند به شکل سياسي دست به اين کار ميزنند.
- من با برخي از اين عده برخورد داشتهام. اينها فکر ميکنند قشر مذهبي کلا با مسائل جنسيتي مخالف است. در صورتي که اگر به آنها توضيح داده شود ارشاد ميشوند.
﷼به هر حال عدهاي هستند که يا به شکل سياسي و يا همانطور که گفتيد به دلايل ديگربا لجاجت دست به بدپوششي و کشف حجاب ميزنند به نظر شما نبايد اين عده را که مظاهر فساد محسوب ميشوند به وسيله کار سلبي از اين اقدام بازداشت؟
- من نميگويم بينتيجه است. مساله اينجاست که خود حاکميت اين بلا را بر سر جامعه آورده است. آن هم روحانيوني که 16 سال بر جامعه حکومت کردند.
يعني خود روحانيون به بيحجابي شکل شرعي دادند
بالاخره الان بايد فكري به حال اين وضعيت كرد؟!
مسايل فرهنگي زمانبر است. همانطور که سالها طول کشيد که به اين روز برسيم، سالها هم به طول خواهد انجاميد تا به وضعيت مطلوب برسيم.
* يعني با اين تفاسير بايد صرفا به کار فرهنگي بپردازيم و کار سلبي را کنار بگذازيم؟
- من اصلا معتقدم بسياري از اين عده آگاهي ندارند. همانطور که عرض کردم حجاب يک امر فطري است و به محض اينکه نسبت به آن براي افراد خودآگاهي ايجاد شود، به سرعت به آن عمل ميکنند.
سالها رسانه ملي ما در اين جهت حرکت کرد که بگويد غرب پيشرفته است و غرب پيشرفته بيحجاب است. اما به اين مساله توجه نکرد که غربيها بيحجاب هستند؛ اما بدن پوشيدهاي دارند. مگر اينکه روسپي باشد. و يا يک مساله مهم اينکه آقايان روحانيون چقدر در بالاي منبر در مورد حجاب حديث ميخوانند؟ آيا آن قدر که راجع به عالم بالا و ملکوت صحبت ميکنند، راجع به حجاب هم مطلبي ميگويند؟
* امامنابر مختص محافلي است که تقريبا همه شرکت کنندگان در آن حجاب متعارف و مطابق شرع دارند. بنابراين احتمالا سعي بر اين است که سطح دانش کساني که حجاب را رعايت ميکنند ارتقا يابد.
- بله، هنر اين است که ما موفق به ايجاد يک جريان فرهنگي همهگير شويم.
* آقاي كوشكي، دكتر فياض ودر ضمن آقاي افشار به آن معتقدند که علت بدحجابيها عدم خودآگاهي بدحجابهاست و به همين دليل ما بايد کار فرهنگي بکنيم، نه کار سلبيشما چه نظري داريد؟
- بايد ديد که ما در همه موارد چنين نظر موسعي داريم يا فقط در مورد حجاب اينگونه ميانديشيم؟
مثلا روحانيون روي منابر راجع به رباخواري حديث نميگويند. پس نتيجه ميگيريم که رباخواري بايدآزاد باشد. يا اينکه روحانيون در وعظهاي خود راجع به سرقت مسلحانه صحبت نميکنند! پس بايد با سارقين مسلح حق بدهيم! و همين طور در موارد مواد مخدر و قاچاق آن هم بايد به همين شيوه مواجه شويم.
از طرف ديگر اين يک قاعده بديهي حقوقي است که جهل به قانون رافع مسئوليت نيست. بر همين اساس وقتي کسي ميگويد نميدانستم بيحجابي جرم است، اين دليل نميشود که از مجازات او چشمپوشي کنيم. اين نکته وقتي کاملا غير قابل قبول ميشود که بپذيريم يک بيحجاب تحصيلاتي حداقل در حد دبيرستان دارد و آن وقت نميداند که حجاب واجب است! در حالي که در تمام کتب ديني مقاطع دبستان، راهنمايي و دبيرستان آموزش داده شده که حجاب يک واجب شرعي است.
از طرف ديگر در تمام طول تاريخ بشر قوهاي به نام قوه قاهره براي برخورد با جرايم در نظر گرفته شده است. و اين به اين خاطر است که انسانها هميشه الزاما به آن قوانيني که ميدانند پايبند نيستند. يعني به قانون واقفند اما به دليل شهوت ميل به قانونشکني دارند.
يک مثال ساده در اين مورد ميزنم. در جامعه پزشکان نرخ افراد سيگاري يک درصد از جامعه غيرپزشکي بيشتر است. حال آنکه افراد اين جامعه بيشتر از بقيه به ضرر و زيان دخانيات واقفند، اما به آن مبادرت ميورزند بر همين اساس هم نميتوان صرف اکتفا به اطلاعرساني و کار فرهنگي اجراي قانون را متوقف کرد.
* آقاي افشار از يک طرف مدعي بودند که ما همچون گذشته دستوالعملهاي قبلي براي برخورد با بدحجابها را به ناجا ابلاغ کردهايم و اين نيرو هم طبق آماري که ارائه ميدهد مدعي برخورد با آنهاست و از طرف ديگر هم ميگويد خود ناجا معتقد است که برخورد سلبي با پديده بدحجابي کار به دردخوري نيست!
- نيروي انتظامي در جايگاهي نيست که بگويد يک قانون به دردخور است يا خير. از طرف ديگر اگر آنها مدعي اجراي قانون هستند پس چرا نتيجه عملي آن در جامعه به چشم نميخورد؟ از طرف ديگر چرا در موارد ديگري مثل تخلفات راهنمايي و رانندگي که ريشه فرهنگي دارد ناجا به کار فرهنگي اکتفا نميکند! و با ادعاي عدم بازدارندگي رقم جرايم آن را به چند برابر افزايش ميدهد. آن وقت در مورد حجاب معتقد به کار فرهنگي است؟
* آقاي کوشکي! يک نکته که در اين پژوهش به چشم ميخورد اين است که در آن بيحجابها به بدحجاب، کم بدحجاب و خيلي بدحجاب تقسيم شدهاند بعد براساس مشاهدات چنين نتيجهگيري شده که کمبدحجابها به بدحجابها تبديل شدهاند و در نتيجه وضع حجاب 9 درصد بهبود يافته است. حال آنکه دستههاي فوقالذکر کلا در رده بيحجاب محسوب مي شوند و نتيجه تغيير رفتار آنها نميتواند نشانگر بهبود وضع حجاب باشد.
- بله، آنچه مسلم است نبايد نام اين تحقيق را بررسي وضع حجاب ناميد. بلکه اين صرفا يک پژوهش در مورد شيوه پوشش زنان است. و اين مساله هم به شدت سليقهاي است. يعني وقتي ما حد حجاب را به عنوان معيار تشخيص بيحجاب و بدحجاب در نظر نگيريم. در بقيه موارد به تعداد سليقه همه افراد ملاک و معيار در تشخيص وضع حجاب وجود دارد و اين شيوه تعيين ميزان حجاب در حکومت اسلامي بيارزش است.
و يک نکته مهم اينکه حتي براي اعلام همين نتيجه پيش روي موسسه مجري پژوهش بايد اعلام کند که چه کسي جامعه را را مورد پايش قرار داده و اعلام کند چه محدود جغرافيايي در اين تحقيق مدنظر بوده است.
مثلا ما الان 30 ميليون زن در کشور داريم که براي بررسي وضعيت پوشش اين تعداد حداقل بايد 300 هزار نفر مورد پايش قرار گرفته باشند تا بتوان نتيجه را به کل جامعه تعميم داد و ديگر اينکه مناطق پايش شده بايد ثابت باشد يعني مثلا در سال 87 با ارزيابي مناطق شمالي شهر تهران به اين نتيجه رسيدهاند که به قول خودشان کمبدحجاب 30 درصد جامعه است و در سال 89 به پايش به فرض يک منطقه مذهبي در تهران نتيجهگيري کردهاند که تعداد کم بدحجابها 5 درصد جامعه را تشکيل ميدهد و بعد اعلام ميکنند که وضع پوشش بهبود يافته است.
* ما از اين موارد اطلاعي نداريم و بايد در اين مورد از دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي سوال شود. لذا قضاوت در اين مورد که شما ميفرماييد، بايد موکول به بررسي بيشتر در اين مورد شود.
- به هر حال براي اعلام چنين نتيجه مهمي بايد پسزمينهها و شاخصهاي آن اعلام شود.
*در يك جمع بندي نظر شما در مورد تئوري که آقاي فياض به آن اشاره كردند وآقاي افشار هم به آن معتقدند چيست؟
- اينکه آقاي افشار گفتهاند دولت اصولگرا مديران اصولگرا را سر کار آورده و در نتيجه مديران ارزشي در دولت نهم و دهم فضا را عوض کردهاند قابل قبول نيست. چرا که در عمل شاهديم اين مديران ولو ارزشي خواسته يا ناخواسته به ترويج بيبند و باري دامن زدهاند. حال آنکه در دولتهاي سازندگي و اصلاحات هم مدعي بودند که ارزشي هستند اما در عمل به ترويج بيبند و باري پرداختند. و جالب اينجاست که دولت نهم و دهم هم تمايلي به تغيير رويههاي ايجاد شده در آن از خود نشان ندادند. مثلا دولت آقاي خاتمي طي بخشنامهاي به مهمانداران هواپيمايي ابلاغ کرد پوشش خودشان که اسلامي و بدون مشکل بود را کنار بگذارند و لباسي بپوشند که هم برآمدگيهاي بدن را نمايان ميسازد و هم نماد تبرج است و جالب اينکه اين شيوه پوشش در دولتهاي قبلي هم حفظ شده بنابراين دولت قصدي براي تغيير اوضاع ندارد.
نتيجه ميگيريم اگر قرار باشد مردم به حاکمان خود شبيه باشند وضع حجاب در کشور هماني است که امروز ميبينيم.
اما ما اين نکته را ميپذيريم کساني که در آشوبهاي بعد از انتخابات شرکت داشتند زنان بيحجاب بودند و بعد از خوابيدن التهابات همين عده هستند که با کشف حجاب به نظام حاکم دهنکجي ميکنند. اين در حالي است که در اين مورد هم رئيس جمهور در صفحه تلويزيون ظاهر شد و اعلام کرد حجاب يک پديده سياسي نيست و عدهاي هر چند وقت يک بار بحث آن را داغ ميکنند تا از آب گلآلود ماهي بگيرند و بعد هم تهديد کردند اگرگشتهاي ارشاد تعطيل نشود من مي آيم وبا مردم حرف مي زنم.
اين در حالي است که در اين زمينه دولت به احساسات ديني ميليونها نفر و حتي ائمه جمعه هم اهانت کردند. و ما شاهديم که با اين مقابله دولت کم کم بدنه مذهبي در حال از دست دادن حساسيت خود به پديده بيحجابي است و اين معضل در حال شيوع به شکل ايپدمي شده است. که اتفاقا اين هم شاهدي بر اين مدعاست که مردم شبيه حاکمان خودشان ميشوند.
من براي اثبات اين ادعا يک مثال ديگر ميآورم آيتالله حائري شيرازي که معلم اخلاق دولت هستند اخيرا در يک اظهارنظر در حمايت از دولت گفتهاند: امروز بيحجابي در جامعه ما تبديل به يک عادت شده است و يک امر عادي است. حال ما اين اظهارنظر را قبول کنيم يا آمارهاي مسئولين و تئوريپردازي ايشان را. در نتيجه بايد بگويم حرام حرام است. مصرف يک قطره شراب، شرب خمر و حرام است و مصرف يک ليوان از آن هم حرام است و اينکه بگوييم يک نفر مصرف شراب خود را از دو ليوان در روز به يک ليوان رسانيده پيشرفت محسوب نميشود! اين مساله در مورد آمارهاي ادعايي آقايان هم صادق است.
مسايل فرهنگي زمانبر است. همانطور که سالها طول کشيد که به اين روز برسيم، سالها هم به طول خواهد انجاميد تا به وضعيت مطلوب برسيم.
* يعني با اين تفاسير بايد صرفا به کار فرهنگي بپردازيم و کار سلبي را کنار بگذازيم؟
- من اصلا معتقدم بسياري از اين عده آگاهي ندارند. همانطور که عرض کردم حجاب يک امر فطري است و به محض اينکه نسبت به آن براي افراد خودآگاهي ايجاد شود، به سرعت به آن عمل ميکنند.
سالها رسانه ملي ما در اين جهت حرکت کرد که بگويد غرب پيشرفته است و غرب پيشرفته بيحجاب است. اما به اين مساله توجه نکرد که غربيها بيحجاب هستند؛ اما بدن پوشيدهاي دارند. مگر اينکه روسپي باشد. و يا يک مساله مهم اينکه آقايان روحانيون چقدر در بالاي منبر در مورد حجاب حديث ميخوانند؟ آيا آن قدر که راجع به عالم بالا و ملکوت صحبت ميکنند، راجع به حجاب هم مطلبي ميگويند؟
* امامنابر مختص محافلي است که تقريبا همه شرکت کنندگان در آن حجاب متعارف و مطابق شرع دارند. بنابراين احتمالا سعي بر اين است که سطح دانش کساني که حجاب را رعايت ميکنند ارتقا يابد.
- بله، هنر اين است که ما موفق به ايجاد يک جريان فرهنگي همهگير شويم.
* آقاي كوشكي، دكتر فياض ودر ضمن آقاي افشار به آن معتقدند که علت بدحجابيها عدم خودآگاهي بدحجابهاست و به همين دليل ما بايد کار فرهنگي بکنيم، نه کار سلبيشما چه نظري داريد؟
- بايد ديد که ما در همه موارد چنين نظر موسعي داريم يا فقط در مورد حجاب اينگونه ميانديشيم؟
مثلا روحانيون روي منابر راجع به رباخواري حديث نميگويند. پس نتيجه ميگيريم که رباخواري بايدآزاد باشد. يا اينکه روحانيون در وعظهاي خود راجع به سرقت مسلحانه صحبت نميکنند! پس بايد با سارقين مسلح حق بدهيم! و همين طور در موارد مواد مخدر و قاچاق آن هم بايد به همين شيوه مواجه شويم.
از طرف ديگر اين يک قاعده بديهي حقوقي است که جهل به قانون رافع مسئوليت نيست. بر همين اساس وقتي کسي ميگويد نميدانستم بيحجابي جرم است، اين دليل نميشود که از مجازات او چشمپوشي کنيم. اين نکته وقتي کاملا غير قابل قبول ميشود که بپذيريم يک بيحجاب تحصيلاتي حداقل در حد دبيرستان دارد و آن وقت نميداند که حجاب واجب است! در حالي که در تمام کتب ديني مقاطع دبستان، راهنمايي و دبيرستان آموزش داده شده که حجاب يک واجب شرعي است.
از طرف ديگر در تمام طول تاريخ بشر قوهاي به نام قوه قاهره براي برخورد با جرايم در نظر گرفته شده است. و اين به اين خاطر است که انسانها هميشه الزاما به آن قوانيني که ميدانند پايبند نيستند. يعني به قانون واقفند اما به دليل شهوت ميل به قانونشکني دارند.
يک مثال ساده در اين مورد ميزنم. در جامعه پزشکان نرخ افراد سيگاري يک درصد از جامعه غيرپزشکي بيشتر است. حال آنکه افراد اين جامعه بيشتر از بقيه به ضرر و زيان دخانيات واقفند، اما به آن مبادرت ميورزند بر همين اساس هم نميتوان صرف اکتفا به اطلاعرساني و کار فرهنگي اجراي قانون را متوقف کرد.
* آقاي افشار از يک طرف مدعي بودند که ما همچون گذشته دستوالعملهاي قبلي براي برخورد با بدحجابها را به ناجا ابلاغ کردهايم و اين نيرو هم طبق آماري که ارائه ميدهد مدعي برخورد با آنهاست و از طرف ديگر هم ميگويد خود ناجا معتقد است که برخورد سلبي با پديده بدحجابي کار به دردخوري نيست!
- نيروي انتظامي در جايگاهي نيست که بگويد يک قانون به دردخور است يا خير. از طرف ديگر اگر آنها مدعي اجراي قانون هستند پس چرا نتيجه عملي آن در جامعه به چشم نميخورد؟ از طرف ديگر چرا در موارد ديگري مثل تخلفات راهنمايي و رانندگي که ريشه فرهنگي دارد ناجا به کار فرهنگي اکتفا نميکند! و با ادعاي عدم بازدارندگي رقم جرايم آن را به چند برابر افزايش ميدهد. آن وقت در مورد حجاب معتقد به کار فرهنگي است؟
* آقاي کوشکي! يک نکته که در اين پژوهش به چشم ميخورد اين است که در آن بيحجابها به بدحجاب، کم بدحجاب و خيلي بدحجاب تقسيم شدهاند بعد براساس مشاهدات چنين نتيجهگيري شده که کمبدحجابها به بدحجابها تبديل شدهاند و در نتيجه وضع حجاب 9 درصد بهبود يافته است. حال آنکه دستههاي فوقالذکر کلا در رده بيحجاب محسوب مي شوند و نتيجه تغيير رفتار آنها نميتواند نشانگر بهبود وضع حجاب باشد.
- بله، آنچه مسلم است نبايد نام اين تحقيق را بررسي وضع حجاب ناميد. بلکه اين صرفا يک پژوهش در مورد شيوه پوشش زنان است. و اين مساله هم به شدت سليقهاي است. يعني وقتي ما حد حجاب را به عنوان معيار تشخيص بيحجاب و بدحجاب در نظر نگيريم. در بقيه موارد به تعداد سليقه همه افراد ملاک و معيار در تشخيص وضع حجاب وجود دارد و اين شيوه تعيين ميزان حجاب در حکومت اسلامي بيارزش است.
و يک نکته مهم اينکه حتي براي اعلام همين نتيجه پيش روي موسسه مجري پژوهش بايد اعلام کند که چه کسي جامعه را را مورد پايش قرار داده و اعلام کند چه محدود جغرافيايي در اين تحقيق مدنظر بوده است.
مثلا ما الان 30 ميليون زن در کشور داريم که براي بررسي وضعيت پوشش اين تعداد حداقل بايد 300 هزار نفر مورد پايش قرار گرفته باشند تا بتوان نتيجه را به کل جامعه تعميم داد و ديگر اينکه مناطق پايش شده بايد ثابت باشد يعني مثلا در سال 87 با ارزيابي مناطق شمالي شهر تهران به اين نتيجه رسيدهاند که به قول خودشان کمبدحجاب 30 درصد جامعه است و در سال 89 به پايش به فرض يک منطقه مذهبي در تهران نتيجهگيري کردهاند که تعداد کم بدحجابها 5 درصد جامعه را تشکيل ميدهد و بعد اعلام ميکنند که وضع پوشش بهبود يافته است.
* ما از اين موارد اطلاعي نداريم و بايد در اين مورد از دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي سوال شود. لذا قضاوت در اين مورد که شما ميفرماييد، بايد موکول به بررسي بيشتر در اين مورد شود.
- به هر حال براي اعلام چنين نتيجه مهمي بايد پسزمينهها و شاخصهاي آن اعلام شود.
*در يك جمع بندي نظر شما در مورد تئوري که آقاي فياض به آن اشاره كردند وآقاي افشار هم به آن معتقدند چيست؟
- اينکه آقاي افشار گفتهاند دولت اصولگرا مديران اصولگرا را سر کار آورده و در نتيجه مديران ارزشي در دولت نهم و دهم فضا را عوض کردهاند قابل قبول نيست. چرا که در عمل شاهديم اين مديران ولو ارزشي خواسته يا ناخواسته به ترويج بيبند و باري دامن زدهاند. حال آنکه در دولتهاي سازندگي و اصلاحات هم مدعي بودند که ارزشي هستند اما در عمل به ترويج بيبند و باري پرداختند. و جالب اينجاست که دولت نهم و دهم هم تمايلي به تغيير رويههاي ايجاد شده در آن از خود نشان ندادند. مثلا دولت آقاي خاتمي طي بخشنامهاي به مهمانداران هواپيمايي ابلاغ کرد پوشش خودشان که اسلامي و بدون مشکل بود را کنار بگذارند و لباسي بپوشند که هم برآمدگيهاي بدن را نمايان ميسازد و هم نماد تبرج است و جالب اينکه اين شيوه پوشش در دولتهاي قبلي هم حفظ شده بنابراين دولت قصدي براي تغيير اوضاع ندارد.
نتيجه ميگيريم اگر قرار باشد مردم به حاکمان خود شبيه باشند وضع حجاب در کشور هماني است که امروز ميبينيم.
اما ما اين نکته را ميپذيريم کساني که در آشوبهاي بعد از انتخابات شرکت داشتند زنان بيحجاب بودند و بعد از خوابيدن التهابات همين عده هستند که با کشف حجاب به نظام حاکم دهنکجي ميکنند. اين در حالي است که در اين مورد هم رئيس جمهور در صفحه تلويزيون ظاهر شد و اعلام کرد حجاب يک پديده سياسي نيست و عدهاي هر چند وقت يک بار بحث آن را داغ ميکنند تا از آب گلآلود ماهي بگيرند و بعد هم تهديد کردند اگرگشتهاي ارشاد تعطيل نشود من مي آيم وبا مردم حرف مي زنم.
اين در حالي است که در اين زمينه دولت به احساسات ديني ميليونها نفر و حتي ائمه جمعه هم اهانت کردند. و ما شاهديم که با اين مقابله دولت کم کم بدنه مذهبي در حال از دست دادن حساسيت خود به پديده بيحجابي است و اين معضل در حال شيوع به شکل ايپدمي شده است. که اتفاقا اين هم شاهدي بر اين مدعاست که مردم شبيه حاکمان خودشان ميشوند.
من براي اثبات اين ادعا يک مثال ديگر ميآورم آيتالله حائري شيرازي که معلم اخلاق دولت هستند اخيرا در يک اظهارنظر در حمايت از دولت گفتهاند: امروز بيحجابي در جامعه ما تبديل به يک عادت شده است و يک امر عادي است. حال ما اين اظهارنظر را قبول کنيم يا آمارهاي مسئولين و تئوريپردازي ايشان را. در نتيجه بايد بگويم حرام حرام است. مصرف يک قطره شراب، شرب خمر و حرام است و مصرف يک ليوان از آن هم حرام است و اينکه بگوييم يک نفر مصرف شراب خود را از دو ليوان در روز به يک ليوان رسانيده پيشرفت محسوب نميشود! اين مساله در مورد آمارهاي ادعايي آقايان هم صادق است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر