۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه

نمايندگان مجلس : همانطور كه به سرعت متهمين كهريزك و كوي دانشگاه را محكوم كرديد محاربان عاشوراي 1431 رااعدام كنيد


اشاره: کمتر از يک سال شمسي ازحوادث عاشوراي سال 88 مي‌گذرد. عاشورايي که همه به خاطر دارند چگونه علاوه بر غم و عزاي اهل بيت عليهم‌السلام مصيبت اهانت به قرآن و شعائر دين نيزبر غصه‌هاي مردم افزوده شد تا با دل و جان آنچه را که در عاشوراي سال 60 هجري بر امام حسين عليه‌السلام گذشت در عاشوراي 1431 تجربه کنند.
در آستانه سالگرد آن روزهاي غمبار بد نيست تا با مرور آن حوادث و تبعات پس از آن دوباره بينديشيم که چه بر ما گذشت و ببينيم مسئولين محترم در مورد عاملين آن فجايع چه کاري از پيش برده‌اند:
ماجرا از کجا آغاز شد؟
شنبه پنجم دي ماه 1388 مصادف با شب عاشورا بود که در چند خيابان مركزي تهران عزاداران حسيني به مقابله با آشوبگران جنبش سبز پرداختند و آنها را پس از ساعتي مجبور به فرار کردند.
در آن شب پس از ورود محمد خاتمي به حسينيه جماران نيز، شمار زيادي از حاضران شروع به كف‌زدن كردند و اين جلسه را به آشوب كشيدند.
اما فرداي آن روز يعني يکشنبه ششم دي ماه اغتشاشگران بدون توجه به حرمت روز عاشورا از ساعت 30/9 صبح با حضور در چندين از نقطه خيابان‌هاي انقلاب، وليعصر و بلوار كشاورز اقدام به اهانت به مقدسات، حمله به مردم و تخريب اموال عمومي كردند.
در اين راستا شماري از فتنه‌گران در ميدان ولي‌عصر(عج) پرچم‌هاي يا زهرا(ع) و ياحسين(ع) را پاره كردند. در اين اغتشاشات به چند خودروي نيروي انتظامي و وسايل نقليه عمومي و خصوصي و چند بانك خساراتي وارد شد و تعدادي موتورسيكلت و سطل زباله در خيابان انقلاب به آتش كشيده شد. در حوالي ظهر پس از دخالت نيروي انتظامي، درگيري‌هايي در برخي نقاط خيابان‌هاي انقلاب، وليعصر و بلوار كشاورز رخ داد.
از سوي ديگر هيأت‌هاي عزاداري پس از اتمام مراسم خود مقارن ظهر عاشورا با راه‌اندازي دسته‌هاي عزاداري در خيابان‌هاي مرکزي تهران، فتنه‌گران را متفرق کردند. اين عزاداران با سر دادن شعارهايي نظير «حسين حسين شعار ما شهادت افتخار ما»، «اين همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده»، «منافق حيا کن عاشورا رو رها کن»، «مرگ بر ضد ولايت فقيه» از دانشگاه تهران به سمت چهارراه وليعصر و سپس چهارراه طالقاني حرکت کردند که اغتشاشگران با ديدن عزاداران دانشجو به کوچه‌ها و خيابان‌هاي اطراف مي‌گريختند.
بعد از ظهر آن روز عده‌اي از آشوبگران با حضور در ميدان جمهوري اسلامي و مشاهده برگزاري نماز ظهر عاشورا در هيأت رهپويان آل طاها، به عزاداران حسيني سنگ‌پراني كردند. اين افراد که نمادهاي سبزرنگ نيز با خود داشتند، تعدادي از نمازگزاران را نيز مورد ضرب و شتم قرار داده و با سنگ‌پراکني به سوي حجت‌الاسلام صالحان امام جماعت اين هيئت، وي را مجروح کردند.
همچنين در حاشيه ميدان ولي عصر(عج) پرچم‌هاي مقدس يا زهرا و يا حسين از سوي آشوبگران پاره و كيوسك پليس نيز به آتش كشيده شد.
در ادامه عزاداران به سمت ميدان وليعصر و سپس هفت‌تير حرکت کردند که آشوب‌طلبان در اين منطقه با پرتاب آجر، سنگ و کوکتل مولوتف منجر به مجروحيت چندين نفر از دانشجويان و حتي دو زن و يک کودک از عزاداران حسيني شدند. فتنه‌گران که به صورت سازماندهي شده به اخلال در عزاداري‌هاي مردم مي‌پرداختند، هيچ گونه نمادي از نمادهاي مرتبط با عزاي حسيني را با خود حمل نمي‌کردند و با هتاکي به عزاداران قصد عصباني کردن آنها و ايجاد درگيري را داشتند که اين امر با خويشتنداري مردم مواجه شد.
مريم رجوي آشوبگران روز عاشورا را خودي خواند!
درپي حمايت غرب و رژيم صهيونيستي، از اغتشاشات روز عاشورا، مريم رجوي سرکرده گروهک منافقين که حدود ده نفر از اعضاي تشکيلات تروريستي‌ا‌ش در اغتشاشات يکشنبه تهران دستگير شده بودند، در مصاحبه‌اي تلفني به خبرگزاري رويترز گفت: «لازم است که سياستي جدي درجهت قطع روابط اقتصادي و سياسي اتخاذ شود، چرا که هم اکنون مردم!! به خيابان‌ها ريخته‌اند و بايد به آنان کمک شود. آمريکا و اروپا بايد اقدامي صورت دهند. اين جنبش اعتراضي اکنون خواستار همان چيزهايي است که مدنظر گروه ما است.»
موسوي و خداجويان در روز عاشورا
پنج روز پس از اين وقايع ميرحسين موسوي بيانيه هفدهم خود را در حالي منتشر کرد که در صدر آن بدون درج نام الله آمده بود بسم‌الرحمن‌الرحيم است ضمن اينکه در ابتداي بيانيه به جاي جمله: ولي لمن والاکم و عدو لمن عاداکم نوشته بود: وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم.
او در اين بيانيه که يازدهم دي ماه 88 منتشرشد صراحتا اعلام کرد:
براي مراسم عاشوراي حسيني عليرغم درخواستهاي فراوان، نه جناب حجت‌الاسلام والمسلمين کروبي اطلاعيه دادند و نه حجت‌الاسلام و‌المسلمين خاتمي اطلاعيه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با اين وصف يک بار ديگر مردمي خداجوي به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه‌هاي وسيع اجتماعي و مدني که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود‌جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعيه و بيانيه نمي‌مانند.

فرماندهي انتظامي تهران بزرگ با صدور بيانيه‌اي ابعاد فجايع آن روز را شرح داد:
معدودي از فتنه‌گران با برنامه ريزي قبلي و بر اساس هدايت و فرخوان رسانه‌هاي بيگانه و با حضور در برخي خيابانها و مسير‌هاي عزاداران حسيني با طرح شعار‌هاي انحرافي اقدام به اخلال در نظم عمومي نموده که بلافاصله فرماندهي نيروي انتظامي تهران بزرگ با حضور در صحنه واز طريق گفت و گو، تلاش براي برقراري نظم و آرامش و حفظ حرمت اين روز عزيز و تسهيل عزاداري مردم نمودند که با هجوم و پرتاب اشياء از سوي فتنه گران وي و تعدادي از ماموران نيروي انتظامي مجروح و مصدوم گرديدند.
در تداوم فتنه‌گري فتنه‌گران و تخريب اموال عمومي و شخصي مردم، نيروي انتظامي با قاطعيت و با بهره‌گيري از ابزار و تجهيزات ضد اغتشاش و با تاکيد بر عدم حمل و به کارگيري سلاح گرم به متفرق نمودن اغتشاشگران اقدام کرد.
با کمال تاسف، در اين اغتشاشات 5نفر به طرز مشکوکي جان باختند و تعدادي نيز مجروح شدند..
پس از اين بيانيه سردار رادان اعلام کرد: بيش از 300 نفر ازتجمع کنندگان در کشور دستگير شدند كه تحويل مراجع قضايي داده مي‌شوند.

محارب كيست؟
ماده 183قانون مجازات اسلامي مي گويد هر کس که براي ايجاد رعب و هراس و سلب آزادي و امنيت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد في‌الارض مي‌باشد.
تبصره 3 ـ ميان سلاح سرد و سلاح گرم فرقي نيست‌.
ماده 186 ـ هر گروه يا جمعيت متشکل که در برابر حکومت اسلامي قيام مسلحانه کند، مادام که مرکزيت آن باقي است تمام اعضا و هواداران آن‌، که موضع آن گروه يا جمعيت يا سازمان را مي‌دانند و به نحوي در پيشبرد اهداف آن فعاليت و تلاش موثر دارند محاربند اگرچه در شاخه نظامي شرکت نداشته باشند.
تبصره ـ جبهه متحدي که از گروهها و اشخاص مختلف تشکيل شود، در حکم يک واحد است‌.
ماده 187 ـ هر فرد يا گروه که طرح براندازي حکومت اسلامي را بريزد و براي اين منظور اسلحه و مواد منفجره تهيه کند و نيز کساني که ‌با آگاهي و اختيار، امکانات مالي موثر و يا وسايل و اسباب کار و سلاح در اختيار آنها بگذارند محارب و مفسد في‌الارض مي‌باشند.
فصل دوم ـ راههاي ثبوت محاربه و افساد في‌الارض‌
محاربه و افساد في‌الارض از راههاي زير ثابت مي‌شود (ماده 189 ):
الف ـ با يک بار اقرار به شرط آنکه اقرارکننده بالغ و عاقل و اقرار او با قصد و اختيار باشد.
ب ـ با شهادت فقط دو مرد عادل‌.
تبصره 1 ـ شهادت مردمي که مورد تهاجم محاربان قرار گرفته‌اند به نفع همديگر پذيرفته نيست‌.
تبصره 2 ـ هرگاه عده‌اي مورد تهاجم محاربان قرار گرفته باشند شهادت اشخاصي که بگويند به ما آسيبي نرسيده نسبت به ديگران‌ پذيرفته است‌.
تبصره 3 ـ شهادت اشخاصي که مورد تهاجم قرار گرفته‌اند اگر به منظور اثبات محارب بودن مهاجمين باشد و شکايت شخصي نباشد، پذيرفته است‌.
حد محاربه و افساد في‌الارض‌
ماده 190 ـ حد محاربه و افساد في‌الارض يکي‌ از چهار چيز است‌:
1 ـ قتل 2 ـ آويختن به دار 3 ـ اول قطع دست راست و سپس پاي چپ 4 ـ نفي بلد.
ماده 191 ـ انتخاب هر يک از اين امور چهارگانه به اختيار قاضي است خواه محارب کسي را کشته يا مجروح کرده يا مال او را گرفته باشد و خواه هيچ‌ يک از اين کارها را انجام نداده باشد.
ماده 192 ـ حد محاربه و افساد في‌الارض با عفو صاحب حق ساقط نمي‌شود.
ماده 193 ـ محاربي که تبعيد مي‌شود بايد تحت مراقبت قرار گيرد و با ديگران معاشرت و مراوده نداشته باشد.
ماده 194 ـ مدت تبعيد در هر حال کمتر از يک سال نيست، اگرچه بعد از دستگيري توبه نمايد و در صورتي که توبه ننمايد همچنان در تبعيد باقي خواهد ماند.
ماده 195 ـ مصلوب کردن مفسد و محارب به صورت زير انجام مي‌گردد:
الف ـ نحوه بستن موجب مرگ او نگردد.
ب ـ بيش از سه روز بر صليب نماند ولي اگر در اثناي سه روز بميرد مي‌توان او را پايين آورد.
ج ـ اگر بعد از سه روز زنده بماند نبايد او را کشت‌.
ماده 196 ـ بريدن دست راست و پاي چپ مفسد و محارب به همان‌گونه‌اي است که در «حد سرقت‌» عمل مي‌شود.
دادستان آشوبگران را محارب دانست
سه‌شنبه 15 دي 88 دادستان کل کشور در مصاحبه‌اي اعلام کرد: کساني که عليه حق قيام کنند حکمشان از نظر شرع اعدام است.

تعداد ديگري از عاملان اصلي با کمک مردم دستگير شدند
سه شنبه 29 دي 1388، پس از آنکه دو روز پيش از آن سردار رجب زاده، فرمانده انتظامي تهران بزرگ از شناسايي تک تک افرادي که در حوادث روز عاشورا حضور داشتند خبر داده بود، نيروي انتظامي اعلام کرد بر اساس تصاوير منتشر شده از آشوب‌گران بيش از 40 نفر از تجمع‌کنندگان روز عاشورا با همکاري مردم شناسايي و دستگير شدند.
متهمان براي سير مراحل تحقيق و بازجويي در اختيار نيروي انتظامي قرار دارند.
پس از آن پايگاه اطلاع‌رساني دادسراي عمومي و انقلاب تهران از ارسال پرونده 16 متهم حوادث عاشوا به دادگاه خبر داد.

۱۱ بهمن ۱۳۸۸ دادگاه 16متهم اصلي حوادث روز عاشورا برگزار شد
آنچه در ادامه مي‌خوانيد گزيده‌اي از اعترافات پنج تن از آشوبگران در دادگاه است:
«س. گ» يکي از آشوبگران روز عاشورا در رابطه با حضورش درآن حوادث، عنوان كرد: در روز تاسوعا يكي از دوستانم تماس گرفت و گفت كه در انقلاب تجمع صورت گرفته و مردم معترضند و كف و سوت و دست‌زدن هم انجام شده است. هنگامي كه شب آن روز براي گرفتن نذري قرار گذاشته بوديم من در سايت بالاترين خواندم آن شب قرار است كه خاتمي در حسينيه جماران سخنراني كند. من به دوستي كه در نياوران حضور داشت اين موضوع را گفتم و در سايت بالاترين نوشته شده بود كه جمعيت زيادي قرار است به آن سمت بروند كه دوستم پس از چند ساعت با من تماس گرفت و گفت كه تجمع شده و مردم اعتراض مي‌كنند و شعار مي‌دهند و گفت كه در تجمع شب تاسوعا در نياوران شركت كنم.
اين متهم گفت: دوستم در آن ملاقات اصرار كرد فردا (روز عاشورا) با همديگر در تجمع شركت كنيم. من گفتم دو تن از فاميل‌هاي من هم هستند و من حتما همراه خانواده‌ام شركت مي‌كنم. صبح آن روز فاميل‌مان به من زنگ زد و گفت كه ما در حال حركت هستيم. بعد از آن اس‌ام‌اس از دوستم دريافت كردم كه نوشته شده بود: دوستان من در ميدان فردوسي منتظرند. من قصد نداشتم خيلي زود به آنجا بروم ولي موافقت كردم و رفتم.
قاضي از متهم پرسيد: بعد از سخنراني ‌‌٢٩ خرداد مقام معظم رهبري شما با چه انگيزه‌اي در فتنه عاشورا شركت كرديد؟ متهم پاسخ داد: انگيزه‌ من براندازي نظام بود. چون نظام را در اتفاقاتي كه صورت گرفت مقصر مي‌دانستم.
قاضي صلواتي با فراخواندن متهم پرونده دوم اظهار كرد: اتهام شما اجتماع و تباني براي ارتكاب جرايم عليه امنيت كشور و فعاليت تبليغي عليه نظام است. چه دفاعي داريد؟
آشوبگر رديف دوم پس از دفاع اوليه گفت: آقاياني كه خوب بيانيه مي‌دهند بيايند و از منافقين، سلطنت‌طلبان، وابستگان به فرقه‌هاي ضاله، رقاصان خارج از كشور و مطربان اعلام برائت كنند و با هماهنگي وزارت كشور تجمعي را برگزار كنند. اگر كسي آمد؟ اين شعارها، حمايت‌ها و... به پايان مي‌رسد. دشمن در حوادث بعد از انتخابات از ما دولت وابسته نظامي مي‌خواست تا آخرين نظريه ساموئل‌هانتينگتون محقق شود
متهم پرونده دوم گفت: برخي خواص جامعه با بيانيه‌ها، مصاحبه‌ها و ميزگردها، پياده نظام و كارگزار دشمن بودند. امام(ره) فرمودند كه دو طبقه روشنفكران بي‌تعهد و مقدس‌مآب‌ها دست و پاي را مي‌بندند والا آمريكا نمي‌تواند كاري كند. اين دو جريان بايد گذشته‌ خودشان را بازخواني كنند. حرف‌هايي كه من در دادگاه مي‌زنم براساس القائات نيست كه در بيرون از آن سوءاستفاده كنند.
قاضي از متهم خواست تا صراحتا در مورد اقداماتش در روز عاشورا توضيح دهد كه متهم پرونده دوم گفت: حضورم در روز عاشورا براي تحليل فضاي سياسي در مدت ‌١٠ الي ‌١٥ دقيقه بود و فضا به شدت راديكال بود.
قاضي از متهم خواست تا درباره انگيزه‌اش در صدور بيانيه‌هاي متعدد و مصاحبه با رسانه‌هاي بيگانه توضيح دهد و گفت: ‌٥ دقيقه قبل از دستگيري در حال مصاحبه با رسانه‌هاي بيگانه بودي انگيزه‌ات چه بود؟
متهم پرونده دوم گفت: انگيزه ما عناد نبود ما به دنبال اصلاحات هستيم. من به بازجويم گفتم كه راه‌هاي رسانه‌هاي داخلي به روي ما بسته است و ما مجبوريم با رسانه‌هاي خارجي مصاحبه كنيم. بازپرس هم گفت: چرا اين اتفاق افتاد؟ به او گفتم: ما فرزندان پدري هستيم كه ما را از خانه بيرون كرده و بازپرس گفت وقتي پدرت بيرونتان كرد بايد به خانه دشمن پدر برويد؟ كه در پاسخ به اين سوال جوابي نداشتم.
در ادامه «الف. م» پس از تفهيم اتهام گفت: مادرم عضو گروه مادران صلح بود. پدرم در سال ‌٦٧ به اعدام محكوم شد و عمويم در سال ‌٦٣ به دلايلي از ايران خارج شد.
در ادامه، قاضي صلواتي از متهم پرسيد آيا با انگيزه‌ سياسي در تجمع عاشورا شركت كرديد؟ متهم پاسخ داد: در روز عاشورا با هماهنگي قبلي با پنج تن از دوستانم و بدون قصد سياسي مشخصي در تجمعات شركت كرديم. در مسيري كه از ماشين پياده شديم و حركت كرديم هيچ شعاري نداديم و فقط تماشاگر بوديم.
الف. م در ادامه‌ دفاعيات خود درباره‌ انگيزه‌ شركت در تجمعات عاشورا گفت: بخشي از اين محاكمه در واقع محاكمه‌ من نيست. محاكمه رهبراني است كه حاضر نشدند به احزاب رسمي تن بدهند و فضا را باز گذاشتند تا رسانه‌هاي خارجي و اپوزيسيون خط و ربط تعيين كنند. چرا آنها پاسخگو نيستند؟ چرا كساني كه با ادعاي تقلب، اعلام تجمع كردند مسووليت كارشان را نمي‌پذيرند؟
وي با بيان اين‌كه در زندان درباره‌ انگيزه‌ام بيشتر فكر كردم، افزود: من ‌١١ صبح روز عاشورا در خيابان طالقاني بودم و وقتي به خانه رسيدم متوجه شدم كه چه اتفاقاتي افتاده است و هيچ برنامه‌ريزي نكرده بودم. پس آنهايي كه با بيانيه‌هاي خودشان كه احتمالا خيلي خوش‌نويس هم هست ما را سر شوق آوردند چه؟
وي ادامه داد: مي‌دانم در تجمع عاشورا از خط قرمزها گذشتم و آن‌چه كه در روز عاشورا اتفاق افتاد هيچ احترامي براي عقايد، تقوا و آرامش مردم قائل نبود و فقط دو سه روز بعد جوابش را گرفت.
در ادامه نماينده‌ دادستان به قرائت اتهامات متهم پرونده‌ چهارم «پ. ف» ساكن تهران و بهايي پرداخت و گفت: اين متهم فعاليت تبليغي عليه نظام به نفع گروه‌هاي معاند از طريق شركت در اغتشاشات عاشورا داشته، همچنين اتهام اجتماع و تباني عليه امنيت كشور و استفاده از تشكيلات دريافت ماهواره از جمله اتهامات وي است.
وي افزود: فرقه‌ بهاييت و بيت‌العدل كه در فلسطين اشغالي واقع است، علي‌رغم رويه‌ گذشته‌اش كه همواره بهاييان را از شركت در انتخابات برحذر مي‌داشت، در انتخابات دهم با حمايت از كانديداي منتسب به جنبش سبز، هواداران خود را امر به شركت در انتخابات كرد و با فراهم كردن فضاي آشوب و اغتشاش از طريق سايت‌ها، بهاييان را دعوت كرد كه با به اوج رسيدن هنجارشكني‌ها در عاشوراي حسيني، به گونه‌اي فعال در كليه‌ تجمعات عاشورا و در همه‌ نقاط شهر حاضر شوند و متهم حاضر يكي از آنهاست.
متهم گفت: در روز عاشورا ساعت 30/9 صبح به يكي از دوستان بهايي‌ام زنگ زدم كه او گفت من با گروه خودم مي‌روم. در نتيجه من به همراه ‌٥ نفر ديگر در ميدان فاطمي قرار گذاشتيم و سپس به سمت پايين حركت كرديم. روي پل حافظ تجمع نيروي انتظامي را ديدم و زير پل اغتشاشگران بودند.
قاضي صلواتي اتهام ارتباط، هواداري و هواخواهي موثر با گروهك منافقين با مجازات محاربه را به متهم پرونده پنجم تفهيم كرد و گفت چه دفاعي داري؟ وي گفت: در سال ‌١٣٨٤ جذب سازمان منافقين شدم و با ايميل با آنها ارتباط برقرار كردم، آنها اسامي مختلفي چون رضا، موسي، رامين براي من انتخاب كردند و فعاليت‌هاي تبليغي داشته‌ام تا اواسط سال ‌٨٦ توسط ماموران اطلاعات بازداشت شدم، اما مورد رافت دستگاه قضايي قرار گرفتم.
اما از سوي سيماي منافقين ايميل‌هاي متعددي براي من فرستادند و با آنها ارتباط برقرار كردم. آنها نام مستعار شهاب را براي من گذاشتند و سرپل ارتباطي جديدم مهري شد كه مرا ترغيب به شركت در تجمعات كرد. براي روز عاشورا فايلي حاوي ليست شعارها، عكس مسعود و مريم رجبي برايم فرستادند و خواستند كه عكس‌ها را منتشر و آن را در بين تجمع كنندگان پخش كنم، سپس از آنها عكس گرفته و برايشان بفرستم.
متهم پرونده پنجم گفت: روز عاشورا بدون اين كه موضوع را به خانمم بگويم با دختر كوچكم به زير پل كالج رفتيم كه موبايلم زنگ خورد و از سيماي منافقين از من درباره وضعيت آنجا سوال كردند كه من گفتم مردم شعار الله‌اكبر مي‌دهند، جمعيت زياد است. انگار انقلاب‌٥٧ رخ داده، سنگ پراني از بالاي پل مي‌شود، گاز اشك آور زدند و صداي تيراندازي مي‌آيد كه در اين زمان ارتباط تلفني قطع شد.
وي با اشاره به اين‌كه آنها شعارهايي همچون مرگ بر ديكتاتور براي من در ايميل ارسال كرده بودند، گفت: بعد از عاشورا در تلويزيون چند خانم بدحجاب را ديدم كه شعارهاي منافقين را سر مي‌دادند و به جاي عكس مسعود و مريم پارچه سبز بالاي سرشان گرفته بودند.
وي گفت: بعد از روز عاشورا نامه‌اي از سرپل قبلي‌ام رسيد، مبني بر اين كه شيوا سرپل جديد است و پروسه جديدي را بيان كردند مبني بر اين كه در داخل تاكسي سوار شويد و به جاي ميدان وليعصر بگوييد به ميدان مصدق مي‌روم. سپس از اين موضوع فيلم بگيريد و براي ما بفرستيد.
نه نفر به اعدام محکوم شده‌اند
اما بايد صبر کرد!

چند روزپس از برگزاري دادگاه آشوبگران روز عاشورا مورخ سه شنبه 20 بهمن 1388 معاون اول قوه قضاييه اعلام کرد: 9 نفر از آشوب گران به اعدام محکوم شده‌انداما محكومين به حكم اعتراض كرده‌اندو در نتيجه پرونده در دادگاه تجديد نظر است که بايد منتظر بود.
وي، افزود: تا زماني كه دادگاه تجديد نظر راي خود را اعلام نكند، بايد صبر كرد.
اتهام محاربه و تلاش براي براندازي نظام جمهوري اسلامي و عضويت در گروهك مسلح ضد انقلابي انجمن پادشاهي ايران و گروهك تروريستي منافقين، از جمله اتهامات اين محكومان اعلام شده است.
معاون اول قوه قضاييه در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني بر نظر دستگاه قضايي در مورد امضاي طومار ميليوني كه براي محاكمه و برخورد با سران فتنه ارايه شده است، گفت: دستگاه قضايي قبلا نظر خود را در اين زمينه اعلام كرده است. دستگاه قضايي ان‌شاءالله وظايف قانوني خود را انجام خواهد داد.
اين مقام قضايي در پاسخ به اين پرسش كه چرا احكام متهماني كه در دوره اول بازداشت شدند، صادر نشده است، گفت: تلاش بر اين است كه پرونده‌ها سريع رسيدگي شود. به دادستان تهران و روساي دادگاهها نيز تاكيد شده است كه اين پرونده‌ها بدون فوت وقت و اطاله دادرسي و با سرعت، دقت و رعايت قانون رسيدگي شود. «اگر حكمي تاكنون اعلام نشده حتما در زمان خودش اعلام خواهد شد.»در هر صورت رسيدگي‌ها در حوزه دادسراهاي تهران متوقف نشده است و قضات شبانه روز مشغولند.

چقدر بايد صبر کرد؟
روزي که خوانندگان محترم يالثارات شماره 602 اين هفته نامه و اين نوشتار را مطالعه مي‌کنند دقيقا يک سال قمري از وقوع فجايع تاسوعا و عاشوراي 1431 والبته 308 روز از صدور حکم مجازات براي مسببين اصلي آن مي‌گذرد. اما هنوز هيچ خبري از اجراي آن به گوش نمي‌رسد! اين درحالي است که به نظر مي‌رسد اجراي احکام محاربيني که روز عاشوراي حسيني را براي براندازي نظام اسلامي و اهانت به مقدسات مردم انتخاب کردند بايد خيلي قبل‌تراز اين تاريخ رخ مي‌داد. بر اين اساس براي پيگيري مطالبه خويش با سه تن از وكلاي مردم در مجلس شوراي اسلامي تماس گرفتيم تا از كم و كيف كار با خبر شويم:
محمد کوثري نماينده مردم تهران
* آقاي کوثري گويا هنوز دادگاه تجديدنظر قصد ندارد احکام قطعي محاربين عاشوراي سال گذشته را اعلام کند. مجلس چه کاري در اين زمينه تا امروز انجام داده است؟
- مجلس به طور كلي موضوع فتنه را در دو نوبت پيگيري کرده است. يک نوبت از آن با امضاي 144 نفر و نوبت بعدي با امضاي 185 نفر از نمايندگان مجلس خواستار محاکمه سران فتنه شديم. اما متأسفانه بايد گفت در اين مورد از مسئولين قوه قضائيه هيچ جوابي شنيده نشد.
اما در رابطه با مسأله عاشوراي سال گذشته هم اوضاع به همين منوال است و البته ما در اين مورد هم به دستگاه قضايي اعتراض داشته و داريم. چرا که ما دوبار به نمايندگي از ملت شريف ايران درخواست خود را به شکل مکتوب ارائه داده‌ايم که ترتيب اثري به آن داده نشد. حتي داستان محترم هم به عنوان مدعي‌العموم به طرح اين موضوع نپرداخت.
اين در حالي است که دستگاه قضايي به محض وصول شکايت از سوي اصحاب فتنه به سرعت به آن رسيدگي کرده است. مثل شکايت از رسانه‌ها که دستگاه قضايي با سرعت عمل به آن پرداخت و البته به وظيفه خودش هم عمل کرد. اما چرا اين انجام وظيفه در قبال دشمنان نظام انجام نمي‌شود؟ اين نحوه عمل قوه قضائيه براي مردم شريف ايران ايجاد سوال کرده است. علي‌الخصوص اين سوال در مورد تعلل اين قوه در قبال عاملين جنايت محرم سال گذشته بيشتر مصداق پيدا مي‌کند. جناياتي که نه تنها در طول 30 سال انقلاب بلکه به نظر نمي‌رسد در طول تاريخ اسلام هم به غير از دوره خلفاي نامشروع اموي و عباسي در جاي ديگري رخ داده باشد.
حوادث سال گذشته توسط مجموعه‌اي از گروه‌هاي مارکسيستي و سلطنت‌طلب و بهايي گرفته تا مشارکتي‌ها و منافقين و خلاصه همه مخالفين نظام انجام شد که عده‌اي از آنها دستگير شدند و اعتراف هم کردند. اما با کمال تأسف شاهد برخورد قاطع - که شايسته دستگاه قضايي يک نظام اسلامي باشد - در قبال آنان نبوديم.
در اين بين مردم مکرراً از ما به عنوان وکلاي خودشان سوال مي‌کنند که بالاخره قوه قضائيه چه مي‌خواهد بکند؟
از آن طرف ما شاهديم بچه بسيجي‌ها به اسم اينکه در کوي دانشگاه اتفاقاتي افتاد دستگير شدند و محاکمه شدند و احکام آنها هم صادر شد و عوامل نيروي انتظامي هم که در مورد قضيه کهريزک مقصر شناخته شده بودند محاکمه شدند و حکمشان هم صادر شد. اما از اين طرف معلوم نيست که تکليف محاربين چيست؟ و اين تعلل نتيجه‌اي نداشته به غير از افزايش گستاخي و جسارت عاملين اصلي فتنه! و لذا دو پهلويي عملکرد قوه قضائيه مورد سوال نمايندگان مجلس است.
* مطالبه شما از دستگاه قضائيه به عنوان يک نماينده مجلس، بلکه به عنوان يک شخص داغ ديده از حوادث سال گذشته چيست؟
- اجراي حکم محاربين در سالگرد عاشوراي حسيني.
خليل حيات مقدم نماينده مردم ماهشهر
* آقاي حيات مقدم الان 308 روز از صدور احکام محاربين روز عاشورا مي‌گذرد چرا هنوز اين احکام اجرا نشده است؟
- رأي صادر شده براساس مستندات موجود و اعتراف محکومين صادر شده و کاملاً قانوني و شرعي است. بر اين اساس به نظر من خدشه‌اي به اين آراء وارد نيست اما به لحاظ قانوني هر محکومي حق اعتراض به رأي صادر شده در مورد خود را دارد که در دادگاه تجديدنظر مورد بررسي قرار مي‌گيرد.
* اما به نظر مي‌رسد اين رسيدگي به اعتراض کمي طولاني شده است. مسائلي با درجه اهميت کمتر از اين با سرعت خيلي بيشتر در دستگاه قضا مورد بررسي قرار مي‌گيرد و در مورد آن رأي صادر مي‌شود و بخش اجراي احکام هم حکم صادره را به همان سرعت اجرا مي‌کند!
- بله بنده هم با نظر شما موافقم. نبايد در چنين پرونده‌هايي با اين درجه اهميت، تعلل به خرج داد. اين عده با جديّت به صحنه آمدند و قصد براندازي داشتند. لذا پاسخ آنها هم بايد سريع و جدّي باشد.
* در آستانه عاشوراي 1432 هستيم مطالبه شما از دستگاه قضايي پس از يک سال قمري از آن فجايع چيست؟
- من به عنوان يک سرباز ولايت و نه به عنوان يک نماينده مجلس خواستار اجراي حدود خدا در عاشوراي 1432 در حق کساني هستم که بدترين هتاکي‌ها را در حق دين خدا و حضرت ابا عبدالله عليه‌السلام انجام دادند.

محمود احمدي‌‌ بيغش، نماينده مردم شازند
* آقاي احمدي به نظر شما دليل تعلل قوه قضائيه در اجراي حکم محاربين روز عاشورا چيست؟
- دستگاه قضايي يک قوه مستقل است که ما بايد به احکام آن احترام بگذاريم اما يک نکته وجود دارد که ما بايد آن را در نظر بگيريم و آن هم ديد يک طرفه اين قوه به احکام اسلام است. چنانچه ما شاهديم به شکل پررنگي به رأفت اسلامي بها داده مي‌شود. در صورتي که اسلام در مقابل کفار و منافقين دستور به شدت برخورد داده است. و لذا در قبال کساني که با اسلام خصومت دارند رأفت اسلامي بي‌معني است. ولي در اين راستا ما شاهد شدت عمل قوه قضائيه در قبال کساني که در عاشوراي سال گذشته خيمه‌هاي عزاداري حسيني را به آتش کشيدند به نواميس مردم حمله کردند و چادر از سر زنان نمازگزار در ظهر عاشورا کشيدند و اموال عمومي و خصوصي را به آتش کشيدند و دست آخر قصد براندازي نظام اسلامي را داشتند، نبوديم. در حالي که از طرف ديگر ديديم در مورد حوادث رخ داده در بازداشتگاه کهريزک ودر قبال تعلل و کوتاهي چند مأمور ساده نيروي انتظامي احکام شديدي صادر شد. البته من نمي‌گويم خدشه‌اي به آن احکام وارد است. اما آيا انصاف نيست در حالي که به خطاي چند مأمور با سرعت و شدت هر چه تمام‌تر رسيدگي مي‌کنيم به همان شدت و سرعت هم به جرم سران و اصحاب فتنه رسيدگي کنيم؟
امامتأسفانه تا امروز ما شاهد چنين اتفاقي نبوديم و مردم هم در اين مورد مطالبه دارند.
* مجلس به عنوان نماينده مردم تا امروز چگونه اين مطالبه را پيگيري کرده است؟
- مجلس در اين رابطه چه کاري مي‌تواند انجام دهد؟ آيا ما مي‌توانيم با غل و زنجير به سراغ فتنه‌گران برويم و آنها را به بند بکشيم؟ مجلس هم در اين رابطه مطالبه عمومي را به شکل مکتوب به قوه قضاييه در دو نوبت ارائه کرده است.
اما متأسفانه قوه قضاييه به آن ترتيب اثر نداد و حرمت‌ نمايندگان مردم را حفظ نکرد. من معتقدم قوه قضائيه بايد به خود بيايد و احترام نمايندگان مجلس که زبان گوياي مردم هستند را حفظ کند. چرا که مردم از ما مطالبه و سوال مي‌کنند و نامه ما در حقيقت نامه مردم است.
عدم پاسخگويي دستگاه قضايي در حالي است که سران و اصحاب فتنه در اثر اين مسامحه هر روز گستاخ‌تر مي‌شوند و با عملکرد خودشان نظام و حکومت را به سخره گرفته‌اند و لذا ما به نمايندگي از مردم خون داده در راه اين انقلاب از قوه قضائيه طلب داريم و اين طلب هم مجازات هر چه سريع‌تر سران اصلي فتنه است.
*مطالبه محاکمه سران فتنه يک مطلب است! الان سوال اينجاست که چرا محاربيني که حکمشان يک سال است صادر شده به سزاي اعمال خودشان نمي‌رسند؟
- اين سوال را شما بايد از مسئولين قوه قضائيه بپرسيد. بنده هم با شما در اين مورد هم رأي هستم. چرا بايد اصحاب فتنه‌اي که در دادگاه به قصد خود که همان براندازي نظام بود اعتراف کنند، اما بعد از آن به مرخصي بروند و در همان مرخصي به آن سوي مرزها بگريزند و به دامان اربابان اصلي خودشان بروند؟!
من يک سوال از دستگاه قضايي دارم! همان‌طور که عرض کردم قوه قضائيه در قبال مأمورين مقصر در قضيه کهريزک به سرعت وارد عمل شد و اين عده را محاکمه کرد و احکام آنان را با شدت هر چه تمام‌تر صادر کرد. حال سوال بنده اينجاست اگر کساني مثل موسوي و کروبي و خاتمي دست به فتنه‌گري نمي‌زدند آيا مأمورين نيروي انتظامي گرفتار چنين حکمي مي‌شدند؟ حکمي که بر اثر خطا نصيب آنها شده است و نه تعمد! کجاي اين رويه اسلامي است که مسببين اين قضايا مثل خاتمي و موسوي و کروبي و بچه‌هاي آقاي‌هاشمي، در کمال آرامش آزاد باشند و دوباره مشغول به فتنه‌گري شوند؟

*مطالبه شما در مورد محاربين روز عاشورا چيست؟
- مجازات اين عده در سالروز جناياتشان.

هیچ نظری موجود نیست: