۱۳۸۸ تیر ۱۲, جمعه

موسوی بر وزن موسولینی



شايد وقتى ميرحسين موسوى هوس "دوچه"(1) شدن به سرش مى‏زد به سرنوشت او نيانديشيد، دوچه محبوب، دوچه تماميت‏خواه اين ديكتاتور سياهپوش ايتاليا در حالى الگوى رهبر سبزپوش قرار گرفت كه سرنوشتى بهتر از وارونه آويزان شدن در انتظارش نبود!
شايد هم وقتى ميرحسين ترمز بريد و تصميم گرفت دوچه سبزپوش ايران شود به اين اميد بود كه تكيه‏گاه قديميش يعنى همان ستاره پرونده ايران كنترا بار ديگر در نقش ناجى ظاهر خواهد شد.
البته اين توهم استراتژيك ميرحسين ناشى از اين بود كه اول شخص ايران‏گيت يك بار در اسفندماه سال گذشته براى او نقش احياءكننده را بازى كرد و او را از انزواى 20 ساله‏اش رهايى بخشيد تا در عوض يك معامله سودآور ميرحسين نيز به آرزوى دوچه شدن دست يابد!
و بر همين مبنا بود كه ميرحسين به خود جرأت داد تا بدون توجه به سرنوشت تئوريسين ملون‏الحال فاشيسم نعل به نعل نسخه‏هاى شكست خورده اورا در ايران به اجرا گذارد تا همانند او بر موج پوپوليسم سوار شده و وعده تغيير سر دهد.
البته قرابت شخصيتى زيادى لازم است تا يك نفر بتواند همزادوار رفتار ديگرى را به عنوان الگو مورد استفاده قرار دهد و مثل بنيتو موسولينى (دوچه ايتاليا) درست زمانى كه تصوير ماركس به ديوار اتاقش آويخته بود به اقتصاد كوپنى خود افتخار و بازاريان را زالوصفت بنامد و در همان زمان به تقليد از او در حالى كه رياكارانه به سلطنت‏طلبان اطمينان خاطر مى‏داد خود را در آغوش اشراف‏زاده‏هاى مشاركتى بيافكند!
البته اين همزاد پندارى تا آنجا پيش رفت كه جاى لباس سياه و سرتراشيده موسولينى را پيراهن و شال سبز پُركرد تا القاكننده سلحشورى و تندروى فريب دهنده فاشيستى باشد! و موجى ايجاد كند تا شايد ايرانى‏ها هم همانند ايتالياييهاى فاشيست كه به يك باره سر تراشيده و سياه پوشيدند، اقيانوسى از رنگ سبز به راه بياندازند!
و براى اجراى همين توهم باطل بود كه تصور كرد ارازل و اوباش اجاره اى براى او نقش فاسكس‏ها(2) را بازى خواهند كرد تا او به فاشيوى(3) آرمانى خود دست يابد.
براساس اين نسخه شكست‏خورده تنها راه القاى پيروزى به اكثريت هدايت اراذل و اوباش حرفه‏اى به ميادين شهرها و در اين راه تنها سلاح موثر براى غلبه بر نظام حاكم، كشتن مردم بود!
براى اجراى اين نظريه يك شبه نياز بود تا به سبك فاشيست‏ها "راسها"(4) به ميدان بيايند، راسهايى كه در ايتالياى 1922 هدايت منطقه‏بندى شده اغتشاشات و آشوب‏هاى خيابانى را به عهده داشتند و در آشوب‏هاى آفريده شده در ايران با كمك "اسكارديستى‏هاى" سبزپوش(5) نقش التهاب‏آفرينى در جمعيت به راه افتاده در خيابان‏ها را بازى كردند
توهم پيروزى يك شبه به سبك موسولينى، ميرحسين را به آنجا رسانيد كه گمان كرد راهپيمايى غيرقانونى 30 خرداد از ميدان انقلاب تا آزادى در پايتخت همان نتيجه‏اى را مى‏دهد كه راهپيمايى فاشيست‏هاى اجيرشده در 30 اكتبر در رُم به ثمر رسانيد! تا پس از فتحى پيروزمندانه و ايجاد شايعه شهادت 3000 فاشيست (بخوانيد سبزپوش) در راه آزادى دوباره آنها را بسته‏بندى كرده و به خانه‏هايشان بفرستند!
با آنكه اين پروژه هم به شكست انجاميد اما صبر نظام اسلامى بر بى‏جنبگى ميرحسين افزود تا امر بر او مشتبه شود كه "شعار هميشه حق با دوچه است" در مورد او نيز صادق وبر همين مبنا مى‏تواند اعلام كند هر نتيجه‏اى در انتخابات كه پيروز آن ميرحسين نباشد باطل است حتى اگر پشتوانه آن 24 ميليون رأى باشد!
با همه اين حرفها پارانوياى ميرحسين كار به جايى نبرد و با تأييد نتيجه انتخابات توسط شوراى نگهبان، او براى بار دوم در عمرش به انزوا هدايت شد.
لابد اكنون هم به سياق چند ماه قبل در انتظار ناجى هميشگى نشسته تا او را از اين فلاكت خودساخته خارج كند.
سواى سابقه فريب‏خوردگى كه نخست وزير جنگ از شريك و ناجى قديمى خود در پرونده ايران كنترا دارد،و تكرار آن هم نا محتمل نيست بايد گفت اين بار حامى پشت پرده انتخابات دهم آنقدر براى تبرئه خود و خاندانش دچار مشغله شده كه ديگر نجات دوچه شكست‏خورده برايش ارزش ريسك ندارد.و به احتمال زياد اورا همراه با اتهاماتش در دادگاه ملت ايران تنها خواهد گذاشت! تاشكست خوردگان سياسى بدانند اگر فاشيسم در حافظه تاريخ باقى مانده نه براى اين است كه زنده بماند بلكه ياد آور اين نكته خواهد بود كه فاشيسم پديده خاص آن دوران اروپا بود ودر ايران مقتدر اسلامى محلى از اعراب ندارد
وصدالبته اگر در قانون مجازات اسلامى در مورد آويخته شدن برعكس در انظار تعريفى وجود ندارد اما قطعا فرار از مسئوليت خونهاى ريخته شده هم براى‏رهبر سبز پوش رقم نخواهد خورد!
(1) دوچه: در زبان ايتاليايى به معنى رهبر و لقب بنيتوموسولينى است.
(2) فاسكس: ريشه لاتين كلمه فاشيو به معنى ميله‏هاى در هم تنيده غيرقابل شكست و همچنين لقب اعضاى آشوب‏طلب فاشيست.
(3) فاشيو: ريشه ايتاليايى واژه فاشيسم
(4) راس: رهبران محلى آشوب در ايتالياى فاشيستى از ريشه كلمه عربى "رأس"
(5) اسكارديستى: محافظانى كه در آشوبها اونيفورم سياه مى‏پوشيدند تا از اغتشاشگران محافظت كنند.

هیچ نظری موجود نیست: