برادر یک پدر خوانده و روزهاى سخت برادرش!
ظاهرا آب و هواى ییلاقی روى روحيه برخى افراد وابسته به حاضران در" قرقگاه كارگزارانى" اين مناطق هم تاثير گذاشته! تا حدى كه از شدت موج ايجاد شده، روحيه ايشان هم متحول گشته و پس از روزهاى تنفيذ و تحليف به نوحهسرايى براى نظام و پدر خوانده های در تعلیق پرداختهاند.
چنانچه يك عضو مجمع تشخيص مصلحت كه رياست سابق صدا و سيما را هم بر عهده داشته از اين قاعده تاثير پذيرفته و طى اظهاراتى در گفت و گو با خبرگزارى ايلنا گفت: «بعد از انتخابات پانزده ميليون ناراضى درست كرديم و اين اشخاص افراد معمولى نيستند.»
اما اين عضو حزب ليبرال - دمكرات كارگزاران سازندگى ، اشاره به زمان و مكان اخذ وكالت و نيابت از پانزده ميليون ايرانى نكرد تا معلوم شود طبق كدام سند و اجازه آن هم از تعداد پانزده ميليون نفر، آنها را ناراضى و ضمناتافته جدابافته از ملت ايران معرفى مىنمايد؟
احتمالاً اين اشرافزاده 31 ساله قصد داشته تا اين عده را نيز به كيش خود و هم حزبىهايش پنداشته و براین اساس آنها راهم متعرض و هم غير معمولى جلوه دهد! تا از صدقه سر آنان حزب كارگزاران پابرجا! و مشاركت، مشاركت بماند! زیرا در محاسبات ایشان دست و پنجه نرم كردن با يك حزب پانزده ميليونى مجازی بسيار سختتر از يك حزب فولكس واگنى خواهد بود! و احتمالا گره زدن توقعات یک جریان سیاسی طردشده با منافع توده پانزده میلیونی تنها فرصت باقی مانده برای بقای آن به نظر می رسد
اما در گرماگرم گفت و گو وقتى از احوالات یک پدر خوانده سخن به ميان مىآيد نامبرده با حزنى وافر و سكوتى معنادار مىگويد: واقعا روزهاى سختى به ایشان مىگذرد! و سپس ضمن پيوند فعل حال به گذشته مىگويد: نگاه امام به ایشان انحصارى بود!
كه با اين معنا باز هم به سياق 31 ساله خويش وارد جرگه انحصارطلبان و از ما بهتران مىشود! تا ساير فرمايشات امام راحل را يا قلم گرفته يا فراموش كرده باشد كه فرمودند: «ما با هيچ احدى عهد اخوت نبستهايم.»
والبته اين نوحه سفارشى ادامه دارد تا جايى كه برادر پدرخوانده مىگويد:ایشان حال خوشى نخواهد داشت وقتى عدهاى از هموطنان را در زندان مىبيند و اينكه چگونه مىتواند شرايط ايشان مطلوب باشد وقتى اعضاى خانوادهاش را دستگير مىكنند و بسيار سخيف با آنها برخورد مىكنند؟
احتمالا آن عده از طلاب قم، از خاطر رئيس سابق صدا و سيما رفتهاند كه تنها به جرم نگارش يك نامه و اعلام تقاضاى رسيدگى به صورت اموال پدر خوانده روانه ناكجاآباد شدند؟! يا شايد این برادر كوچكتر خاندان كارگزاران به ياد ندارند كه نسوان این خانواده روز سى خرداد سال جارى در چهار راه نواب تهران چه آشوبى به راه انداختند.
كه يادآور و قرين سالروز خروج مسلحانه منافقين در سى خرداد سال 1360 شد!؟ که در نهایت به قول ایشان برای رفع فتنه دستگیر شدند
اين عضو مجموع تشخيص مصلحت در پاسخ به اين سوال كه چرا ديگر آيتالله مثل گذشته قادر مديريت بحران نيست گفت: چون آن وقت امام حمايت مىكردند! و سپس بدون اشاره به اينكه چگونه يك خطيب نمازجمعه مىتواند در زمان حكومت ولى فقيه اقدام به صدور فرمان مستقیم كند!؟ پيشنهادهاى آيتالله در خطبههاىآخرین نماز جمعهاش را يك فرمان سه مادهاى دانست كه به آن توهين و بىاحترامى شده است!
اين در حالى است كه وى اعترافات ابطحى و عطريانفر را به ضرر نظام و كشور دانست و غرق در روياهاى گذشته، تعبير حضرت امام در مورد عدم لزوم پخش اعترافات شريعتمدارى پس از مرگش را به لزوم جلوگيرى از پخش اعترافات هم حزبىهاى آشوب طلبش پيوند داد!
فارغ از تاثیرحضور بىموقع در مناطق ييلاقى و ارتباط آن با خودشيفتگى علائم ترس از محیط و حذف از تدریجی و کامل از مواهب باد آورده دیگر دلائلی بود که باز خوانی این مرثیه خوانی کارگزارانی را جالب توجه می کرد چرا که تدایی کننده یک عکس العمل طبیعی ازطرف کلونی های قدرت و ثروت است که در حال نابودی اند و نشان گر انتخاب درست راه توسط ملت ایران !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر